از خلق ایده تا یونیکورن شدن
روند توسعه استارت آپ ها
راهاندازی استارتآپها ثمرات متعددی به همراه دارد که به مواردی مانند فراهمآوردن فرصتهای جدید سرمایهگذاری، کمک به رشد صنایع کشورها با حل مشکلات آنها، اشتغالزایی، غلبه بر مشکلات اجتماعی ناشی از بیکاری، جایگزینی تولیدکنندههای کمبازده و قدیمی با تولیدکنندههای جدید و کم هزینه (پربازده)، شکلگیری بازارهای جدید، حذف نیازهای سیستم اقتصادی کشور به واردات و توسعه صادرات و ارزآوری بهعنوان مهمترین دستاورد اکوسیستم استارتآپی میتوان اشاره کرد. اگر رویکرد حمایت از استارتآپها در جهان رو به تقویت است و کشورهای مختلف امکاناتی مختلفی را برای پیشرفت آن تدارک میبینند، با این حال، طبق گزارشی که نشریه فوربس منتشر کرده نزدیک به ۹۰ درصد استارتآپها در نخستین سالهای شکلگیری و تاسیس خود شکست میخورند.
بنابراین بررسی عوامل موثر بر موفقیت اینگونه از کسبوکارها از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه شناسایی این عوامل فعالان این حوزه را یاری خواهد کرد تا بتوانند بر دشواریهای پیشروی خود غلبه کنند و کسبوکار خود را پابرجا نگه دارند. ادامه حیات این شرکتها هم متعاقبا منجر به توسعه اقتصادی کشورها و غلبه بر معضل بیکاری خواهد شد. ارزش احصا و معرفی عوامل رشد و توسعه استارتآپها زمانی بیشتر از پیش عیان میشود که بدانیم اغلب مدیران اصلی این کسبوکارهای نوپا متخصصانی با دانش فنی بالا هستند که تجربه مدیریتی کمی دارند. مطالعات نشان میدهند آلمان، آمریکا، انگلیس، سوئیس، کانادا، سنگاپور و استرالیا بهشت کارآفرینی و خلق استارتآپها هستند.
از خوشنامترین استارتآپها در کشورهای توسعه یافته میتوان به اوبر (بزرگترین شرکت ارائه خدمات جابهجایی مسافر که مالک حتی یک ماشین هم نیست.)، فیسبوک (مشهورترین شرکت رسانهای که خودش به تولید محتوا نمیپردازد.)، علی بابا (بزرگترین بازار خردهفروشی جهان بدون حتی یک مغازه)، Airbnb (بزرگترین سیستم تامین محل اسکان بدون داشتن حتی یک بنگاه معاملات ملکی) اشاره کرد. افزون بر اینها اپل، گوگل، مایکروسافت و بسیاری از شرکتهای بزرگ و شناخته شده دیگر، استارتآپهایی هستند که کار خود را در این کشورها آغاز کردهاند و به مرور توانستهاند دامنه فعالیت خود را به کل جهان گسترش دهند. با توجه به تجربه موفق این کشورها در ایجاد و توسعه استارتآپها، بررسی عوامل موفق این شرکتها در کشورهای نامبرده که همگی در زمره کشورهای توسعهیافته هستند، بهترین راهنمای مدیران استارتآپها در کشورمان خواهد بود.
ویژگی استارتآپهای موفق
هدف از راهاندازی یک استارتآپ ارائه راهکارهایی نوین برای مسائل پیشروی انسان امروز و ثروتآفرینی از این طریق است. هدف نهایی آن نیز دستیابی به تولید انبوه محصولات و خدماتی است که به ایده اصلی و خلاقانه ایجاد آن ارتباط دارند. اما آغاز و پیمودن این مسیر پر فراز و نشیب نیاز به ابزارهایی دارد که بدون آن کسبوکارهای نوپا در جمع همان ۹۰ درصد استارتآپی قرار میگیرند که در نخستین سالهای شکلگیری و تاسیس خود شکست میخورند. این عوامل عبارتند از: ایده، سرمایه، تیم و مکان فعالیت.
ایده
پیش از آغاز به کار هر استارتآپی، مهمترین اقدام، خلق ایده اصلی کسبوکار و حصول اطمینان از ارزشآفرینی آن است. در فضای استارتآپی، ایده به معنای یک مدل کسبوکار جدید یا یک محصول و خدمت نوین است که بتوان از فناوری اطلاعات آن را پیادهسازی و عرضه کرد. این ایده باید جدید، خلاقانه، قابل اجرا، فاقد موانع قانونی و قضایی، دارای ظرفیت پذیرش اجتماعی و با ظرفیت رشد بسیار بالا باشد. به بیان دیگر، ایدهای که استارتآپ حول آن شکل میگیرد باید راهحلی نوین برای مسالهای موجود ارائه دهد و مزیتی رقابتی برای این کسبوکار نو پا ایجاد کند. معمولا پاسخ به این دو سوال میتواند برای بررسی ایده کارگشا باشد. نخست آنکه، آیا کسی این ایده را میخواهد؟ و دوم، آیا میتوان از پیادهسازی این ایده به درآمدزایی رسید؟
سرمایه
تامین مالی مساله مهمی در آغاز راهاندازی یک استارتآپ است؛ چراکه از یکسو غالب بنیانگذاران استارتآپها و صاحبان ایدهها سرمایه مالی کافی برای راهاندازی کسبوکار خود ندارند و از سوی دیگر راهاندازی هر کسبوکاری نیازمند صرف هزینه و سرمایهگذاری اولیه است. دسترسپذیری ظرفیتهای مالی، فنی و قانونی و تحلیل مسائل اجتماعی از دید سرمایهگذار استارتآپ یکی از مفروضات اساسی در موفقیت استارتآپها است، مفروضی که در اغلب موارد نادیده گرفته میشود. طبیعتا سرمایهگذاران ترجیح میدهند سرمایه خود را در موقعیتهایی صرف کنند که ریسک کمتری به همراه داشته باشد تا سرمایهشان به خطر نیفتد. به همین دلیل تامین مالی یک استارتآپ در ابتدای راه کار بسیار دشواری است؛ چراکه در این مرحله از عمر یک استارتآپ، خطرهای شکست سرمایهگذاری بیشینه هستند. این امر جذب سرمایه برای استارتآپها را دشوار کرده است و مانعی جدی بر سر راه آنها در آغاز مسیر راهاندازی کسبوکارشان به شمار میآید. شرکتهای شتابدهنده برای رفع این مشکل و تامین مالی ایدههای استارتآپی شکل گرفتهاند.
در ایران نیز شتابدهندههای بسیاری فعال هستند اما متاسفانه شتابدهندههای ایرانی از سطح ایدهآل فاصله زیادی دارند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، شتابدهندهها استارتآپها را تا اندازهای تامین مالی میکنند که این کسبوکارهای نوپا کاملا بر کار اصلی خود متمرکز میشوند و دشواریهای تامین سرمایه آنها را از کار اصلی خود باز نمیدارد. به بیان دیگر، شتابدهندهها در کشورهای توسعهیافته به نحوی عمل میکنند که آثار روانی و عملیاتی منفی فقدان سرمایه در ابتدای راهاندازی استارتآپ به میزان بسیار زیادی خنثی شود. اما این تامین مالی به معنای به صفر رساندن ریسک استارتآپها نیست و تحمل ریسک کماکان یکی از مهمترین ویژگیهای هر استارتآپی است. با توجه به روند جذب سرمایه برای استارتآپها در کشورهای توسعهیافته میتوان این گونه نتیجهگیری کرد که بهتر است استارتآپها در اولین مرحله توسعه کسبوکارشان اقدام به جذب سرمایه نکنند و اجازه دهند کسبوکارهایشان به ثباتی نسبی برسند و سپس اقدام به جذب سرمایه کنند.
تیم
طبق تحقیقات تقریبا ۳۷ درصد کارآفرینان استارتآپی در کشورهای توسعهیافته، تشکیل یک تیم خوب را مهمترین چالش پیشروی خود دانستهاند. یکی از عواملی که میتواند شانس موفقیت استارتآپها را به میزان زیادی افزایش دهد، حضور کارآفرینانی در تیم شکلگیری و توسعه استارتآپ است که در دیگر استارتآپها تجربههای موفقی داشتهاند.
مکان فعالیت
یک استارتآپ برای موفقیت نیاز به مکان مناسبی دارد. حضور در مکانی که پر از استعدادها و ایدههای نو است میتواند به مثابه پیشرانی برای استارتآپها باشد. افزون بر این، حضور در موقعیت مکانی مناسب باعث میشود تا مشتریان بالقوه و مخاطبان کسبوکارها محصول و خدمت شرکت را بیشتر و سریعتر بشناسند. در کشورهای توسعهیافته مراکز رشد کسبوکار در صنایع مختلف برای تحقق این هدف شکل گرفتهاند. افزون بر این، اغلب دانشگاهها در کشورهای پیشرفته یک مرکز توسعه کسبوکار دارند که فضای کار و حداقل مایحتاج کسبوکارها را به همراه امکان مشاوره با خبرگان در اختیار آنها قرار میدهند. پارکهای علم و فناوری نیز معمولا ایدهآلترین مکان برای توسعه استارتآپها در کشورهای توسعهیافته قلمداد میشوند.