رشتن سرنوشت

با توجه به از میان رفتن بافت اجتماعی و فرهنگی پدیدآورنده اثر، نبود متن مرتبط با آن و عدم اشاره به مکان کشف اثر در منابع، از مجموع نشانه‌های تصویری به‌کاررفته و البته باقی‌مانده بر این لوح در تفسیر (خوانش) جدید از آن استفاده شده است. این تفسیر برمبنای شباهت‌های صوری و ظاهری با نقوش به‌جای مانده از تمدن‌های عیلام و بین‌النهرین و همچنین نمادپردازی ایزدبانوان در تمدن‌های تاریخی و باستانی بنا شده است. نشانه‌های تصویری در سنگ‌نگاره هم ازلحاظ معناشناسی نشانه‌ها و ارتباط آنها با یکدیگر در اثر و هم در مقایسه با سایر جلوه‌های هنری تمدن‌های عیلام و بین‌النهرین تحلیل و بررسی شده‌اند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.

در هنر تمدن‌های تاریخی و باستانی، جنبه آیینی و کارکرد مذهبی جایگاه ویژه‌ای داشته و بشر کارهای خود را درارتباط با نحوه نگرش و اعتقاد خود به نیرویی فرامادی انجام می‌داده است. بسیاری از نقش‌برجسته‌ها، الواح یا مهرها از این نوع نگرش حکایت می‌کنند. عموما زندگی عادی مردم به تصویر کشیده نشده و خدایان و الهگان یا نمادهای آنها موضوع اصلی تراوشات ذهن هنرمند و صنعتگر آن دوران بوده‌اند. جدا از کارکردهای مالکیتی، حسابرسی و.... پادشاهان و قهرمانان در رتبه بعدی قرار داشته‌اند و مردم عادی بیشتر در صحنه‌هایی نظیر انجام قربانی، ساخت و ساز معبد، جنگ و پیروزی و شکست دشمن و مضامینی از این دست تصویر شده‌اند. حتی فرمانروایان هم معمولا درحالت تعبد و کرنش در مقابل خدایان دیده می‌شوند. بانوان به نمایش درآمده در هنر عیلام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و درحالت ادب و کرنش در برابر خدایان خود هستند. در این حالت، دست‌ها روی هم یا گره شده در هم و زیر سینه یا دستی برافراشته در برابر خدایان است.

حتی در نقش برجسته‌های به‌جای مانده از ‌هانی، حاکم آیاپیر (ایذه) و خانواده‌اش در اشکفت‌سلمان (قرون هشتم و هفتم پیش از میلاد و تقریبا هم زمان با لوح مدنظر)، نیز نحوه ایستادن و ادای احترام در مراسم آیینی و تقدیم به خدایان، سبک ایستادن رایج برای ادای احترام رعایت و تکرار شده است. هنرمند با دقت و ظرافت به تزیین موی سر، لباس و جواهرات بانوی نشسته بر تخت در لوح مزبور پرداخته است. در نقش برجسته‌های اشکفت‌سلمان، همسر‌هانی(در مقام همسر حاکم) لباسی ساده به تن دارد و آرایش ویژه‌ای در موی سر او مشاهده نمی‌شود. تنها در یکی از نقوش دامنی به شکل مطبق برای او تصویر شده است. البته ممکن است جزئیات این نقش برجسته به مرور زمان و براثر فرسایش از بین رفته باشد. با توجه به هم‌زمانی تقریبی این نقش برجسته با لوح زن ریسنده و همچنین با توجه به سنت‌های رایج در بین‌النهرین و البته عیلام درخصوص نحوه نمایش شخصیت‌ها، همچنین نحوه بر تخت نشستن این بانو به‌صورت چهارزانو و رسمی، به‌نظر می‌رسد بانوی این تصویر از جایگاهی ویژه برخوردار باشد یعنی ملکه، اشراف‌زاده یا ایزدبانویی نشسته بر تخت.

البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که عمدتا ایزدان و ایزدبانوان در هنر بین‌النهرین و سپس عیلام با نماد کلاهی شاخدار نمایش داده شده‌اند و بانوی لوح مدنظر این نشانه را با خود به همراه ندارد. می‌توان توجیه این موضوع را فاصله زمانی این نوع شمایل‌نگاری تا زمان خلق لوح زن ریسنده دانست، اگرچه در برخی از مهرهای استوانه‌ای این تمدن، ایزد تصویرشده کلاهی شاخدار ندارد. آمیت نیز در کتاب تاریخ عیلام، با توجه به پیراهن چین‌دار مطبق و اینکه فاقد کلاه شاخدار است، آن را رب‌النوع می‌داند.

خدمتکاری درحال باد زدن بانو

 این سنت نیز در نمونه لوح‌ها و به‌ویژه مهرهای استوانه‌ای به‌دست آمده از عیلام مشاهده می‌شود که خدمتکاری این وظیفه را انجام می‌داده است. شخصی که وظیفه باد زدن را برعهده دارد بیشتر در پشت‌سر شخصیت اصلی (یعنی ایزد یا ایزدبانو) تصویر شده و گاهی نیز در جلوی او ایستاده است. شخص نیایشگر نیز در مقابل ایزد به حالت نشسته یا ایستاده با همان حالت‌های مرسوم نمایش نیایشگران قرار دارد. استفاده از نقش تزیینی پنجه‌های نوعی گربه‌سان (احتمالا شیر) در پایه تخت و میز مقابل بانو از وجه دیگری نیز اهمیت دارد. ایزدبانو یا ایزدبانوان تصویرشده در این مهر بر گربه‌سانان نشسته‌اند. همان‌طور که اشاره شد، همراهی ایزدبانو با گربه‌سان (شیر، پلنگ، یوزپلنگ) یکی از موضوعات تکرارشده در تصویرگری ایزدبانوان به‌ویژه در بین اقوام هند و اروپایی است. اگرچه از نظر تاریخی و حتی جغرافیایی، الهگان به نمایش درآمده در این تصاویر در یک محدوده زمانی نیستند، چنان‌که الهه مادر چتل هویوک از هزاره ششم قبل از میلاد و نقاشی معاصری از دورگای هندی، نکته مدنظر عمومیت این موضوع در ادوار و تمدن‌های مختلف بوده است.

در برخی از این تصاویر، ایزدبانو بر تختی نشسته که پایه‌های آن را گربه سانی تشکیل داده و در طرفین آن قرار گرفته است. بانوی تصویرشده در لوح مذکور بر تختی با پایه‌ای به شکل پنجه‌های نوعی گربه ‌سان (احتمالا شیر) نشسته و این خود می‌تواند نشانه‌ای از اهمیت و جایگاه این بانو، بیش از زنی ریسنده باشد البته شاید در این نظر تردید باشد، از این جهت که صراف در کتاب «مذهب قوم عیلام» تصویری از یک نقش برجسته از شاه محلی شوش، آتاهامیتی اینشوشیناک، ارائه داده که از  آن به عنوان صحنه بارعام شاه یاد کرده و شخص شاه بر روی تختی با پایه شبیه پنجه یک گربه‌سان نشسته است. تاریخ این لوح حدود ۶۵۰قبل از میلاد (تقریبا هم زمان با لوح زن ریسنده) ذکر شده است. البته با توجه به کمبود بخش عمده‌ای از این نقش برجسته، این تعبیر نیز ممکن است جای تردید داشته باشد. در اینجا ممکن است شیر یا گربه‌سان به منزله نماد قدرت، دشمن مغلوب، تسلط یا صرفا با جنبه تزیینی به‌کار رفته باشد. یکی از القاب و موضوعات مربوط به ایزدبانوان ریسندگی و بافندگی است که در بین بسیاری از اقوام باستانی به آن اشاره شده است. ذکر برخی از ایزدبانوان مرتبط با ریسندگی در اقوام و تمدن‌های مختلف گستردگی این باور را در جهان باستان نشان می‌دهد.

 آتنا (دختر زئوس): ایزدبانوی خرد و گاه جنگ در یونان و نیز خدابانوی بافندگان، با دوک نخ ریسی.

پنلوپ و آرخنه: ایزدبانوان ریسندگی و بافنده سرنوشت در یونان.

نیث: ایزدبانوی مصری که یکی از جلوه‌های آن زنی چیره‌دست در هنر بافندگی است که با ماکوی خود جهان را می‌بافد.

تیت:یکی از نام‌های ایزیس مصری، به‌عنوان بافنده و ریسنده نخ‌های سرنوشت.

موکوشا (الهه روسی): الهه باروری و ریسندگی که در تور زندگی و مرگ کتان و پشم می‌ریسد.

Srecha:  ایزدبانوی روسی اسلاو سرنوشت و نخریسی که نخ زندگی را می‌بافد و قطع می‌کند.

 بریژیت: ایزدبانوی سلتی و خدای بافندگی زن عنکبوتی از آمریکای شمالی، او هر روز جهان را می‌بافد و شب‌ها بافته‌های خود را باز می‌کند.

 Xochinquetzal: ایزدبانوی مکزیکی، ریسنده و بافنده.

فریگ: ایزدبانوی شمال اروپا و نیز بافنده ابرها. این اندیشه در بین مردم تمدن‌های مختلف باستانی در مناطق مختلف جهان دیده شده است و گاه یگانه وظیفه و گاهی یکی از وظایف ایزدبانوان در کنار دیگر صفات و فعالیت‌های آنهاست. ریسندگی و بافندگی هم به‌عنوان یکی از مشاغل مهم مطرح است و هم در معنای نمادین با مضامینی چون رشتن و بافتن تاروپود زندگی و نخ سرنوشت همراه است.

ظرف غذای مقابل بانو

 قرارگرفتن ماهی در ظرفی مقابل بانو از دیگر نشانه‌های شایان‌توجه در این لوح است. چنان‌که اشاره شد، یکی از نمادها یا نشانه‌های همراه ایزدبانوان ماهی و درارتباط با آب و باروری است. در بندهش نیز ماهی در فهرست چهار عنصر مونث جهان بیان شده است. این چهار عنصر عبارتند از: آب، زمین، ماهی و گیاهان. البته این عناصر در ارتباط با پرستش ایزدبانوان نیز در سراسر جهان باستان مطرح شده‌اند. برخی از ایزدبانوان مرتبط با ماهی در تمدن‌ها و دوره‌های تاریخی مختلف عبارت‌اند از:

Naomha Ban:ایزدبانوـ ماهی ایرلندی.

 Yin Kwan:ایزدبانوی چینی به شکل ماهی یا پری دریایی.

گاهی روی ماهی یا لوتوس می‌نشیند و گاه فرزندی نیز در آغوش دارد.

Gnuak Nang:ایزدبانوی پری دریایی Thai.

Bentakumari:ایزدبانوی هندی که اولین ماهی فصل [صید] به او تقدیم می‌شود.

Derceto:ایزدبانوی دریای بابلی، همچنین ایزدبانوی زمین – ماهی سوری پیش هلنی.

Avfruvva:ایزدبانوی پری دریایی فنلاند.

Atargatis:ایزدبانوی ماهی فلسطینی.

Mar del Diosa La: ایزدبانوی کوبایی، مادر ماهی‌ها. از نمادهای ایزدبانو آناهیتا، به ماهی نیز اشاره شده است.

- آمفی‌تریت همسر پوزئیدون ایزد دریاها، به‌عنوان الهه دریا سوار بر موجودات دریایی یا سوار بر ارابه‌ای که موجودات دریایی آن را می‌کشند به تصویر کشیده می‌شود. فریا، ایزدبانوی شمال اسکاندیناوی نیز گاهی با ماهی تصویر می‌شود. در برخی از اسطوره‌ها نیز ایزدان مرتبط با ماهی (خدا ماهی‌ها) مطرح می‌شوند مانند ویشنو در اولین آواتار خود (ماتسیا)، خدای خورشید سومری با لقب ماهی( مرد ـ  ماهی بالدار)، و پوزئیدون یونانی، اما عمدتا ماهی از نقش‌مایه‌های مرتبط با ایزدبانوان است. در یک لوح عیلامی متعلق به دوران اونتاشگال تصویر‌ زنی با پاهایی به شکل دم ماهی دیده می‌شود و ازآنجاکه رشته طناب‌هایی به‌دست دارد و در مجاورت ماری واقع شده و همچنین دامنی با تزیین فلس مانند به تن دارد، به نظر می‌رسد در ارتباط با آب و ایزدبانوی آب ـ ماهی باشد.

این وصف، می‌توان ماهی تصویرشده در این لوح را نیز به آیین‌های مرتبط با پرستش ایزدبانو مرتبط دانست. البته این ماهی نیز روی میزی با پایه‌هایی به شکل پنجه‌های گربه‌سان واقع شده است. نشانه دیگر نقوش دایره‌ای شکلی است که در بالای این ماهی واقع شده است. پیر آمیت این نقوش دایره‌ای‌شکل را میوه دانسته است. اما جای تردید است هنرمندی که در نقوش فلس‌های ماهی، تزیین موی سر بانو و... جزئیاتی بسیار ظریف ارائه داده برای نشان ‌دادن میوه صرفا از نقوشی دایره‌ای‌شکل استفاده کرده باشد. مفهوم دیگری که می‌توان درباره این نقوش دایره‌ای شکل محتمل دانست نان به‌عنوان هدیه‌ای از ایزدبانوی بزرگ است. دایره نماد کمال نیز هست. پیش از این نیز اشاره شد که دایره یکی از نمادهای ایزدبانوان است. بنابراین ممکن است این غذا پیشکشی به ایزدبانو یا صحنه تبرک کردن غذایی باشد.

نقش باقی‌مانده در گوشه سمت راست

 به نظر مجیدزاده، این نقش نوارهای پرده شرابه‌داری از یک پنجره است. یا شاید نقوش نیایشگری باشد، یا بخشی از دامن کسی که در جلوی ایزدبانو زانو زده است. مسلما به علت کامل نبودن لوح باقی مانده اظهارنظر دراین خصوص بسیار دشوار است.

نتیجه

با بررسی نشانه‌های تصویری در لوح معروف به «زن ریسنده عیلامی» یا «زنی درحال نخ‌ریسی» تعبیری جدید از این لوح به ذهن متبادر می‌شود:

۱.کارکرد آیینی ـ اعتقادی نقوش علاوه بر جنبه‌های روایتگری، تزیینی و زیبایی شناختی آثار  ۲.نقش قابل‌توجه و بااهمیت ایزدبانوان در مذهب قوم عیلام ۳.طریقه نشستن بانو به‌صورت چهارزانو و رسمی بر تختی با پایه‌هایی شبیه پنجه گربه ‌سان (احتمالا شیر) و نشیمن‌گاهی به شکل انتزاعی لوتوس ۳.آرایش موی سر و لباس و جواهرات بانو که او را از سطح زن عادی فراتر نشان می‌دهد (دست‌کم یک اشراف‌زاده، ملکه، یا همسر حاکم محلی) ۴.نخ ریسی که علاوه بر شغل یا حتی فعالیتی تفریحی برای این بانو، از فعالیت‌های مهم ایزدبانوان نیز به‌شمار می‌آید و معنای نمادین ریسیدن نخ سرنوشت را نیز به همراه دارد ۵.خدمتکاری درحال باد زدن بانو که از نقش‌مایه‌های مرسوم در هنر عیلام و به‌ویژه مهرهای استوانه‌ای این تمدن در نمایش ایزدان و الهگان است. ۶.ظرف غذای مقابل بانو حاوی ماهی و نقوش دایره‌ای شکلی که می‌تواند بیانگر میوه یا نان باشد (به منزله غذای پیشکش به ایزدبانو یا صحنه تبرک غذا) ۷.پایه‌های تخت و میز مقابل بانو به شکل پنجه نوعی گربه‌سان که مفاهیمی چون قدرت و غلبه بر دشمن، همچنین همراهی ایزدبانوان با گربه‌سانانی چون شیر و ببر و یوزپلنگ را نیز تداعی می‌کند ۸.بخش کوچک باقی‌مانده در گوشه سمت راست لوح که می‌تواند قسمتی از دامن یک نیایشگر باشد (صرفا به‌عنوان یک فرضیه).

با این توصیف، لوح یادشده می‌تواند تصویری از ایزدبانویی ریسنده (با توجه به اهمیت بافندگی) در یک لحظه یا صحنه آیینی یا در معنایی فراتر، ایزدبانویی درحال رشتن نخ سرنوشت باشد.