در اندک مدتی بنا ساخته و مدرسه دایر شد و بودجه آن هم بعدا توسط مرحوم وثوق‌الدوله و حکیم‌الملک در زمان تصدی وزارت معارف و مالیه آن دو منظور شد. تا موقعی که حقوقی برای کارمندان موسسه در نظر گرفته نشده بود، کمال‌الملک شخصا به اندازه استطاعت خویش، به اعضای آن ماهانه می‌داد و مخارج مدرسه را می‌پرداخت... مدرسه کم‌کم مورد توجه مردم قرار گرفت و حتی خارجیان نیز آن را تشویق فراوان کردند. محمدحسن میرزای ولیعهد نیز از آن بازدید کرد. این مدرسه صرف نظر از جنبه هنری، خانه انس بود، در آن صحبت معلمی و شاگردی در میان نبود، هرکس بنا به ذوق شخصی خود تابلویی یا کاری را شروع می‌کرد و دیگران او را کمک می‌کردند و به جای خود از آن انتقاد می‌کردند. در این مدرسه شاگردان مجانا تحصیل می‌کردند. وسایل و لوازم نقاشی نیز مجانا به آنان داده می‌شد و خود کمال‌الملک هم قسمتی از حقوق خود را به شاگردان بی‌بضاعت اختصاص داده بود...

کمال‌الملک به رشته نقاشی اکتفا نکرده، در آموزشگاه خود فنون مجسمه‌سازی، منبت‌کاری، موزاییک‌کاری و قالی‌بافی نیز وارد کرده بود.چون مدرسه از دولت کمک خرج می‌گرفت، وزارت‌خارجه می‌خواست در اداره آن نظارت داشته باشد و کمال‌الملک بیم داشت که جنبه هنری مدرسه و عوالم یگانگی معلم و شاگرد، گرفتار مقررات اداری شود و سیر کمال مدرسه متوقف شود، از این رو به کار تن در نمی‌داد؛ اما کار از این بدتر شد و بودجه مدرسه که از عواید تلگراف‌خانه بود به قشون واگذار شد و به‌دنبال آن بین استاد و وزارت معارف اختلافی پیش آمد و در نتیجه یکی دوبار حقوق ماهانه وی توقیف شد و هنرمند حساس رنجیده از ریاست مدرسه استعفا کرد. پس از رفتن کمال‌الملک آموزشگاه به ظاهر وجود خود را حفظ کرد و یکی از بهترین شاگردان کمال‌الملک مرحوم اسماعیل آشتیانی- که سمت معاونت استاد را نیز داشت- اداره امور آن را برعهده گرفت؛ ولی بر اثر عدم توجه دولت بالاخره مدرسه بسته شد و جای خود را به موسسه هنرهای قدیم ایران داد.

منبع: حسین محبوبی‌اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.