گفتهها
اواخر قرون وسطی سوالاتی مطرح میشد که کلیسا پاسخ قانعکنندهای برای آنها نداشت. کمکم کلیسا قبول کرد فقط به آموزش علوم دینی (آن هم به عدهای خاص) بپردازد و طب، نجوم، اخلاق، کشورداری و... را به دیگران بسپارد. این دیگران اما از شک شروع کردند.
دوران باور و ایمان برایشان به پایان رسیده بود و در پی فهم همه چیز با استدلال و عقل خودشان بودند. در قرن ۱۹ با جدیتر شدن انقلاب صنعتی و بهکارگیری زنان در کارخانهها، اساس فرهنگی اروپا از هم پاشید. خانههای مجلل در کنار مخروبههایی که کارگران در آن زندگی میکردند، از صحنههای تکراری آن روزگار است. در این زمان کلیساهای کمی ساخته شد؛ ولی بسیار پرتجمل. زندگی پاپ از پادشاهان اروپا اشرافیتر بود. آنها این مساله را آبروی کلیسا میدانستند.