ظهور طبقه متوسط جدید، متخصص و قدرتمند یکی از ملزومات عمده نوسازی به حساب می‌‌آمد. از طریق گسترش آموزش نوین و تسریع آموزش به سبک غربی، بخش قابل ملاحظه‌‌ای از بوروکرات‌‌های تحصیلکرده، حرفه‌‌مندان، اقتصاددانان، هنرمندان و نویسندگان تربیت شدند. در ابتدای سال‌های۱۳۲۰ طبقه متوسط جدید که متاثر از گسترش آموزش نوین بود، امکان رشد یافت. این طبقه به‌ویژه روشنفکران با شروع مدرنیسم در ایران فرصت‌‌های مناسبی برای مشارکت به‌دست آوردند؛ به‌طوری‌که بعد از سقوط رضاشاه اتحادیه‌های کارگری شکل گرفت. لذا زمینه شکل‌‌گیری چالش بین دولت و طبقه متوسط جدید را می‌‌‎توان ناشی از تناقضات آشکار مدرنیسم با ساخت حکومت و نیز آموزش و تربیت طبقه متوسط جدید به سبک غربی دانست. پدیده مدرنیسم و ملزومات آن یک عامل محرکه قوی در ایجاد تنش بین دولت و طبقه متوسط جدید محسوب می‌‌شود. در واقع سبک تجدد خواهی پهلوی، فرصت‌‌های مادی جدیدی را در اختیار طبقه متوسط تحصیلکرده و غیرمذهبی قرار می‌‌داد؛ اما روشنفکران را از لحاظ سیاسی محدود می‌‌کرد. انجمن‌‌های مستقل شغلی و صنفی بعد از کودتای۲۸مرداد برچیده شدند و تنها انجمن‌‌های سازمان‌یافته به دست دولت، اجازه فعالیت یافتند.

از مقاله‌‌ای به قلم سجاد جلیلیان