هزینه یکمیلیارد دلاری ایران در جنگ ظفار
یکی از مناطقی که ارتش پهلوی بدانجا لشکرکشی کرد عمان بود. ظفار که مرز عمان با کشورهای یمن و عربستان است، منطقهای محروم در عمان بهحساب میآمد. در سال ۱۳۵۱ چریکهای مخالف حکومت عمان که از سوی شوروی حمایت میشدند، توانستند کنترل این منطقه را در دست بگیرند و دولت وقت را تحتفشار بگذارند.
آن زمان سلطانقابوس بهکمک آمریکاییها، تازه حکومت را در دست گرفته بود و قدرت کافی برای سرکوب مخالفان را نداشت، بههمین خاطر از ایران، پاکستان و اردن تقاضای کمک کرد ولی تنها ایران حاضر شد هزینه تلفات انسانی و ادوات نظامی این جنگ را بپذیرد. اگرچه جنبش ظفار تهدیدی برای مرزهای ایران نداشت اما منافع آمریکا در منطقه بهخطر افتاده بود، بههمین خاطر نیروهای ایرانی در آذر سال ۱۳۵۱ بهعمان اعزام و با مردم ظفار روبهرو شدند. سلطانقابوس بهکمک ارتش محمدرضا توانست معترضان را سرکوب و قدرت را بهدست بگیرد. تحلیلگران حضور ایران در عمان را بهدرخواست آمریکا از خاندان پهلوی میدانند. با توجه بهسیاست جدید آمریکا در دوره نیکسون، ایران در منطقه خلیجفارس بهدلیل داشتن عواملی چون ثروت و جمعیت فراوان، موقعیت استراتژیک، ثبات نسبی و توان نظامی که آن را از دیگر کشورهای کوچک منطقه متمایز میساخت، عملا وظیفه ژاندارمی منطقه را پذیرفت و بههمین خاطر بهکمک سلطانقابوس رفت.
حضور ایران در عمان سه سال طول کشید اما تا سال ۵۳ این حضور نظامی محرمانه بود. همچنین بهدلیل سانسور رسانهای پهلوی آمار دقیقی از میزان تلفات ایران در این جنگ مستقیم وجود نداشت. اما روزنامه کیهان در سال ۵۳ اعلام کرد که حدود ۷۲۰ کشته و ۱۴۰۴ زخمی، حاصل حضور ایران در ظفار بود. این آمار توسط خبرگزاری پارس هم تایید شد. همچنین چندین جنگنده و هواپیمای ایرانی نیز در جنگ ظفار منهدم شد. طبق آمارهای غیررسمی حدود ۲۰هزار نیروی ایرانی بهظفار اعزام شدند و ایران هزینههای لشکرکشی بهظفار را از جیب خودش پرداخت کرد. بنا بهنظر کارشناسان نظامی انگلیس، جنگ ارتش شاهنشاهی علیه چریکهای ظفار حدود یکمیلیارد دلار هزینه بهدنبال داشت.
زمینههای شکلگیری جنبش ظفار
کشور عمان بهدلیل موقعیت دریایی و تجاری در قرن شانزدهم میلادی تحت سیطره دریایی پرتغالیها درآمد. آنها حدود یکصد و پنجاه سال حاکم بلامنازع در آن منطقه بودند تا اینکه مردم عمان در سال ۱۶۵۰م بهرهبری سلطان بنسیف پرتغالیها را بیرون کردند و حکومتی بر پایه باورهای مذهبی تشکیل دادند.
انگلیسیها پس از تسلط بر هندوستان برای امنیت راههای تجارت دریایی از حاکمان مسقط حمایت کردند و با حمایت آنها قدرت خود را در عمان گسترش دادند.
منطقه ظفار تا قرن نوزدهم بهصورت مستقل و بهوسیله روسای قبایل اداره میشد و تلاش حاکمان مسقط برای تسلط بر آن منطقه با شکست روبهرو شد؛ تا اینکه سلطان مسقط با حمایت انگلیسیها در نیمه دوم قرن نوزدهم برآنها مسلط شدند. پایه و سابقه تاریخی و یا بهزعم «جنبش ظفار»، رهبران جنبش انقلاب ظفار را باید در قیام جبلالخضر دانست. برخورداری منافع آمریکا و انگلستان در عمان در خلال دهه۱۹۵۰ باعثشد استعمار انگلستان بهبهانه حفظ منافع خود در عمان، تمامی این سرزمین را در کنترل نظامی خود قرار دهد. باتوجه بهسابقه تاریخی ضدیت مردمان مسقط و عمان با خارجیها این اقدام انگلیسیها باعث تحریک شدید احساسات آنان نسبت بهحضور گسترده استعمار در سرزمینشان شد. جدا از عامل یاد شده، وجود فقر شدید در این جامعه نیز بهعنوان عامل دیگری در پاگیری قیام الخضر مطرح بود. این شورش در سال ۱۹۵۷ علیه انگلیسیها و نیز حاکمان مسقط و عمان شروع شد که با سر کوب شدید از سوی آنها مواجه شد. پیرو تشدید دامنه این قیام، سلطانسعید بنتیمور حاکم مسقط و عمان در سال ۱۹۵۸ تاب مقاومت را در برابر قیامکنندگان از دست داد و به شهر بندری صلاله واقع در جنوب عمان فرار کرد.
جنبش آزادیبخش ظفار در ۱۹۶۲ با هدف استقلال ظفار شکل گرفت. این سازمان در ابتدا تحتتاثیر اندیشههای ملیگرایانه رهبران قبایل منطقه بود و از کمکهای نظامی عربستانسعودی نیز سود میبرد.
در ۱۹۶۷ دو حادثه موجب شد تا قدرت چپگراها و ناصریستها در این سازمان افزایش پیدا کند. اول شکست اعراب در جنگ ۶روزه که دیدگاههای رادیکال را در تمام جهانعرب تقویت کرد و دیگری تشکیل جمهوریدمکراتیک یمن (یمنجنوبی) با خروج نیروهای انگلیسی از عدن. تا سال ۱۹۶۹ نیروهای شورشی بر بیشتر مناطق کوهستانی ظفار تسلط یافتند و کنترل تنها جادهای که از صلاله بهسوی این منطقه میرفت را در دست گرفتهبودند. نیروهای آنها بهخوبی آموزشدیده و مسلح بهکلاشنیکف و سلاحهای سنگینی چون تیربار دوشکا، خمپارههای ۸۲میلیمتری، راکتاندازهای کاتیوشای ۱۴۰میلیمتری بام۱۴ و ۱۲۲ مم گراد بودند. در مقابل سلطان عمان تنها هزار نیرو در ظفار داشت که عمدتا از سلاحهای بازمانده جنگجهانی دوم مانند تفنگهای گلنگدنی برخوردار بوده و تنها در سال ۱۹۶۸ تفنگهایشان با تفنگ اتوماتیک افانفال تعویض شد. این نیروها حتی لباس و پوتین مناسب ناهمواریهای این منطقه را در اختیار نداشتند و آموزش لازم برای نبرد با چریکها را ندیده بودند بههمین دلیل فقط قادر بهحفاظت از شهر صلاله و نواحی اطراف آن بودند.
منابع: بررسی علل و زمینههای شورش ظُفار، نوشته طیبه رستمی، فریدون الهیاری و کیومرث میرزایی، ویکیپدیا