فتحعلیشاه قاجار و شکار
سرهنگ گاسپاردویل که در دوره فتحعلیشاه به ماموریت نظامی به ایران آمده بود در مورد شکار و فتحعلیشاه چنین مینویسد: ایرانیها عشق عجیبی به شکار دارند تا آنجا که بزرگان هفتهها بلکه ماهها اوقات خود را به شکار میگذرانند. شکار در ایران با اروپا تفاوت زیادی دارد و چون جالبترین آنها شکار پادشاه یا ولیعهد است، به شرح جزئیات آن میپردازم: شکار بزرگ یا شکار پرنده همیشه سواره انجام میگیرد. شکار پرنده بهوسیله باز بسیار جالب است. ضمنا کشوری وجود ندارد که به اندازه ایران در تربیت این پرنده موفق باشد. هنگامی که پادشاه یا شاهزاده به این سرگرمی میپردازند تعداد زیادی خدمه همراه میبرند. خدمه مزبور همین که به محل شکارگاه رسیدند از اسب پیاده میشوند و در کمال سکوت در چند قدمی پیشاپیش شکارچیان حرکت میکنند. شکارچیان با آرایش نیم دایره بسیار گسترده دنبال آنها به راه میافتند. هر یک از شکارچیان روی دست راست خود یک باز حمل میکند. تسمه دو شاخهای از چرم نازک که به چنگال بازها متصل است مانع پرواز آنها میشود. هنگامی که دستهای قرقاول یا کبک مشاهده شود، تا آنجا که ممکن است به آنها نزدیک میشوند و آنها را دوره میکنند. در این حال شکارچیان متوقف میشوند و همگی با هم بازوی راست خود را در جهت نقطهای که شکار در آنجا گرد آمده است، دراز میکنند تا بازها بتوانند آن را ببینند، در این موقع شکار را میپرانند و بازها با حرص و ولع بسیار خود را روی آنها میاندازند و به ندرت اتفاق میافتد که یکی از آنها طعمه خود را از دست بدهد. سپس خدمه برای گرفتن شکار میدوند و به آسانی شکار را از چنگ باز در میآورند. اما برگرداندن بازها به آن آسانی نیست. برای این کار قوشچیها مرغی را که در توبره دارند، بیرون آورده، به صدا در میآورند و به این وسیله بازها نه از روی انس و علاقه، بلکه به سبب حرص و ولعی که دارند روی دست صاحبشان قرار میگیرند. انواع و اقسام شکارهای بزرگ از قبیل گوزن، کل، بزکوهی، آهو، گاوکوهی و غیره در ایران فراوان است. این حیوانات آرام که گرد هم زندگی میکنند موقعی که به جلگه سرازیر میشوند تعدادشان به قدری زیاد است که از دور به شکل گلههای بزرگ گوسفند جلوه میکنند. معمولا روزها را در کوهستانها به سر میبرند و شبها برای چرا خارج میشوند. موقعی که شاه یا شاهزاده قصد شکار بزرگ را کنند دو یا سه روز قبل از آن چند هزار سوار پیشاپیش میفرستند که شب هنگام دشت را محاصره کنند. این سواران کلیه گردنهها و کورهراههایی را که شکارها ممکن است صبح زود از آنجا فرار کنند مسدود میکنند. سواران موقعی که به شکارها میرسند بهتدریج به هم نزدیک میشوند و به همین ترتیب محوطهای بهوجود میآورند که بعضی اوقات بیش از ۱۰ هزار شکار در میان آن به محاصره درآمده است. آن گاه پادشاه، شاهزادهها یا بزرگان درباری شروع به تیراندازی میکنند.
منبع: فاطمه قاضیها، گزارش شکارهای ناصرالدینشاه قاجار، (۱۲۸۱-۱۲۷۹هجری قمری) تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران،۱۳۹۰، صص ۸۱- ۷۷ (از بخش اول، تاریخچه شکارهای شاهانه در ایران)