روز بزرگداشت سهروردی
او شخصیتی است که شالوده ظهور مکتب اصفهان را پایهریزی کرد که میرداماد و ملاصدرا، دو فیلسوف مشهور این مکتب، تحت تاثیرش بودهاند. فخرالدین ماردینی از محققان معاصر او مینویسد: «نمیدانید که این جوان به چه آتشی میسوزد و با چه شعلهای میدرخشد. در عمر خود کسی را که مانند آن باشد ندیدهام. اما از افراط شور او و از بیاحتیاطی او در حفظ زبان خود، نسبت به او بیمناکم. از آن میترسم که این افراط و بیاحتیاطی به بهای جانش تمام شود.» سهروردی از آناتولی به شامات رفت، مناظر زیبای شام وی را مسحور خود کرد. در یکی از سفرهای خود از دمشق به حلب رفت و در آنجا با ملک ظاهر شاه، پسر صلاحالدین ایوبی ملاقات کرد. ملک ظاهر شاه مجذوب حکیم جوان، سهروردی شد و از وی خواست در دربار وی در حلب ماندگار شود.
سهروردی که مسحور و مجذوب مناظر آن دیار شده بود، شادمانه پیشنهاد ملک ظاهر شاه را پذیرفت و در حلب ماند. اما دیری نگذشت که کار بحث و مناظره وی با علمای قشری و مجریان شریعت و قضات بالا گرفت. در جامعه و فرهنگی که نهانزیستی و مهر کردن دهان و دوختن لب، شیوه تداوم و بقای زندگی است؛ بدیهی است آنکه اسرار هویدا کند، بر سر دار خواهد رفت. سر سبز سهروردی را نه فقط زبان سرخ، بل عقل سرخ وی بر باد داد. سهروردی سودای حکیم- فرمانروا را در سر میپروراند. سهروردی سودای برانداختن نظام درم و دینار را در سر میپروراند. همچنین نباید از یاد برد که در آن زمان صلاحالدین ایوبی تازه توانسته بود خاندان فاطمی مصر را که از مهمترین امیدهای اسلام باطنی اسماعیلیه بود در هم بکوبد. و از آنجا که واژگان سهروردی گاهی بسیار نزدیک به ادبیات اسماعیلیه و فاطمیان بود؛ قضات به راحتی میتوانستند برای وی پرونده محکمهپسند بسازند و چنین بود که سهروردی را به جرم الحاد و کفر، مهدورالدم اعلام کردند و به دستور صلاحالدین ایوبی و بهرغم مخالفتهای ملک ظاهرشاه، سرانجام در ۳۰ جولای ۱۱۹۱ میلادی، وی را در سن ۳۸ سالگی در زندان حلب به قتل رساندند.
ارسال نظر