مسقط؛ گذرگاه تاریخی استراتژیک نمای تاریخی از مسقط قدیم در سال 1876

ایل دو فرانس در روزگاری که راه تجارت از دماغه امید نیک می‌گذشت، در حقیقت مرکز ارتباطی بین دماغه امیدنیک تا هندوستان و شرق آفریقا بود. این جزیره در مسیر ارتباطات دریایی بین هند، موزامبیک، زنگبار، مسقط، خلیج فارس، هندوستان، جاوه و استرالیا قرار داشت. فرانسویان از ایل دو فرانس کشتی‌های خود را به فیلیپین و هند و چین اعزام می‌کردند و کشتی‌هایی که از چین به غرب اقیانوس هند می‌رفتند، در بندر پورت لویی (مرکز ایل دو فرانس) توقف می‌کردند. از این پایگاه‌ها، فرانسویان قادر به ایجاد روابط با کشورهای منطقه بودند. ارتباط با امام مسقط، یکی از مهم‌ترین اهداف فرانسه و باعث نگرانی شدید انگلیسی‌ها بود.مسقط، بندری مهم در کنار دریای عمان و اقیانوس هند و مشرف به تنگه هرمز بود و یکی از مهم‌ترین راه‌های تجارت با هند محسوب می‌شد. انگلیسی‌ها حدود صد سال پیش از فرانسویان در مسقط مستقر شدند و در سال ۱۶۵۰ م/ ۱۰۲۹ ه.ش اولین تلاش برای انعقاد تفاهم‌نامه‌ای تجاری بین سلطان بن سیف از خاندان یعاربه و کمپانی هند شرقی صورت گرفت؛ اما این تلاش‌ها به نتیجه نرسید؛ زیرا سلطان بن‌سیف و جانشینان او تصمیم گرفته بودند به هیچ تبعه اروپایی اجازه تاسیس دفتر تجاری را در مسقط ندهند. از زمان وقوع جنگ‌های داخلی در عمان (از سال ۱۷۱۹ م / ۱۰۹۸ ه.ش تا ۱۷۲۴ م/ ۱۱۰۳ ه.ش) و سقوط خاندان یعاربه، جانشینان آنان، یعنی اعضای خاندان «آل بوسعید» نیز اغلب خود را از درگیری‌های منطقه‌ای دور نگاه می‌داشتند. این در حالی بود که آنها به اروپاییان اجازه تاسیس دفتر تجاری را در خاک مسقط نمی‌دادند. با این حال، با پذیرش یک کارگزار هندی که نماینده حکومت بمبئی بود، برای ارسال کالا و محمولات پستی کمپانی هند شرقی در مسقط، موافقت شده بود. این توافق، در قبال حمل مقدار محدودی نمک به کلکته به وسیله کشتی‌های مسقط حاصل شده بود.  دهه ۱۷۴۰ م / ۱۱۱۹ ه.ش، قدم هایی برای توسعه روابط مسقط و فرانسه برداشته شد و اولین رویارویی‌های فرانسه و بریتانیا در عمان آغاز شد. در سال ۱۷۴۴ م/ ۱۱۲۳ ه.ش و همزمان با آغاز حکومت خاندان آل بوسعید، حاکم ایل دو فرانس هدایایی برای سلطان به مسقط فرستاد. پنج سال بعد، در حدود سال ۱۷۴۹ م ۱۱۲۸ ه.ش و در زمان حکومت سلطان احمد بن‌سعید، فرانسویان برای اولین‌بار سعی کردند به کشتی‌های انگلیسی مستقر در بندر مسقط حمله کنند.  وقوع جنگ‌های هفت‌ساله (۱۷۶۳-۱۷۵۶ م / ۱۱۴۲ - ۱۱۳۵ ه.ش) و شکست فرانسویان از بریتانیا، باعث تضعیف موقعیت این کشور شد، درگیری اصلی دو کشور در مستعمرات آنها از جمله کانادا، آمریکا و هندوستان بود. اضمحلال امپراتوری مغول در هند، وقوع درگیری‌ها در شبه قاره هند و گسترش نفوذ بریتانیا در هند، موقعیت فرانسه را در این منطقه متزلزل کرد و پایگاه‌های فرانسویان، یکی پس از دیگری به تصرف نیروی دریایی بریتانیا درآمد. با برآمدن ناپلئون و تلاش برای بسط مستعمرات، مرحله‌ای جدید از رقابت با بریتانیا آغاز شد و این در حالی بود که فرانسه پایگاه مهم ایل دو فرانس را در شرق آفریقا در اختیار داشت.

 اهمیت سیاسی و تجاری عمان برای فرانسه و بریتانیا

از اواخر قرن هجدهم، مسقط به یک مرکز مهم تجاری تبدیل شده بود که محموله‌های تجاری از سورات، بهانگر، بمبئی، مالابار، سواحل مکران، سند و پنجاب تا شرق آفریقا به این بندر منتقل و از آنجا به دیگر نقاط حمل می‌شد. از زمان حکومت سلطان بن‌احمد در سال ۱۷۹۲ م / ۱۱۷۱ ه.ش، توسعه تجارت برای حکومت مسقط اهمیت اساسی داشت. به‌دلیل گسترش تجارت مسقط در شرق آفریقا، سلطان روابط خوبی با فرانسویان برقرار کرده بود. فرانسویان که در تجارت برده در شرق آفریقا فعالیت می‌کردند، باید حقوق گمرکی سلطان مسقط را از این تجارت پرداخت می‌کردند. از سوی دیگر، سلطان مسقط روابط خوبی با حکام هندی در خارج از منطقه تحت کنترل انگلیسی‌ها، به‌ویژه با تیپو سلطان، حاکم میسور برقرار کرده بود، وقوع انقلاب فرانسه و برآمدن ناپلئون، موجب تشدید رقابت فرانسه با بریتانیا و در نتیجه، تهدید موقعیت بریتانیا در شرق شد. در سپتامبر ۱۷۹۷ م ۱۱۷۶ ه.ش، تالیران به سمت وزیر امور خارجه حکومت دیرکتوار منصوب شد. تالیران همانند ناپلئون اعتقاد داشت که فرانسه برای گسترش نفوذ و قدرت خود و مقابله با رقیب بریتانیایی‌اش، باید مستعمرات خود را در شرق گسترش دهد. او در گزارشی که در ۱۳ فوریه ۱۷۹۸ م/ ۱۱۷۸ ه.ش به دیر کتوار ارائه داد، اعلام کرد که گام نخست برای استقرار در شرق، فتح مصر و ایجاد استحکامات در سوئز است و گام بعدی، اعزام نیرو برای کمک به تیپو سلطان برای مبارزه با انگلیسی‌هاست. ناپلئون نیز در نامه‌ای دیر کتوار را از قصد خود برای تصرف مصر و کمک به شاهزادگان هندی آگاه کرد؛ هنگامی که ناپلئون نیروهای خود را از بندر تولون (در جنوب شرقی فرانسه و در دریای مدیترانه) به سوی شرق دریای مدیترانه حرکت داد، این عمل موجب بروز نگرانی در لندن شد. به‌ویژه که خبر اتحاد تیپو سلطان و فرماندار ایل دو فرانس نیز به لندن رسیده بود.

هنری دنداس، وزیر جنگ بریتانیا و رئیس هیات امور هند، با شنیدن این خبر اطمینان حاصل کرد که قصد نیروی دریایی فرانسه از حرکت به سوی شرق دریای مدیترانه، مصر است و هدف نهایی آنان، انجام عملیات علیه منافع بریتانیا در هندوستان است.

 در ۱۳ ژوئن ۱۷۹۸ م / ۱۱۷۷ ه.ش، دنداس، لرد گرانویل، وزیر امور خارجه بریتانیا را از نگرانی‌های خود آگاه کرد. از نظر او، نیروی دریایی بریتانیا قادر بود سد راه نیروهای فرانسوی در مسیر دریای سرخ به خلیج‌فارس شود؛ اما امکان پیشروی آنان از مسیر حلب و بین‌النهرین تا خلیج‌فارس و از آنجا به سوی هند وجود داشت.

هنگامی که نیروهای فرانسوی در ۷ سپتامبر ۱۷۹۸ م/ ۱۱۷۷ ه.ش وارد خاک مصر شدند، دفتر هیات‌مدیره کمپانی هند شرقی در لندن، به نخست وزیر بریتانیا، ویلیام پیت اطلاع داد که هدف نیروهای فرانسوی، هندوستان است که در این صورت، تنها منافع کمپانی در خطر نیست، بلکه کل منافع بریتانیا در معرض خطری قریب‌الوقوع قرار می‌گیرد؛ حضور فرانسویان در مصر باعث شد که دولت بریتانیا برای نخستین‌بار با نگرانی احتمال حمله فرانسه به هندوستان را از ۳ جهت بررسی کند: نخست از شمال غرب هند، دوم از طریق دریا، خلیج‌فارس با دریای سرخ و سوم از مسیر ایران و افغانستان. سرانجام بریتانیا بر آن شد که با ادامه روابط سیاسی با عثمانی و ایران، از حمله یک قدرت اروپایی به هند از مسیر این دو کشور و شمال غربی هند جلوگیری و تسلط بر هند را تضمین کند. اشغال مصر در سال ۱۷۹۸ م / ۱۱۷۷ ه.ش توسط ارتش فرانسه و طرح‌های نامشخص ناپلئون، مقامات انگلیسی هند را متقاعد کرد که روابط نزدیک‌تری با حاکم مسقط و دیگر حکام خلیج‌فارس برقرار کنند. به همین منظور در سپتامبر ۱۷۹۸ م/ ۱۱۷۷ ه.ش، میرزا مهدی علی‌خان، نماینده مقیم کمپانی در بوشهر را به مسقط اعزام کردند. میرزا مهدی علی‌خان ماموریت داشت تا موضع سیدسلطان را در مقابل فرانسویان دریابد و تلاش کند تا اطمینان سلطان را که نسبت به حساب نماینده کمپانی به علت تحرکات سیاسی او خدشه‌دار شده بود، جلب کند. به علاوه، مهدی علی‌خان باید تلاش می‌کرد در صورت امکان، اجازه تاسیس یک دفتر تجاری بریتانیایی را در مسقط به‌دست آورد. میرزا مهدی علی‌خان ۱۰روز پس از ورود به مسقط، یعنی در ۱۲ اکتبر ۱۷۹۸ م/ ۲۱ مهر ۱۱۷۷ ه.ش، موفق شد توافق‌نامه‌ای با سلطان مسقط منعقد کند. طبق این توافق‌نامه، سلطان مسقط باید در امور بین‌المللی در کنار بریتانیا قرار می‌گرفت، از واگذاری پایگاه تجاری به فرانسویان و هلندی‌ها خودداری و فرانسویان را از مسقط اخراج می‌کرد. پس از این اقدامات، مقامات انگلیسی هند در بقیه سال ۱۷۹۸ م/ ۱۱۷۷ ه.ش، درصدد تقویت بیشتر مواضع خود در خلیج‌فارس با کشورهای همجوار آن بر نیامدند و منتظر ماندند تا اقدامات جدید ناپلئون را زیر نظر بگیرند. پایان ماه دسامبر، ناپلئون از سوئز دیدار کرد و دستور داد تا عملیات ساخت ناوگانی جدیدی آغاز شود؛ زیرا او به کارآمدی اسکادران کوچکی که در ایل دو فرانس (موریس) تحت فرماندهی مارکی دو سارسی مستقر بود، چندان اطمینان نداشت. دو فروند از این شناورها در آب‌های شرق دور به سر می‌بردند و سومی نیز در خلیج بنگال مستقر بود که اندکی بعد به دست انگلیسی‌ها افتاد. ناپلئون در ژانویه ۱۷۹۹ م دی ۱۱۷۸ ه.ش به سلطان بن‌احمد و تیپو سلطان نامه‌هایی فرستاد. او در این نامه‌ها به امام مسقط اطمینان داد که هر کشتی که برای تجارت به شمال دریای سرخ فرستاده شود، با استقبال روبه‌رو خواهد شد و به تیپو سلطان نیز قول داد که در مبارزاتش علیه انگلیسی‌ها او را یاری خواهد کرد. این دو نامه را نماینده کمپانی هند شرقی انگلیس در موکا، شهری بندری در یمن) ضبط و به بمبئی ارسال کرد که در نتیجه، بدبینی‌ها را نسبت به امام مسقط افزایش داد. با  ضبط این نامه‌ها آشکار شد که امام هنوز تعدادی  فرانسوی در خدمت دارد و با تیپو سلطان نیز از طریق نمایندگی سیاسی میسور در مسقط مکاتبه می‌کند. از سوی دیگر، والی سلطان در زنگبار، با ناخدا جان بلانکت فرمانده اسکادرانی که در ژوئیه از انگلستان اعزام شده و در فوریه ۱۷۹۹ م بهمن ۱۱۷۸ ه.ش در سر راه خود به دریای سرخ از آن جزیره دیدن کرده بود، آشکارا رفتاری غیردوستانه در پیش گرفته بود. در آوریل هم توطئه‌ای در بنگال کشف شد که نشان می‌داد برادر زن نواب، حاکم بنگال، با کمک زمان شاه، امیر افغانستان قصد داشته‌اند حکومت انگلیسی‌ها را سرنگون کنند. مکاتبات و نامه‌های مصادره‌شده هم نشان می‌دادند که تعداد زیادی از افراد برجسته مسقط و از جمله والی شهر، در این توطئه دست داشته‌اند. در اواخر بهار ۱۷۹۹ م/ ۱۱۷۸ ه.ش، تهدید ارتش فرانسه در مصر از بین رفت و در روز دوم ژانویه همان سال، بین انگلستان و باب عالی، پیمانی مبنی بر اخراج فرانسوی‌ها از مصر منعقد شد. در مارس، پیشروی نیروهای ناپلئون به داخل خاک سوریه متوقف شد و در روز ۲۱ مه ۲۴ اردیبهشت، ناپلئون مجبور شد به مصر عقب‌نشینی کند. با این اتفاقات مشخص شد که خطر، حمله ناپلئون به هند از طریق بین‌النهرین و دریای سرخ از بین رفته است. در همین زمان، ناخدا جان بلانکست نیز با پنج فروند شناور تحت امر خود بر دریای سرخ) تسلط کامل یافت و سوئز را به محاصره درآورد. این در حالی بود که با اشغال جزیره پریم مقابل باب‌المندب، در دریای سرخ توسط نیروهای اعزامی از بمبئی در ماه مه، تنگه باب‌المندب هم اشغال شده بود. در همان ماه، لرد ولزلی نیز سلم با یورش و تسلط بر سرینگا پاتام، شهری در نزدیک میسور، خطر تیپوسلطان را برطرف کرد. در هندوستان، علاوه بر میسور، تمام سواحل مالابار به دست انگلیسی‌ها افتاد؛ یعنی تمام راه‌های سورات تا کلکته، این رخداد بر تجارت مسقط تاثیر مستقیم داشت. بنابراین عمان برای حفظ روابط تجاری در هندوستان مجبور به سازش با بریتانیا بود. شرق اقیانوس هند بیش از پیش تحت سلطه بریتانیا قرار گرفت و آنها با ادعای مبارزه با دزدان دریایی، حضور خود را در آب‌های عمان تقویت کردند و به تدریج، عمان پایگاه اصلی آنان شد. در سال ۱۸۰۰ م / ۱۱۷۹ ه.ش، کاپیتان جان مالکم فرستاده حکومت هند به ایران، در راه برگشت از مکان ماموریت خود، در مسقط توقف کرد و با توجه به کنترل بریتانیا بر تمام بنادر هندوستان، از سورات تا کلکته، به مقامات عمانی این مساله را گوشزد کرد که منافع عمان در اتحاد با انگلستان است و سلطان را به انعقاد قراردادی جدید با بریتانیا تشویق کرد. به این ترتیب، در ۱۸ ژانویه /  ۲۹ دی، توافق‌نامه‌ای جدید بین کاپیتان مالکم و سید سلطان، امضا شد. بند اول این توافق‌نامه، تاکید بر توافق‌نامه‌ای بود که به در سال ۱۷۹۹ م/ ۱۱۷۷ ه.ش امضای میرزا مهدی علی‌خان و سلطان عمان رسیده بود. طبق بند دوم توافق‌نامه، نماینده‌ای دائم از سوی کمپانی هند شرقی بریتانیا در مسقط ساکن می‌شد، حضور این نماینده در مسقط، برای ایجاد تفاهم در مسائل مورد علاقه طرفین، ضروری بود. در ژوئن ۱۸۰۱ م خرداد ۱۱۸۰ ه.ش، قاهره توسط نیروهای انگلیسی که از اسکندریه به سوی آن پیشروی کردند، سقوط کرد. قوای دیگری که از هند اعزام شده بودند، سوئز را به اشغال درآوردند و تا نیل پیش رفتند و سرانجام به حضور فرانسویان در مصر پایان دادند.

بخشی از مقاله‌‌ای به قلم فرج‌‌الله احمدی و ستاره اسلامی