در بیان علل بازگشت دولت از راه اصلاح‌طلبی و پیش گرفتن سیاست ارتجاعی باید به مقاومت افراد صاحب نفوذی اشاره کرد که موقعیت خود را در خطر می‌دیدند. اینان تشکیل‌دهنده هیات دولت بودند؛ افرادی چون مستوفی‌الممالک و میرزا سعیدخان وزیر امورخارجه که از مخالفان سرسخت هرگونه نوجویی بودند. اما نکته مهم‌تر این بود که دولت برای دست زدن به اصلاحات جامع با مشکلات داخلی بسیاری مواجه شد و به‌جای چاره‌اندیشی برای رفع این موانع تصمیم گرفت اصلاحات را نفی کند. از جمله این دشواری‌ها خشکسالی، قحطی نان و آشوب‌های پی در پی در شهرها بود؛ به این ترتیب بنیادهایی که هنوز سازمان نیافته بودند ویران شدند.اما بن‌بست سیاسی و اقتصادی سبب شد دولت مجددا تلاش‌هایی برای پیشبرد اصلاحات انجام دهد. این تلاش‌ها به نظام‌مندی، فراگیری و اقتدار دوره امیرکبیر نبود، اما در سطح زمامداران این دوره، مشیرالدوله بیش از دیگران نماینده نوآوری و ترقی بود. شاه که به‌تازگی از فرنگ ‌بازگشته و از دیدنی‌های خود متاثر بود، مشیرالدوله را به صدارت اعظمی برگزید، اما به‌زودی با سپردن وزارت مالیه به مستوفی‌الممالک (آقا میرزایوسف) نشان داد که کار اصلاحات جدی و نظام‌مند نیست.

از مقاله‌ای به قلم زهرا کولیوند