کهن‌مردمان هریک از اقوام را که می‌شناختند و نیز هریک از اقلیم‌ها و شهرها را به مجموعه‌ای از ثوابت دوازده‌گانه و برخی از سیارات هفت‌گانه نسبت داده بودند. اینچنین از دو قوم که یکی در اقلیمی و دیگری در اقلیمی دیگر ساکن بودند آن قوم و اقلیم که کواکب منسوب به آن بر کواکب منسوب به قوم و اقلیم دیگر در موقعیت سعد قرار می‌گرفت، نتیجه‌اش این استنباط بود که قوم نخستین بر قوم پسین چیره خواهد شد. به اعتقاد کهن مردمان، اگر بنایی مثلا یک شهر را آغاز می‌‌کردند و آن شهر رونقی می‌یافت یا مردم آن شهر در رفاه می‌زیستند یا آن شهر برای مدتی مدید مصون از تعرض می‌ماند، به آن جهت بود که شروع به بنای آن شهر در هنگامی که موقعیت کواکب موافق آن بنا بوده، انجام گرفته است. ابوریحان بیرونی در کتاب «الآثار الباقیه عن‌القرون الخالیه» به آغاز بنای شهر بغداد اشاره می‌کند. اعتقاد به تاثیر کواکب در زندگی روزمره ایرانیان لااقل تا انقلاب مشروطه ایران یک باور استوار و قابل اتکا تلقی می‌شد و سراسر ادبیات ایرانی و نیز تلقین‌ها و تحلیل‌های تاریخی کهن با عنایت و استناد به احکام نجومی شکل می‌گرفت.»

 

از مقدمه کتاب «تنکلُوشا» از مولفی ناشناخته با مقدمه و تصحیح رحیم رضازاده ملک.