سیدجمال‌الدین واعظ در بروجرد به دام افتاد و کشته شد. عده‌‌ای دیگر با فرار از تهران یا پناه گرفتن در سفارت انگلیس جان به در بردند. به نظر می‌‌رسد که به علت سرخوردگی مردم از عملکرد مشروطه‌‌خواهان و دعواهای دائم و فرساینده میان آنها، ایستادگی چندانی در برابر مستبدان در تهران صورت نگرفت. نهضت مقاومت به‌طور جدی از تبریز آغاز شد و به تدریج به رشت و دیگر شهرها نیز تسری یافت. تعطیلی مشروطه بیش از یک سال دوام نیاورد و در تابستان۱۲۸۸ شمسی مشروطه‌‌خواهان تهران را فتح کردند و طبق اقدامی مشابه مستبدان، برخی از شاخص‌‌ترین مخالفان خود از جمله شیخ فضل‌الله نوری را اعدام کردند. شاه که به سفارت روسیه پناه برده بود، از سلطنت خلع شد و پسر صغیر او احمدمیرزا جای او را گرفت. مجلس دوم در پاییز همان سال تشکیل شد. اما مشروطه دوم با خشونت و خونریزی به‌دست آمد و از این جهت شباهت چندانی به مشروطه اول نداشت. صف‌‌آرایی‌‌های سیاسی که در مجلس اول وجود داشت در مجلس دوم با وضوح بیشتری شکل گرفت.

گروهی از وابستگان سابق اجتماعیون عامیون حزب جدیدی به نام «فرقه دموکرات ایران» با همان ایدئولوژی سوسیال دموکراسی تاسیس کردند. اعضای فراکسیون اقلیت در مجلس دوم عمدتا متشکل از وابستگان این فرقه بود. تعدادی از سران این فرقه که در کمیته مرکزی آن جای گرفتند از سوسیالیست‌ها یا مارکسیست‌های آن دوران مانند حیدرخان عمواوغلی و محمد امین رسول‌زاده بودند. علاوه بر اینها، دیگر اعضای سرشناس کمیته مرکزی عبارت بودند از سیدحسن تقی‌زاده، سلیمان میرزا اسکندری، سیدمحمدرضا مساوات و میرزا محمودخان (محمود بعدی). ریاست کمیته مرکزی با میرزا محمود بود و سیدحسن تقی‌‌زاده ریاست فرقه در مجلس را به عهده داشت که پس از ترور سیدعبدالله بهبهانی به‌دست عوامل حیدرخان و مهاجرت اجباری تقی‌زاده به خارج از کشور، این مسوولیت به عهده سلیمان‌میرزا اسکندری گذاشته شد. سلیمان‌میرزا اسکندری بعدها رهبر حزب سوسیالیست ایران شد و پس از شهریور۱۳۲۰ شمسی یکی از موسسان حزب توده ایران بود.

درست است که برخی اعضای معتدل مجلس دوم مانند حسین قلی‌خان نواب در فراکسیون فرقه دموکرات بودند؛ اما با وجود افرادی مانند حیدرخان عمواوغلی و رسول‌زاده در ارگان رهبری تردیدی نیست که گرایش کلی فرقه در مجموع افراطی و سوسیالیستی بود؛ اما به ملاحظات سیاسی و اجتماعی تمایلی به آشکار ساختن آن در همه شرایط نداشتند. موضع سیاسی-ایدئولوژیک فرقه اعتقاد به ستیز طبقاتی بود که باعث نگرانی و هراس مالکان، تاجران، روحانیان و سیاستمداران معتدل و محافظه‌کار می‌شد این فرقه اکثریت مجلس دوم را در اختیار داشتند. از این رو، این گروه نامتجانس، فرقه اعتدالیون اجتماعیون را برای مقابله با افراطیون فرقه دموکرات تاسیس کردند و اکثریت نمایندگان مجلس دوم را در اختیار گرفتند. فرقه دموکرات نه تنها به لحاظ ایدئولوژیک با اجتماعیون عامیون سابق تفاوت چندانی نداشت، بلکه از نظر شیوه‌های مبارزاتی نیز بسیار شبیه به آنها بود. این فرقه همانند سلف خود در مجلس اول، عامل تنش و بی‌ثباتی و سقوط پی در پی حکومت‌‌ها در دوره مجلس دوم بود و برای رسیدن به اهداف سیاسی و فرقه‌ای از ترور مخالفان ابایی نداشت.

ترور میرزا حسن‌خان امین‌الملک از فعالان موثر فرقه اعتدالیون به دست مجاهدان حیدرخانی صورت گرفت. به دنبال این قتل، اعتدالیون از طریق سیدبهبهانی حکم تکفیر و اخراج رئیس فرقه دموکرات در مجلس (تقی‌زاده) را از مرجع تشیع نجف یعنی آخوند خراسانی گرفتند. ادامه این ماجرا نهایتا به ترور سید عبدالله بهبهانی به دست عوامل حیدرخان انجامید. برخی از طرفداران جبهه اعتدالی به انتقام‌جویی برخاستند و تعدادی از منسوبان تقی‌زاده و حیدرخان را به قتل رساندند. این گونه اقدامات و رفتارهای سیاسی یقینا نمی‌‌توانست به تحکیم پارلمانتاریسم و مشروطیت کمک کند و صرفا در خدمت بی‌اعتبار کردن نهضت مشروطه و اندیشه‌ها و نهادهای تجددطلبانه بود.

 

از کتاب: اقتصاد و دولت در ایران

پژوهشی درباره ریشه‌ها و علل تداوم اقتصاد دولتی در ایران، دکتر موسی غنی‌‌نژاد، نشر دنیای‌اقتصاد