اقتدارگرایی و سوداگری!
بیتوجه به فرآیند تاریخی کشورهای سرمایهداری و صنعتی، شکلها و قالبهای آنها به آرمانشهر دولت پهلوی تبدیل شد. جامعه شهری، با بهرهگیری از چرخش کالا و سرمایه و روابط سوداگرانه ناشی از آن، استحاله خویش را از یک جامعه تولید به یک جامعه خدماتی و سپس مصرفی آغاز کرد. فروپاشی سازمانی تولیدی کشور با انقطاع صوری سه جامعه ایلی، روستایی و شهری و هجوم سرمایه و کالای خارجی از سویی و ورود سرمایه نفتی بهعنوان ممر اصلی درآمد دولت از دیگر سوی، به دولت اهمیتی بخشید که در تاریخ کشور بیسابقه بوده است. بنابراین دولت نقش روزیبخش نیز پیدا میکرد. بنابراین دولت جدید دگرگونی کالبد شهر را در دستور کار قرار داد. شهری که بتواند نمادی از انقطاع عصر جدید با عصر قدیم باشد، نمادی از پیشرفت و توسعه. دگرگونیهای صوری بعدها به دیگر عرصهها نیز گسترده شد. حضور نمایندگان کشورهای صنعتی آن روزگاران در سازمان اقتصادی کشور، محلی مناسب برای مشورت در مورد چگونگی این تغییرات بود، تغییراتی که بتواند به شهر ایرانی چهرهای نو بخشد. خیابان بهعنوان نماد تجدد برای عرضه کالاهای زینتی و نو پرداخته ایجاد شد و سپس جای خود را به خیابان انباشته از کالاهای مصرفی داد. شبکه بازار کهن تسلیم کالاهای وارداتی و مصرفی شد و از جنبه تولیدی خویش باز ماند. به این ترتیب واحدهای تجاری در لبه خیابانهای جدید شکل گرفته و در پشت آنها واحدهای مسکونی قرار گرفت و در برخی موارد لبه خیابانها با طبقه بالای مغازهها به واحدهای مسکونی اختصاص یافت. این نحوه شکلگیری واحدهای مسکونی حالت تقلیدگونهای از مدرنسازی گذشته غرب را عرضه کرد. بدینگونه با ایجاد خیابان، هم کالبد شهر و نوع معماری تغییر کرد و هم فرهنگ غربی همراه با کالاهای غربی اماکن تجاری خیابانها وارد شد. منطق اجتماعی-اقتصادی دولت پهلوی اول درباره اقتصاد سیاسی و در پی تحول شیوه تولید این بود که در راه ایجاد یک طبقه متوسط بهعنوان پایگاه اجتماعی رژیم بکوشد. این سیاست از آنجاکه به پیدایش عوامل فرضی توسعه اقتصادی و دموکراسی لیبرالی، هر دو میانجامید، با نسخه لیبرالی غربی هماهنگی داشت. اما هدف واقعی عبارت از این بود که رضایت جامعه شهری تحصیلکرده و نیمهتحصیلکرده برای جلوگیری از پیدایش اپوزیسیون جدی سیاسی تامین شود و در مقابل قدرت بزرگ مالکان، پایگاه قدرت دیگری ایجاد شود، زیرا آنها با اینکه متحدان شاه محسوب میشدند، از لحاظ اقتصادی بیش از آن مستقل و از لحاظ سیاسی بیش از آن قدرتمند بودند که ذات ملوکانه تاب تحملش را داشته باشد؛ به آمریکاییها نشان دهد که حمایت مالی و نظامی آنها با جایگزین کردن عقبماندگی به وسیله یخچالهای وارداتی و ماشینهای سواری و... در نبرد علیه کمونیسم موثر بوده است. بنابراین با هدف فوق و به همراه توسعه نظام دیوانی و افزایش کارکنان دولت، افزایش امکانات حملونقل، توسعه تجارت و... طبقه جدیدی از سرمایهداری اقتصادی پدید آمد. طبقه متوسط جدید شامل افسران ارتش، کارمندان بلندپایه دستگاه دیوانی، تجار جدید، زمینداران، معلمان و روشنفکران بودند. نظامیان در این دوره از موقعیت و امتیازات اقتصادی مطلوبی برخوردار شدند. زمینهای مجانیای در بخشهای شمالی شهر تهران از سوی دولت به افسران ارتش و کارمندان ارشد داده شد و آنان به ساختن خانه در این بخشها اقدام کردند. یکی از خواستههای طبقه متوسط جدید، نامحدود بودن اصلاحات در شهرها بود. به منظور پاسخ به حمایتهای مالی و نظامی قشر مذکور از دولت، حکومت با وارد کردن کالاهای غربی، سبب گسترش ورود کالا و فرآیندهای صنعتی غرب به بازار ایران در سالهای ۱۳۲۰-۱۳۰۰ ش و ۲سال پس از پایان جنگ جهانی دوم شد. این کالاها که شامل اتومبیل، هواپیما، برق، رادیو و... و اروپایی کردن آداب و رسوم بودند، روشهای جدید در نحوه زندگی ایرانیان به وجود آوردند.
از مقالهای به قلم دکتر افسانه زرکش