قیام شیخمحمد خیابانی
کمیته ایالتی بهتدریج بر دامنه فعالیتهای خود افزود و به انحای مختلف، دولت را برای اعمال اصلاحات اساسی زیرفشار گذاشت؛ چنانکه اعتراض دموکراتها به رهبری خیابانی به ترکیب دولت عینالدوله، از علل عمده سقوط سریع دولت مذکور به شمار میرود. پس از اشغال تبریز از سوی نیروهای عثمانی، فعالیت کمیته با مانع جدی مواجه شد. عثمانیها برای رشد و توسعه جمعیت اتحاد اسلام که در تبریز تشکیل شده بود، کمیته را زیر فشار قرار دادند و حتی خیابانی را با دو تن از یارانش دستگیر و به ارومیه و سپس به قارص تبعید کردند که بازگشت آنها به تبریز تا ماه صفر سال ۱۳۳۷ق. طول کشید.
پس از خروج نیروهای عثمانی و در زمان بر سر کار آمدن وثوقالدوله که احساسات عمومی و ملی برضد قرارداد۱۹۱۹ برانگیخته شده بود، دموکراتهای تبریز به رهبری خیابانی در فروردین ۱۲۹۹ قیام کردند. گفته شده است که فشار وثوقالدوله بر دموکراتهای تبریز - که پس از انتخاب شدن آنان به نمایندگی مجلس از مشارکت موثر آنان در مجلس بر ضد دولت و قرارداد ۱۹۱۹ نگران بود - از علل عمده قیام خیابانی بوده است. گزارش مفصل اعمال خشونتبار و تحریکآمیز ماموران اعزامی نظمیه از تهران، به ریاست ماژور بییِورلنگ سوئدی و معاون او که منجر به در گرفتن قیام در روزهای ۱۶ و ۱۷ فروردین شد، در روزنامه تجدد (ش ۴۵، ۱۷ رجب ۱۳۳۸، ص۲ـ۳) درج شده است. سه روز پس از درگرفتن قیام «هیاتمدیره اجتماعات دموکراتها» در بیانیهای به زبانهای فارسی و فرانسه ضمن اشاره به «قیام آزادیخواهان شهر تبریز» در برابر «اقدامات ضد مشروطیت» حکومت، برنامه آزادیخواهان را برقرار داشتن آسایش عمومی و از قوه به فعل درآوردن نظام مشروطیت اعلام داشت. خیابانی پس از آن در نطقهای روزانه در «صحن تجدد» اصول کلی و اهداف قیام را بهطور پراکنده و گاه سربسته برای هواخواهان خود بازگو میکرد.
اهم این اهداف عبارت بود از حفظ دستاوردهای نهضت مشروطیت و اجرای کامل اصول قانون اساسی، تامین استقلال و آزادی و امنیت، برقراری عدالت و مساوات، اصلاحات اساسی اداری، تصفیه ادارات از عناصر ناباب و سپردن کارهای ملت به اشخاص صالح، تاسیس حکومتی مبتنی بر اصول دموکراسی و تلاش برای پیشرفت و تعالی کشور. خیابانی همچنین بر استقلال قیام از قوای بیگانه تاکید داشت و استمداد از نیروهای خارجی را بهشدت نفی میکرد. طی قیام خیابانی که ۶ماه طول کشید، برای انجام اصلاحات اساسی در زمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تلاش شد که برخی از آنها چنین بود: لغو انواع مالیاتها و فقط بهرسمیت شناختن مالیات بر درآمد، واگذاری رایگان زمینهای خالصه به دهقانان، ملی کردن آبها، تشکیل انجمن جمعیت نشر معارف برای باسواد کردن کودکان و نوجوانان، تاسیس مدارس جدید، احداث کارخانه، ایجاد سازمانهای عامالمنفعه چون دارالعجزه و دارالمساکین و خانه تربیت، ایجاد شالوده نظمیه و ژاندارمری به سبک جدید، تاسیس بانک کشاورزی و ملی، برگزاری انتخابات ایالتی و ولایتی و انتشار مجله ادبی آزادیستان.
پس از روی کار آمدن دولت میرزاحسن مشیرالدوله، مذاکره با خیابانی آغاز شد که طی آن، دولت با تاکید بر موقوفالاجرا ماندن قرارداد ۱۹۱۹ و آزادی مطبوعات، وعده داد مجلس شورای ملی ـ که خیابانی با پنج دموکرات دیگر به نمایندگی آن انتخاب شده بودندـ هرچه زودتر افتتاح شود. ولی وعدههای آشتیجویانه دولت، خیابانی را به ترک قیام وانداشت. از این رو مخبرالسلطنه، از وزیران کابینه مشیرالدوله، به سِمت والی آذربایجان منصوب شد تا امور را فیصله دهد. خیابانی گمان نمیبرد مخبرالسلطنه بر ضد وی به اسلحه متوسل شود؛ اما مخبرالسلطنه مشغول تهیه قوا بود و سرانجام قیام را به یاری قزاقها سرکوب کرد و خیابانی نیز پس از کشف مخفیگاهش به شهادت رسید.