امتیاز شیلات در عهد محمدشاه قاجار
پیشینه بهرهبرداری آبزیان دریا، چه در سواحل دریای خزر چه در سواحل خلیجفارس و دریای عمان به انسانهای ماقبل تاریخ میرسد و تاریخ آن از ۷۰ هزار سال پیش از میلاد مسیح تجاوز میکند. ولی آنچه از نظر مقررات دولتی و نظارت قوانین کشوری درباره شیلات در دست است، مربوط به زمان طاهریان است. از دوره صفویه رفت و آمد بازرگانان و ماهیگیران روسیه تزاری به گیلان و سایر نواحی شمال ایران آغاز شد. آنها با پرداخت مبالغ ناچیز و با تقدیم هدایا به حکام کرانههای دریای خزر، اجازه صید میگرفتند. در زمان قاجار که آشنایی بیشتری با بهرهبرداری از آبزیان دریای خزر حاصل شد، رودخانههای متعددی در فصول مهاجرت ماهیان از سوی حکومت ولایتی به اشخاص مورد نظر واگذار میشد که از این طریق منافع سرشاری نصیب حاکم و کارگزاران وی میشد.
همزمان با افول سلسله صفویه در ایران پطر کبیر در ۱۱۰۱ ق/ ۱۶۸۹ م در روسیه قدرت را بهدست گرفت که تسخیر ایران و رسیدن به خلیجفارس جزئی از نقشههای او بود. در این راستا روسها طی دو دوره جنگهای اول (۱۸۰۳-۱۸۱۳م) و دوم (۱۸۲۵-۱۸۲۸م) با انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای (پنجم شعبان ۱۲۴۳ ق/ ۱۸۲۸م)بخشهای وسیعی از سرزمینهای ایران را در اختیار خود قرار دادند. در ضمیمه انعقاد عهدنامه تجاری ۵ شعبان ۱۲۴۳/ ۱۸۲۸م برای تجارت اتباع روس در ایران امتیازات خاصی در نظر گرفته شد. نخستین واکنشها به موضوع بهرهبرداری از شیلات شمال در زمان محمدشاه قاجار آغاز شد. حاجیمیرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار مخالف دخالت روسها در شیلات شمال بود و تا حد امکان سعی میکرد از اجاره دادن شیلات به اتباع روسی جلوگیری کند. در این زمینه به حکام مناطق شمال ایران نامهای نوشت و تاکید کرد که بدون اجازه او شیلات را به اتباع روسی اجاره ندهند.
حاجی میرزا آقاسی از محمدشاه درخواست کرد تا همه شیلات دریای خزر را به او اجاره دهد. حتی تلاش میکرد هر ناحیه از سواحل دریای خزر را که در اجاره روسها بود و مدت آن خاتمه مییافت دیگر به اتباع روسی اجاره ندهد. از زمان محمدشاه بیشتر شیلات سواحل دریای خزر در اختیار مستاجران روسی بوده است. هر چند دولت ایران در این زمینه ناخرسند بود؛ اما توانایی فسخ اجاره نامهها را نداشت. به همین دلیل میرزاآقاسی چندان در کارش موفق نبود و با وجود تلاشی که برای جلوگیری از مداخله و کارشکنی روسها در امر شیلات انجام داد، نتوانست از دخل و تصرف ماموران در زمینه شیلات دریای خزر و رودخانههای آن جلوگیری کند. وی در ربیعالاول ۱۲۶۲ق/ ۱۸۴۵ م نامهای به کنیاز دالگوروکی، وزیر مختار روسیه نوشت و از او خواهش کرد تا در شیلات دریای مازندران، از اترک تا آستارا- که محمدشاه به او واگذار کرده- از مداخله و اخلالگری مستاجران روسی جلوگیری کند. دالگوروکی هم در این رابطه قول همکاری داد، اما در دورههای بعدی این امر چندان عملیاتی نشد.
* به زبان گیلکی به معنی سد چوبی است که بهمنظور صید ماهی در عرض رودخانه ساخته میشد.
ارسال نظر