تحولات سیاستگذاری اجتماعی در عصر پهلوی اول ( ۱۳۲۰-۱۳۰۴)
خلأ برنامهریزی
گسترش ارتش و نظام اداری به واسطه درآمدهای حاصل از حق امتیاز استخراج نفت، گردآوری مالیاتهای معوقه، افزایش عوارض گمرکی و وضع مالیاتها بر کالاهای مصرفی امکانپذیر شد. دولت مرکزی که در ابتدای حکومت رضا شاه، عبارت بود از «مجموعه بینظمی از مستوفیان تقریبا خودمختار، منشیها و صاحبمنصبان، تا سال ۱۳۲۰ به ۱۷ وزارتخانه کامل با ۹۰ هزار کارمند حقوقبگیر مبدل شد». رشد و گسترش نیروهای نظامی نیز به ویژه پس از تصویب قانون نظام وظیفه اجباری در سال ۱۳۰۴ تداوم یافت. ایجاد ارتش دائمی سیاستی بود که مسکوب (۱۳۹۱) برای آن کاربردهای ضمنی اجتماعی قائل است.
بودجه دفاعی از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۲ پنج برابر افزایش یافت. آغاز خدمت نظام اجباری، تاسیس دانشکده افسری و تعریف ساختار شغلی برای نیروهای تخصصی باعث شد نیروهای مسلح چهار برابر شوند... خدمت سربازی با همه سختیها... تاثیر مدرنکننده پایداری بر آنان [سربازان] داشت. این دسته از جوانان چیزهایی درباره یکدیگر و نیز قواعد ساختار سلسله مراتبی یاد گرفتند. این قواعد بیشتر بر شایستهسالاری مبتنی بود تا تبارگماری... بعدها در ارتش کلاسهای سوادآموزی و نیز آموزش مهارتهای ابتدایی همچون رانندگی و مکانیکی نیز دایر شد که پس از ترخیص از خدمت نیز برای سربازان مفید واقع میشد.
در آذرماه ۱۳۰۱ قانون استخدام کشوری به تصویب مجلس شورای ملی رسید. مواد ۴۳ و ۴۴ این قانون، به موضوع بازنشستگی مستخدمین دولتی، حق دریافت حقوق بازنشستگی از دولت و میزان حقوق بازنشستگی پرداخته است. برای تصدی امور بازنشستگی نهادی به نام «صندوق تقاعد و وظایف وراث مستخدمین» تاسیس شد. بنابر مطالعات اکبری (۱۳۸۲) وزارت مالیه، «دایره تقاعد» را تحت نظارت اداره کل کارگزینی تاسیس کرد. این دایره در سال ۱۳۰۷ به نام «اداره تقاعد کشوری» بهعنوان ادارهای مستقل در وزارت مالیه درآمد و در سال ۱۳۱۷ نام آن به «اداره بازنشستگی کشوری» تغییر یافت. صندوق بازنشستگی ارتش نیز در سال ۱۳۱۴ تاسیس شد.
همزمان با اجرای پروژه راهآهن سراسری، هیات وزیران طی مصوبهای در سال ۱۳۰۹ صندوق احتیاط کارگران طرق و شوارع را بهعنوان نسل اول بیمههای اجتماعی تاسیس کرد. مراقبت پزشکی در مورد صدمات، جراحتها یا بیماریهای حین کار،پرداخت پاداش نقدی در موارد نقص عضو یا ازکارافتادگی دائمی و پرداخت پاداش به بازماندگان در موارد فوت ناشی از انجام وظیفه یا در مسیر خدمت از جمله خدماتی بود که براساس نظامنامه صندوق احتیاط انجام میگرفت. گسترش کارخانهها و موسسات اقتصادی تولیدی و افزایش فعالیتهای معدنی موجب شد تا هیاتوزیران بنا بر پیشنهاد اداره کل صناعت و معادن، نظامنامه کارخانجات و موسسات صنعتی را در مرداد سال ۱۳۱۵ به تصویب برساند. براساس این نظامنامه، کارگران شاغل در سایر کارگاههای صنعتی و معدنی نیز به تدریج تحت پوشش صندوق احتیاط کارگران قرار گرفتند. درواقع گسترش تدریجی طبقه مزد و حقوقبگیر (کارگران و کارمندان دولت)، به راهاندازی و گسترش بیمههای اجتماعی در کشور انجامید. علاوه بر صندوقهای احتیاط و بازنشستگی، بنگاههای خیریه وابسته به دربار نیز در این دوره ایجاد شدند که مهمترین آنها بنگاه حمایت از مادران و نوزادان بود که در سال ۱۳۱۹ تشکیل شد.
هدف از تاسیس این موسسه خیریه، حمایت از مادران و نوزادان و بینوایان بود. هزینه این بنگاه از محل کمک و مساعدت و همراهی خیرخواهان تامین میشد. البته چون ریاست آن برعهده همسر ولیعهد وقت بود، عملا این نهاد از خدمات نهادهای دولتی و مسوولان کشور نیز بهرهمند بود و از بودجه عمومی نیز تا حدودی کمک دریافت میکرد، بهطوری که بنا بر اسناد موجود آقایان وزرا و نمایندگان مجلس نیز کمکهایی به این بنگاه خیریه میکردند... نظر به اینکه این موسسه عمومی در عمل متکی به منابع دولتی بود و مدیریت آن نیز در اختیار دربار و مسوولان دولتی قرار داشت، در زمره نهادهای عمومی تحت چتر حمایتی دولت قرار میگرفت. اکبری در مطالعاتش نشان میدهد که از مجموع قوانین و مقررات حوزه تامین اجتماعی در دوره زمانی ۱۲۸۵ تا ۱۳۲۰، ۷/ ۴۳ درصد مصوبات به امور بیمهای و ۵/ ۵۵ درصد مصوبات به امور حمایتی مربوط بوده است. در این میان هیات وزیران بیشتر به امور بیمهای و نمایندگان مجلس بیشتر به امور حمایتی توجه داشتهاند. نکته اینکه از زمان تاسیس مجلس مشروطه تا سال ۱۳۰۰ تمامی قوانین و مقررات مصوب در زمینه امور حمایتی بودهاند و اولین قانون بیمهای در سال ۱۳۰۱ به تصویب رسیده است.همچنین بیش از ۸۸ درصد قوانین و مقررات مصوب در این حوزه به موضوع تخصیص منابع مالی مربوط بوده است. بخش عمدهای از تصمیمهای این دوره به گسترش سطح پوشش خدمات بیمهای و حمایتی معطوف بوده است. بررسی اقدامات دوره پهلوی اول (۱۳۲۰-۱۳۰۴) در حوزه تامین اجتماعی نشان میدهد که کار، مقولهای اساسی در ایجاد نهادها و تدوین و تصویب ضوابط و مقررات بوده و بیشتر تصمیمات دولت بر تامین و حمایت از کارگران و کارمندان متمرکز بوده است. صندوقهای احتیاط و بازنشستگی بهمنظور حمایت سازمان یافته دولت از نیروی کار و کارکنان دولت در مقابل مخاطرات ناشی از کار و صندوقهای تعاون کارکنان بهمنظور حمایت از کارکنان آسیبپذیر راهاندازی شدهاند. توجه به تجربه کشورهای صنعتی و ضرورتهای جهانی و بیرونی نیز در ایجاد و تداوم این تحولات نقش داشته است. بهعنوان مثال دولت ایران در سال ۱۳۱۱ همکاری با سازمان بینالمللی کار را شروع کرد و در همان سال برخی از مقاوله نامههای سازمان را به اجرا گذاشت. اینگونه همکاریها و روابط موجب شد برخی ارزشهای مرتبط با نیروی کار در سیاستگذاریهای دولت مدنظر قرار گیرد. ایده آموزش عمومی در دوران مشروطه در دستور کار سیاسی قرار گرفت و به استقرار نخستین نظام آموزش عمومی دولتی در ایران کمک کرد. اما توسعه آموزش عمومی در سطح ملی به دوران رضا شاه مربوط میشود. در بین اصلاحات مدنی، اصلاحات آموزشی موثرترین اصلاحات بود. از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ میزان ثبتنام سالانه ۱۲ برابر افزایش یافت. در سال ۱۳۰۴، کمتر از ۵۵۹۶۰ دانش آموز در ۶۴۸ مدرسه ابتدایی دولتی، شبانهروزی خصوصی، مکتبخانههای دینی و مدارس مسیونرهای خارجی ثبتنام کرده بودند. در سال ۱۳۲۰، بیش از ۲۸۷۲۴۵ دانش آموز در ۲۳۳۶ مدرسه ابتدایی جدید که تقریبا همه آنها زیر نظر وزارت آموزش و پرورش بود، به تحصیل اشتغال داشتند. در ضمن، شمار ثبتنام شدگان در مکتبهای سنتی چندان افزایش نداشت. در این دوران بهمنظور یکپارچه سازی نظام آموزشی کشور مدارس میسیونری و موسسات آموزشی اقلیتهای مذهبی، ملی اعلام شد و مکتب خانههای سنتی نیز در دبیرستانهای دولتی ادغام شدند. به بیان مسکوب (۱۳۹۱) در آستانه جنگ جهانی دوم، ایران در ارتباط با آموزش و پرورش اهداف روشن و روند رو به پیشرفتی داشت. در حوزه بهداشت و سلامت عمومی نیز دولت اقدامهای محدودی را در زمینه احداث فاضلاب، آب لولهکشی و ایجاد تاسیسات پزشکی انجام داد، اما موفقیت قابلتوجهی به دست نیامد و نرخ بالای مرگ و میر کودکان در اثر سل، اسهال، سرخک، تیفوس و مالاریا همچنان ادامه پیدا کرد. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نیز در سال ۱۳۰۱ بهعنوان سازمانی با رویکرد امدادی تاسیس شد. امداد بهداشتی در موارد بلایای طبیعی، مبارزه با امراض عمومی، دستگیری از فقرا و درماندگان بهویژه در دوره قحطی، نگهداری و تعلیم و تربیت اطفال یتیم و بیبضاعت، تاسیس مطبهای عمومی رایگان و مریض خانههای ثابت و سیار از وظایف این نهاد امدادی بود.
- از مقالهای به قلم رضا امیدی