نگاهی به زندگی امیل برلینر
تاجر و مخترع گرامافون
بعد از چند سال مدرسه رفتن در هانوفر، به نزدیکی ولفنباتل رفت و در سال ۱۸۶۵ در سن ۱۴ سالگی فارغالتحصیل شد. این در اصل پایان تحصیلات رسمی او بود. بعد از آن، برلینر چندین سال در شغلهای عجیب و غریب برای کمک به خانواده پرشمار خویش مشغول بهکار شد. سپس او پیشنهاد منشیگری در فروشگاهی را که بخشی از آن متعلق به مردی به نام «برند» بود پذیرفت. برند یک هانوفری اصل بود که قبلا به ایالاتمتحده مهاجرت کرده بود و برلینر شاید بهخاطر تمایل خود برای فرار از وظیفه خدمت نظامی در برلین در جریان جنگ فرانسویها و پروسیها، والدینش را متقاعد کرد که اجازه دهند پیشنهاد شغلی جدید را بپذیرد و به آمریکا مهاجرت کند. بالاخره او در اواخر مارس ۱۸۷۰ هانوفر را به مقصد آمریکا ترک کرد.
فروشگاه خشکباری که قرار بود او در آنجا کار کند در واشنگتن دیسی واقع شده بود. او تا سال ۱۸۷۳ این فروشگاه را اداره کرد؛ اما در سال ۱۸۷۳ فرصت شغلی بهتری برای او در شهر نیویورک فراهم آمد. برلینر دوباره در طول روز مشغول کار شد و شبها تلاش کرد تا با مطالعه خصوصی در موسسه کوپر تحصیلات خود را بهبود ببخشد. بعد از یک دوره کوتاه کاری در یک فروشگاه لوازم مردانه (از قبیل پوشاک مردانه و لوازم جانبی) برلینر بار دیگر به نیویورک بازگشت؛ جاییکه برای او خوششانسی به بار آورد و در آزمایشگاه کنستانتین فهلبرگ (کاشف ساخارین) مشغول بهکار شد. این تجربه در یک آزمایشگاه تحقیقاتی جاهطلبی برلینر را شعلهور ساخت و تصمیم گرفت علم، تحقیق و اختراع سرنوشت او باشد.
کار روی تلفن و میکروفن (۱۸۸۴-۱۸۷۶)
در سال ۱۸۷۶ برلینر دوباره به فروشگاه برند در واشنگتن بازگشت و بهکار خود ادامه داد. این سال مصادف بود با یادبود صدسالگی آمریکا و در این میان رویدادهای برجستهای در واشنگتن رخ داده بود که یکی از این پدیدهها به نمایش درآمدن تلفن جدید الکساندر گراهام بل بود. برلینر این دستگاه را برای اولین بار دید و شور و اشتیاق تمام وجود او را در برگرفت. او شروع به مطالعه روی تلفن کرد. از نظر ذهن پرسشگر او یکی از ضعفهای اصلی این ابزار فرستنده آن بود. سپس او به تنهایی و در خانه خویش نوع جدیدی از فرستنده را اختراع کرد که آنرا فرستنده «تماس آزاد» نامید؛ نوعی میکروفن که حجم صدای منتقل شده را افزایش میداد.
اینکه او توانست این کار را انجام دهد درحالیکه تنها یک دانش ابتدایی در زمینه برق و فیزیک داشت، کاملا شگفتانگیز مینمود. زمانی که اعضای شرکت جدید مخابراتی آمریکایی دریافتند که یک مرد جوان و کاملا ناشناخته در واشنگتن فرستنده جدیدی را اختراع کرده، این امر برایشان به راحتی قابل باور نبود. توماس واتسون معروف به واشنگتن رفت تا در این باره تحقیق کند. او گزارشی از درستی نحوه کار فرستنده و خود برلینر ارائه داد که شرکت معروفی میخواهد حق این اختراع را بخرد و برلینر را بهعنوان دستیار تحقیق استخدام کند. اختراع وی در راستای بهبودبخشی به فرستنده تلفن ابتدا به نام شرکت تلفن بل ثبت شد ولی در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۰۱ دادگاه آمریکا این ثبت اختراع را لغو کرد و حق آن را به امیل برلینر بازگرداند. پس از این برلینر از طرف شرکت ABT در شهر نیویورک و بعدا در بوستون به مدت ۷ سال استخدام شد. در طول این سالها برلینر مشغول کار روی مشکلات متعددی در ارتباط با صنعت نوپای تلفن بود و به یک متخصص طراز اول صنعت برق تبدیل شد.
درحالیکه برلینر در سال ۱۸۸۱ در بوستون کار میکرد، تبدیل به یک شهروند آمریکایی شد و در همان سال با یک زن جوان آلمانیتبار به نام کورا آدلر ازدواج کرد. در سال ۱۸۸۴، برلینر تصمیم گرفت بهعنوان یک مخترع و محقق خصوصی بهکار خود ادامه دهد و در اصل به رویای کودکی خود دست یابد. برای همین از شرکت تلفن بل آمریکایی استعفا داد و به همراه همسرش کورا بوستون را ترک کردند و در واشنگتن دیسی بهکار خانهداری مشغول شدند. برلینر در خانه کوچک خود در واشنگتن شروع بهکار روی پیشرفتهای روزافزون تلفن بل –البته با فروش حق ثبت اختراع خود به شرکت تلفن بل- کرد. سپس به اختراع اصلی خود یعنی گرامافون دست یافت تا با بلندپروازیهایش به جهانیان ثابت کند که یکی از مهمترین و مفیدترین مخترعان جهانی است.
بهطوریکه در آزمایشگاه خود از سال ۱۸۸۶ شروع به تحقیق روی روشهای ضبط صدا کرد و اولین اختراع خود را در این مورد در سال ۱۸۸۷ به نام «گرامافون» ثبت کرد. دستگاهی که امیل برلینر اختراع آن را به نام خود ثبت کرد تحول بزرگی را برای ضبط و پخش صدا بهوجود آورد، بعد از این ثبت اختراع، وی شرکتی را به منظور تولید دستگاههای ضبط و پخش صدا تاسیس و از آن پس دنیا را با اختراع خود فتح کرد. دستگاه گرامافون تا حدود سال ۱۹۸۰ تقریبا به مدت یک قرن پرکاربردترین دستگاه ضبط و پخش صدا بوده است که این خود به نوعی یک رکورد به حساب میآید. از دیگر اختراعات وی میتوان به این موارد اشاره کرد: «کفپوش». در سال ۱۸۸۳، درحالیکه هنوز برای شرکت تلفن همراه کار میکرد، برلینر اختراع جدید خود یعنی کفپوشی تحت عنوان «فرش پارکت» را به نام خود ثبت کرد.
از اختراعات دیگر او میتوان به «کاشی آکوستیک» اشاره کرد. برلینر بهعنوان کسی که اغلب به کنسرت، اپرا و دیگر رویدادهای موسیقایی و همچنین سخنرانیها و نمایشنامهها علاقه داشت، از ضعف سیستم آکوستیکی بسیاری از سالنها، تئاترها، کلیساها و کنیسهها آگاه بود. برای همین، او سالهای بسیاری در مورد سیستم آکوستیکی تحقیق کرد و تصمیم گرفت گامی بلند در این زمینه بردارد. او به نوع جدیدی از کاشی دست یافت که میتوانست روی دیواره اتاقها نصب شود. این کاشیهای آکوستیکی، به گفته مخترعان، از سیمان متخلخل تشکیل شدهاند و به اندازه سنگ سنگین و بادوام هستند ولی در عین حال وقتی که ارتعاشی به آنها وارد میشود رزونانس چوب را از خود نشان میدهند. از میان ساختمانهایی که از این کاشیها استفاده کردهاند میتوان به سالن نمایش دانشگاه دکسل در فیلادلفیا، تئاتر استنلی در شهر جرسی، کلیسای مونترال، تئاتر لستر در لندن، آپارتمان تئاتر فیلادلفیا، کلیسای دوم پروتستان در پیتسبورگ و اتاق هیاتمدیره بندر کراچی در پاکستان اشاره کرد.
اختراع دیگر او «نوعی هلیکوپتر با موتور داخلی سوخت سبکوزن» است که به آن موتور ژیرو ۸۰ اچ.پی گفته میشود. برلینر نوع جدیدی از موتور سوخت سبک وزن را طراحی و ثبت کرد. تا سال ۱۹۰۹ او یک مدل عملی از آن ساخته بود که قادر بود وزن دو مرد بالغ را تحمل کند. با وجود این هیچگاه این هلیکوپتر از زمین برنخاست و هیچ پروازی با آن صورت نگرفت. گفتنی است که اگر چه برلینر مجبور شد تا کار خود را بر روی هلیکوپتر رها کند، اما پسرش هنری این راه را ادامه داد. امیل برلینر با همکاران مخترع خویش بدخلقی به خرج نمیداد، بلکه در عوض او بهطرز قابل توجهی ظاهری خونگرم و خوشبرخورد داشت. حتی هنگامی که برخی اجحافها در حق او روا داشتند خود برلینر هیچ واکنشی نشان نداد و این ستایشکنندگانش بودند که در دفاع از حیثیت، اعتبار و شهرت او کوشیدند. برای مثال، درسالهای اولیه قرن بیستم، برخی از نویسندگان به اشتباه اعلام کردند که این توماس ادیسون بود که فرستنده تلفنی «تماس آزاد» را اختراع کرد. اما تئودور وایل، رئیس شرکت تلفن و تلگراف آمریکایی، طی نامهای اظهار کرد که امیل برلینر با دانش خاص خودش این نوع میکروفون را اختراع کرده است.
امیل برلینر برای سالهای متمادی نقش مهمی را در راستای علایق اجتماعی خویش ایفا کرد؛ بهویژه در زمینه بهداشت عمومی. او در سال ۱۹۰۹ بودجه ساختمان درمانگاه در واشنگتن و مریلند را با یاد و خاطره پدر اهدا کرده و در حق او وقف کرد. برلینر رئیس انجمن واکسن سل در چندین سال گذشته بود. در سال ۱۹۲۴، او اداره آموزش بهداشت را به منظور ارتقای سطح بهداشت عمومی و اموزش بهداشت برای مادران و کودکان را به راه انداخت.
مرگ برلینر (سه اوت ۱۹۲۹)
در ۹ مه ۱۹۲۸، برلینر در مورد نحوه اجرای مراسم تشییع جنازهاش نامهای به همسرش نوشت که در آن نامه میتوانیم احساسات انساندوستانه و میهنپرستانهاش را مشاهده کنیم: «وقتی من از دنیا رفتم، به هیچ عنوان مراسم تشییع جنازهگران قیمتی برایم برگزار نکنید. زیرا چنین مراسمهای پر زرق و برقی هدر دادن پول و جنایتی در قبال مستمندان است. من باید از آلیس بخواهم تا بخش اول سونات مهتاب را برایم بازی کند و شاید آن روز نزدیک باشد که ژوزفین مارش تشییع جنازه شوپن را برایم اجرا کند. برای برخی از مادران فقیر همراه با بچهها پولی کنار بگذارید و مرا هنگام غروب خورشید دفن کنید. من از اینکه در ایالات متحده زندگی کردم قدردانم و به فرزندان و نوههایم میگویم که صلح و آرامش ذهنی است که باید برای رسیدن به آن تقلا کرد.» امیل برلینر در تاریخ ۳ اوت ۱۹۲۹ در ۷۹ سالگی از جهان رفت.
ارسال نظر