آدولف اشلاگینویت مامور کمپانی هند شرقی
آدولف اشلاگینویت در ۹ ژانویه ۱۸۲۹ در مونیخ به دنیا آمد. وی در یک دوره دوساله از ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸ همراه با برادرش هرمان یک بررسی علمی در کوهستان آلپ انجام داد و سپس آن را در ۱۸۵۰ منتشر کردند. کمپانی هند شرقی در ۱۸۵۴ طبق توصیه ی الکساندر فون هامبولت به برادران آدولف، رابرت و هرمان ماموریت داد تا در قلمرو آن کمپانی بررسیهای علمی انجام دهند و بهویژه میدان مغناطیسی زمین را مورد مطالعه قرار دهند. طی سه سال بعد آنها از طریق دکن در جنوب هند راهی هیمالیا، قرهقروم و کوهستان کون لون شدند.
هرمان و رابرت در اوایل ۱۸۵۷ به سفر خود پایان دادند و بازگشتند؛ اما آدولف برای بررسیها و اکتشاقات بیشتر از نو راهی سفر شد. او مسیری جدید تا آن زمان ناشناخته را از دره چانگ چنمو، دشتهای لینگزی تانگ و آکسای چین دنبال کرد و همو بود که نام «آکسای چین کبیر» را به این ناحیه داد. اشلاگینویت سپس از طریق دره رودخانه قره قاش راهی ترکستان شد؛ اما امیر کاشغر والیخان که گمان میبرد او برای چین جاسوسی میکند، بدون ترتیب دادن هیچ نوع محاکمه دستور داد تا وی را سر بزنند (آگوست ۱۸۵۷).کم و کیف مرگ اشلاگینویت برای اروپاییان ناشناخته بود تا اینکه چوکان ولیخانوف در ۱۸۵۹ با لباس مبدل و بهعنوان بازرگان از کاشغر بازدید کرد و توانست سر بریده اشلاگینویت را بیابد و با خود به امپراتوری روسیه ببرد. بازگرداندن سر بریده اشلاگینویت دستمایه رودیارد کیپلینگ برای نوشتن داستان مشهور خود، «مردی که میخواست سلطان باشد» شد. در سال ۲۰۱۷ موزه لاهور پاکستان ۵۰ ماسک یافت که ساخته دست برادران اشلاگینویت طی سفر علمی آنان در دوره ۵۸-۱۸۵۴ میلادی بود. این ماسکهای قومنگارانه از جوامع مختلف هندوستان، نمایانگر تنوع قومی هند است.