کدام جاده ابریشم؟

شاید یکی از اشکالات کتاب «قلعه‌های راه ابریشم» تالیف ژان کلود ووآزن این است که مساله‌ای تاریخی و دقیق را با استفاده از واژه‌های حکومتی امروز بیان کرده است. همیشه از هرات به‌عنوان واحد جدای از ایران نام برده‌اند؛ درحالی‌که زمان ناصرالدین‌شاه هرات از کشورمان جدا شد و یا درباره بحث جنگ‌های ایران اگر بگویند حمله محمود افغان به ایران این اشتباه است، بلکه حمله قندهاریان به پایتخت صحیح است. اگر از تاریخ امروز می‌‌نویسیم، باید همین‌طور که هست بنویسیم؛ اما وقتی می‌‌خواهیم از گذشته بنویسیم، باید به همان زبان گذشته نگاشته شود. مثلا درباره واژه نخست‌وزیر اگر متنی در دوره قاجار نوشته می‌شود این کلمه با عنوان «اعتماد‌‌الدوله»، سپس «صدراعظم»، دوره‌های بعد «رئیس‌الوزرا» و بعدها «رئیس وزرا» و در دوره‌های اخیر «نخست‌وزیر» بیان شود.

در این کتاب ووآزن بخشی از جاده ابریشم را معرفی می‌کند؛ درحالی‌‌که خطوط متعددی وجود دارد. جاده‌ای داریم که از شمال دریای مازندران یا از بخارا و سمرقند می‌گذرد و به ایران و ری و قزوین می‌رسد. این جاده‌ها هم اوضاع و احوال طبیعی داشته‌اند. به‌عنوان مثال بیابان «تاکلاماکان» که ایشان به آن اشاره داشته، مکان وحشتناکی است. بادهای فراوانی دارد. صدای هیچ پرنده‌ای نیست. تاکلاماکان شاید به معنای «سفری بدون بازگشت» است. وقتی محققان از این صحرا عبور می‌کردند در طول مسیر بعد از برخورد با استخوان‌های حیوانات و انسان‌های مرده به جاده‌ای می‌رسیدند و متوجه می‌‌شدند که این جاده بوده است.

این جاده‌ها بخش‌های مختلفی داشته و مسافران حتی با وجود برخی اتفاقات و گره‌ها، می‌توانستند مسیر خود را از جاده دیگری به سرانجام برسانند. در «دان هوانگ» کوه‌های بلندی وجود دارد که غارهای موجود در آنها معدن نقاشی‌‌های بسیار زیبا است. غاری که به سختی در آن بالا می‌رفتیم و برایم عجیب بود که آن زمان هنرمندان چگونه خود را به این مکان می‌‌رساندند و در آن غار بهترین نقاشی‌های دنیا را به‌وجود می‌آوردند. از رئیس انیستیتو دان هوانگ پرسیدم که چه زمانی ایرانی‌‌‎ها به این منطقه آمده‌اند و این طرح‌ها را بر اساس قالی های ایران ترسیم کرده‌‌اند؟ کتاب را باز کرد و گفت این نقاشی روی سقف ۹۰۰ سال قدمت دارد و ما خود از این قالی اقتباس کردیم و آنجا طراحی شده است. حتی اقتباس از کاریزها و قنات‌‌های ما در جهان وجود داشته است.

همچنین می‌توان به ارتباطات ایران با سایر نقاط جهان اشاره کرد. اما این ارتباطات دلیل این نیست که ابریشم را نمی‌شناختیم. اولا در بخش سوم کتاب عهد عتیق با عنوان «اِستِر» صحبت از کاخ‌‌های هخامنشیان شده است و بعد می‌گوید که پرده‌های ابریشمی و حریر در این کاخ‌ها وجود داشته است. در بخشی دیگر دلیل شکست رومی‌‌ها از پارت‌‌ها را می‌توان یادآور شد که پرچم ابریشمی پارت‌ها بود  به‌دلیل انعکاس آفتاب رومی‌‌ها نتوانستند خوب بجنگند. از چه زمانی به جاده ابریشم توجه شد؟ زمانی که در پاریس بودم استاد باستانی پاریزی به خانه‌ام آمد و گفتند که از رومانی می‌‌آیم و در آنجا سمیناری درباره جاده ابریشم برگزار کرده بودند. یعنی آقای دکتر پاریزی تقدم فضل و فضل تقدم به این مساله داشتند.

دانشجویی از دوره دکتر صدیقی داشتیم. دکتر علی مظاهری در فرانسه ماندگار شد و بعد از مدتی کتابی بسیار عالی درباره جاده ابریشم نوشت و در دو جلد به فارسی ترجمه شد و در پژوهشگاه علوم انسانی به چاپ رسید. آن زمان که مسوولیتی در جاده ابریشم داشتم، گفتم چون دکتر مظاهری ایرانی است پس ممکن است همه فکر کنند از دیدگاه ایرانی این صحبت شده است. کتابی دیگر را از محققان اروپایی ترجمه کردیم که از دو دیدگاه شرقی و غربی به جاده ابریشم توجه داشته باشیم. کم‌کم یونسکو به موضوع این جاده علاقه‌مند شد و عنوان جاده ابریشم را بر گفت‌وگوی تمدن‌ها نهاد. ۱۰سال طول کشید و سمینارهای متعددی برگزار کردند. شاید هزار و دویست سخنرانی و فیلم و هزاران عکس و تصویر تهیه شد و اینها همه موجود است و قرار بر این بود که یونسکو اینها را چاپ کند. اما سرمایه‌گذاری نشد و این مساله مسکوت ماند.

مطالعات جاده ابریشم یکی از ذخایر بزرگ فرهنگی ایران است که در انبار یونسکو مانده است. خود بنده هم کتابی درباره خدمات یونسکو در جاده ابریشم منتشر کردم. کتاب دیگری با موضوع جاده ابریشم دارم و چند مقاله هم نوشتم که شهر قزوین در مسیر جاده ابریشم را بررسی کردم. حدود چند رساله با کمک استادان دیگر همانند خانم آموزگار درباره زبان‌‌ها یا موسیقی‌‌ها و قصه‌هایی که در این مسیر وجود داشته، نوشته شده است. در جریان توقف اجباری طی سفر و اتراق در کاروانسراهای این جاده و ماندن در برف و باران بود که ابن‌سینا کتاب خود را نوشته است. اینها باید زنده می‌شد؛ اما هنوز در اول کاریم.

 

بخشی از سخنرانی دکتر ناصر تکمیل همایون

در دویست و هفتاد و ششمین شب از مجموعه شب‌های مجله بخارا