خواجه در نامه‌‌ای که به شیخ صدرالدین‌بن شیخ‌بهاء‌الدین نوشته یعنی نامه‌ای که برای تعزیت و تسلیت فرزند در گذشته شیخ نوشته شده است، به هدیه‌ای اشاره می‌کند که به رسم «بیلاک» فرستاده شد و می‌افزاید: «ان شاء الله که در محل قبول افتد و به دعای صالحه یاد فرماید.» «بیلاک» در زبان ترکی و مغولی به معنی معرفت و تحفه، عطا و انعام و بخشش است و به نظر می‌رسد یکی از رسوم مغولی یا رسم‌های معمول در زمان خواجه بوده است که برای تعزیت درگذشتگان هدیه‌ای برای بازماندگان فرستاده می‌شده است. یکی از این چشم‌اندازها را در توضیحاتی می‌توان بازجست که خواجه درباره برداشتن رسم مالیاتی به آن اشاره می‌کند و گویای آن است که در این زمان تمغا به معنی مالیات بر چه محصولاتی بسته و از این منظر چه فشار سنگینی بر اصناف وارد می‌شده است. 

از جمله خواجه در مکتوبی که در جواب مولانا صدرالدین ترکه می‌نویسد، نامه‌ای که برای گزارش فقر و فاقت مردم اصفهان به رشته نگارش درآمده است، در بحث از تخفیفاتی که برای مردم اصفهان قائل می‌‌شود، می‌نویسد: «و فرموده‌ایم که رسم‌های محدث چون تمغای چوب و صابون و فواکه و اقمشه که در اصفهان می‌سازند، به کلی براندازند.» بخش دیگری از رهیافت‌‌های فرهنگ عامه و تاریخ اجتماعی را از رهگذر جدول‌‌هایی می‌توان بازیافت که خواجه در آن به مقرری افراد اشاره می‌کند از جمله در نامه‌ای که درباره شیخ مجدالدین بغدادی نگاشته است ضمن ترسیم جدولی از مقرری‌‌ای که باید به کارکنان خانقاه بغداد تعلق گیرد، چشم‌اندازی از فرهنگ عامه را نیز ترسیم می‌کند و از جمله در همین جدول سرفصلی تحت عنوان «اخراجات لیالی متبرکه» نیز به چشم می‌خورد که در آن افزون بر مقرری هر روزه که اغلب شامل نان و گوشت می‌شود دستور دادن عسل، روغن و آرد نیز داده می‌شود همین طور شمع و روغن قنادیل که نشانگر رسم و سنت عیدانه‌ای است که در خانقاه‌های آن روزگار با سماع نیز همراه بوده است.

 

از  مقاله‌‌ای به قلم نسیم خلیلی