این کتاب‌ها شامل موضوعات حساب، هندسه، جبر، مثلثات، هیئت، جغرافیا، نقشه‌برداری، جراثقال، رنگ‌سازی، نقشه‌کشی صنعتی و آمارگیری از نفوس و حتی برخی از فنون و تدابیر نظامی و ... می‌شود. عبدالغفار تا ۲۹ سالگی حدود بیست کتاب درسی نوشت. ناصرالدین شاه نیز به سبب علاقه زیادش به نجوم، مانند شاگردی از عبدالغفار درس می‌آموخت. ناصرالدین شاه پس از بازگشت از یکی از سفرهایش از فرنگ، کتابی به فرانسه به‌عنوان هدیه برای عبدالغفار آورد که درباره نجوم جدید بود. نجم‌الدوله کتاب را به دستور ناصرالدین شاه ترجمه کرد و مطالب آن را هر روز به‌صورت درس به شاه یاد می‌داد. نجم‌الدوله نام این کتاب را آسمان نامید. متاسفانه این کتاب چاپ نشد و فقط چند نسخه از آن برای ظل السلطان و فجرالدوله تهیه شد.نخستین ماموریت عبدالغفارخان در سال ۱۲۸۴ ق از سوی ناصرالدین شاه به او داده شد. وی در رمضان آن سال مامور شد تا جمعیت تهران را سرشماری کند.

با وجود امکانات کم در آن زمان، وی این کار بزرگ را در مدت کمتر از ۲ ماه با دقت، مراقبت بسیار و احساس مسوولیت کم نظیری به پایان رساند. عبدالغفار از رمضان سال ۱۲۸۴ ق به همراه ۸ تن از شاگردان خود، این سرشماری را آغاز کرد و در پایان کار، نتایج را در قالب رساله‌ای به نام تشخیص نفوس دارالخلافه به اعتضاد‌السلطنه ارائه داد. او در مقدمه این کتاب نوشته است: «...از روز شانزدهم رمضان به عمل شروع کرد و چون روز اول نظر به اینکه خوب به کار مانوس شوند و خطا نکنند همگی را متفقا حرکت داد و خود جان نثار همیشه با آنها بود. در هر خانه که وارد می‌شد مرد بزرگ‌تر صاحب خانه را می‌طلبید و اگر او حاضر نبود زن بزرگ تر عاقله را، و شروع می‌کرد به سوال و چون دید که عموم مردم، از ذکور و اناث، کمال وحشت و تحاشی دارند از حقیقت‌گویی و خیالات واهیه در سر گرفته‌اند... پس بالجمله ناچار در هر خانه که وارد می‌شد قریب ربع ساعت معطل شده صاحبخانه را به سوگند هزار لسان مطمئن می‌کرد و باز خود مطمئن نشده احتمال می‌داد که خلاف بگویند لهذا سوالات مختلفه از آنها می‌پرسید...»:او در این کتاب درباره جمعیت و افزایش کمی و کیفی آن بحث می‌کند و نظریه مالتوس درباره جمعیت را بیان می‌کند.

همچنین درباره تعداد توزیع جمعیت اطلاعاتی می‌دهد. و تمامی اطلاعات آماری خود را درون جدول‌هایی دسته بندی می‌کند. وی در این کتاب جمعیت تهران را ۱۵۵۷۳۶ نفر ذکر می‌کند که ۱۴۷۲۵۶ نفر آنها رعیت و ۸۴۸۰ نفر سپاهی بوده‌اند. پس از این اقدام بزرگ عبدالغفار، وی مامور تهیه کردن نقشه شهرها و راه‌های ایران شد و به علت آنکه در علم مسّاحی و تهیه نقشه تبحّر کافی داشت، در این باره نیز خدمات ارزشمندی ارائه کرد. نجم‌الدوله از سوی شاه قاجار به سرپرستی جعفرقلی خان نیرالملک (رئیس دارالفنون) و همراهی محمد حسین خان سرتیپ و ۲۰ تن از شاگردان مهندسی دارالفنون، مامور تهیه نقشه اراضی جدید شهر تهران شد.این نقشه‌برداری در سال ۱۲۸۶ ق آغاز و پس از ۸ ماه به پایان رسید.

در گزارش روزنامه دولت علیه ایران آمده است که عبدالغفار پس از ارائه این نقشه به ناصرالدین شاه، مبلغ ۳ هزار تومان پاداش گرفت. پس از آن نجم‌الدوله همچنان به کار نقشه کشی خود از تهران ادامه داد تا آنکه در سال ۱۳۰۵ ق، نقشه‌ای را که حاصل ۲۳ سال فعالیتش بود، تهیه کرد. سرانجام نجم‌الدوله در ۱۴ جمادی الاول سال ۱۳۲۶ ق (۱۲۸۷ش/   ۱۹۰۸م) پس از ۵۰ سال تحقیق، تدریس، ترجمه، تألیف، تصحیح متون ادبی، بررسی مسائل مهندسی، نجومی و اقتصادی، تهیه کتاب‌های سودمند درسی در حساب و هندسه و هیئت و ترویج علم به ویژه علم نجوم، در ۷۱ سالگی درگذشت. پیکرش را در مقبره صفائیه نزدیک چشمه علی شهر‌ری به خاک سپردند.

بخشی از یک مقاله به قلم فریبا پایروند ثابت