سیری در تاریخ زرگنده و الهیه و نقش اقتصادی آن در تهران
هزارتوی خاطرات
وجه تسمیه الهیه
در ارتباط با وجه تسمیه الهیه تنها دکتر منوچهر ستوده از آن یاد کرده است: «اراضی خورآذین متعلق به عزتالدوله همسر امینالدوله بود حکیم الهی آنجا را خرید و در آن آبادانی کرد آنجا را الهیه خواند. (جغرافیای تاریخی شمیران، ص۲۰)
«میرزا جعفر حکیم الهی در ۱۲۹۸ق. در گذشت.» (المآثر و الآثار، ص۱۹۹؛ ایرانیکا؛ رجال ایران،ج۱، ص۲۳۵)
اینکه الهیه منسوب به حکیم الهی است درست است اما خبر صحیح در مورد نحوه خریداری زمین و مالکان قبلی آن (به لطف جناب محمدرضا بهزادی میسر شد.) در صفحه ۷۷ «اسناد و فرمانهای تاریخی دودمان الهی» (نشر ذخایر اسلامی،۱۳۹۳، گردآوری امیرسعید الهی) درج شده و موضوع روشن میشود:
«در سال ۱۲۸۶ق. میرزا جعفر حکیم الهی در سه نوبت شش قطعه از زمینهای خلازیر یا خورآذین را از وراث میرزا حسین تجریشی و ملامحمدعلی تجریشی خریداری میکند. بعدها این اراضی به مناسبت همین تملک الهیه نامیده میشود.»
وجود تپه در الهیه
اراضی مزرعه الهیه (قسمت شمالی باغ سفارت روسیه) مسطح بوده، اما منطقه الهیه تپه ماهور بوده است. برخی در زمانهای مختلف از تپههای الهیه و از اطراف یاد کردهاند:
ممتحنالدوله درمورد ولیخان سرتیپ (سپهسالار اعظم) که در زرگنده باغی داشت، مینویسد:
«... با ولیخان به شمیران یعنی زرگنده رفته بودیم روی چند تپه که به طرف جنوب و مغرب این قریه واقع است به من گفت: فلانی خواب دیدم... در سر یکی از این تپهها پیرمرد بسیار محترم بلند بالا و خوشاندامی ایستاده... فرمود تفضل خدا شامل حال تو است... سرو صورت مرا مسح کشید از خواب بیدار شدم. (۱۲۹۶ ق.)... » (خاطرات ممتحنالدوله، ص ۲۹۶)
«از محاذات (اطراف) زرگنده که میگذشتم این طرف تپه بزرگی واقع است... پیاده شده بالا رفتم. عمارتی طومانیانسها بر زیر تپه ساختهاند، جدیدا... که مشرف بر زرگنده و تهران است... » (وقایعالزمان، صص ۳۳و۳۶)
تقی فکری درباره حدود و مشخصات زرگنده مینویسد:
«زرگنده... از غرب به تپه الهیه محدود میشود.»
و باز همو مینویسد:
«زرگنده از غرب به تپه الهیه محدود میشود. کمبود آب محل از چاهی که ورثه خانم فخرالدوله در الهیه زدهاند تامین میشود و ساعتی ۳۰۰ ریال خریده میشود. باغ سفارت شوروی در زرگنده است.» (رساله تقی فکری که در سال ۱۳۴۲ ش. گردآوری شده است.)
«از باغ فردوس راه میافتیم از روی تپههای الهیه و بیابانهای اطرافش میانبر میزنیم تا پل رومی میرویم و بر میگردیم. تپههای الهیه خلوت... » (دو دنیا، گلی ترقی، انتشارات نیلوفر، ۱۳۸۳،ص ۱۱۲)
«الهیه از دو طرف به دو تپه شرقی غربی محدود میشود.» (جغرافیای تاریخی تهران، ص۳۵۷)
«معیرالممالک برای اینکه موقع نشستن در ایوان طبقه سوم به تهران بنگرد به خیال افتاد که سر تپه امانیه واقع در اراضی الهیه را بردارد.» (نقل قول ایرج افشار، نامواره دکتر محمد افشار، ۲/ ۱۰۱۶)
«تپه خلازیر در شمال اراضی الهیه است... معروف به تپه عرقچینک بود که بعدا تسطیح شد.» (جغرافیای تاریخی شمیران،ص۲۲۰)
«تپه زرگنده یا الهیه که قسمتی از آن امانیه نامیده میشود از جنوب الهیه تا خیابان پهلوی(ولیعصر) ادامه دارد.» (همان)
در دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی در ضلع جنوبی الهیه منطبق با ضلع جنوبی باغ سفارت روسیه بود که شمالیترین نقطه زرگنده هم میشد، خانههای اسفندیاری (محتشمالسلطنه) و سرهنگ پرنگ و لسانی (نماینده مجلس) و چند خانه متمکنین دیگر بود. ضلع شمالی خانههای یادشده و ضلع غربی سفارت روسیه بلندترین تپه ناحیه قرار داشت. این تپه به سبب سوار نشدن آب(قبل از لولهکشی) لم یزرع و بیاستفاده بود. جایی است که امروز الهیه خوانده میشود و برجهای شمیران(متعلق به معتضدی) و برج الهیه... در آن قرار دارند که قسمت غربیاش را اتوبان مدرس بریده است. موقعیت جغرافیایی تپه الهیه بخش شمال شرقی تقاطع اتوبانهای صدر و مدرس است و مدخل تونل پای این تپه و تقریبا جنوب خانههای رجال یاد شده است. شیب اتوبان مدرس بالاتر از خیابان ظفر تا حوالی تقاطع خیابان جردن همان امتداد شیب تپه الهیه(تندتر) است.
کسانی که دهه ۱۳۴۰ شمسی را دیدهاند، میدانند تمام مسیر اتوبان شاهنشاهی (مدرس) و قسمتهایی از اتوبان صدر و بخش اعظم آپارتمانهای جدید الهیه، تپه ماهور بود، ولی برای جوانانی که آن دوران را ندیدهاند، باید به نقشههای اطراف تهران در گذشته مراجعه کنند. یکی از آن نقشهها، نقشه ارکان حرب (۱۳۰۲ش.) است. گواینکه بررسی میدانی کوچهها و خیابانهای الهیه و بهطور کل شمیران تپه ماهور بودن دامنه جنوبی البرز را روشنتر خواهد ساخت.
کاربرد نام الهیه در منابع
منابع بسیاری از الهیه یاد کردهاند ولی نخستینها عبارتند از:
در سال ۱۳۰۴ اعتمادالسلطنه از الهیه یاد کرده است. (یادداشت آقای عبد امین)
«روز ۱۱ صفر ۱۳۱۵ق. پدرم به صاحبقرانیه رفت... امینالدوله ایشان را با خودش به الهیه میبرد.» (خاطرات و خطرات، ص ۱۰۴)
«(۱۳۱۵ق) بندگان اقدس همایون بر حسب استدعای جناب مستطاب امینالدوله تشریففرمای الهیه باغ و منزل ییلاقی ایشان است شدند.» (افضل التواریخ، ص۱۴۱)
«جناب امینالدوله پس از عزل(۱۳۱۶ق.) از صدارت به منزل ییلاقی خود خورآذین (الهیه) رفت... » (همان، ص۲۳۳)
قدمت زرگنده و برتری آن نسبت به خُلازیر و خورآذین و الهیه
زرگنده از قرای کهنسال شمیران است. از سال ۱۲۲۹ ق. (سلطنت فتحعلیشاه) فرمانی(در فرمان شاه طهماسب صفوی که در باب موقوفات حضرت عبدالعظیم به سال ۹۶۱ ق. صادر شده) در کتاب آستانه ری ضبط است که آمده: «... قریه زرگنده و اسلکه و بالغآباد و چهار هرز (چالهرز) متعلق به قریه مذکوره که واقع است در بلوک شمیران دارالخلافه تهران... » (آستانه ری، ص ۱۰۹؛ ری باستان، ص ۵۰۶)
«زرگنده و اسلکه و بالغآباد و چهارهرز وقف بر آستانه متبرکه حضرت عبدالعظیم (ع) است: حکم والاشد آنکه چون قریه زرگنده و اسلکه و بالغآباد و چهارهرز متعلق به قریه مذکوره که واقع است در بلوک شمیران دارالخلافه تهران وقف آستانه مقدسه عرش درجه و مزار کثیرالانوار ملایک آشیان متبرکه امامزاده واجبالتعظیم و لازمالتکریم حضرت عبدالعظیم علیهالتحیه و التسلیم بود... محرم ۱۲۲۹» (آستانه ری مقابل، ص ۱۰۸)
خلازیر، خورآذین، خرازین و خلازیل:
«منطقه الهیه در سابق خلازیر یا خورآذین نام داشته و ده مستقلی نبوده، بلکه جزئی از زرگنده شمرده میشده است.» (جغرافیای تاریخی تهران، ص۳۵۷)
«... خورآذین جزو زرگنده است.» (فرهنگ جغرافیایی ایران، ج ۱، ص ۱۰۴؛ کتاب اسامی دهات کشور، ج ۱، ص ۲۵۹)
اعتمادالسلطنه در ۱۹ رمضان ۱۳۰۱ق و در ۲۲ شعبان ۱۳۰۴ق خلازیر را به کار برده است. (روزنامه خاطرات، صص ۳۴۵ و )۵۶۶ (نقل در جغرافیای تاریخی شمیران،۳۶۲.)
اعتمادالسلطنه در صفحه ۵۸۵ خاطرات از کلمه خرازین استفاده کرده است. (همان، ۳۶۲)
«کارخانه کبریتسازی در خورآذین ایجاد شد...» (گنج شایگان، سیدمحمدعلی جمال زاده،۹۴)
در فرهنگ جغرافیایی ایران، رزمآرا، جلد اول، خلازیل درج شده است.
در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه صفحات ۳۰۸، ۳۲۰، ۳۸۱، ۵۰۳، ۵۱۵ خلازیر یاد شده است. (جغرافیای تاریخی تهران،۳۵۷)
«۸ ذیقعده ۱۳۱۱ق خلازیر در خاطرات ناصرالدین شاه یاد شده است.» (یادداشت آقای عبدامین)
افضلالملک در سال ۱۳۱۵ق. خورآذین را دو بار به کار برده است. (افضلالتواریخ،۱۴۱و ۲۳۳)
خلازیر کجا و چه بوده:
خلازیر یا خورآذین ده مستقلی نبوده... (جغرافیای تاریخی تهران، ۳۵۶)
الهیه نزدیک خورآذین جزو قراء و متنزهات بلوک شمیران است. (افضل التواریخ،۱۴۱)
تعلق مزرعه الهیه به زرگنده:
«مزرعه الهیه جزو این آبادی است که به ورثه خانم فخرالدوله تعلق دارد و پارهای از مذاکرات نفت در الهیه انجام یافت. امامزادهای قدیمی در این دهکده به نام امامزاده اسماعیل است. جمعیت زرگنده سه هزار نفر است که در تابستانها بالغ بر هزار تن بر این تعداد افزوده میشود.»( فرهنگ جغرافیایی ایران، ج ۱، ص ۱۰۴؛ کتاب اسامی دهات کشور، ج ۱، ص ۲۵۹)
حسین کریمان مینویسد:
«در آبادی زرگنده الهیه (کبریتسازی در آنجاست)، درویش و حسنآباد به دهکده زرگنده تعلق دارد.
«مزرعه الهیه جزو زرگنده بوده... » (تاریخ قسمت شمالی تهران،۱/ ۵۰ و ۱۴۲)
تعلق باغ سفارت روسیه که مجاور مزرعه الهیه بوده به زرگنده:
«محمدشاه طی حکمی زرگنده را به وزیر مختار روس بخشید. الملکلله تعالی حکم همایون شد، آنکه چون قریه زرگنده شمیران در دست عالیجناب میرزا سیدعلی متولی باشی حضرت شاهزاده عبدالعظیم بوده و مداخل کلی از آنجا میبرد و نظر به اینکه قریه مزبوره محل ییلاق وزیر مختار روس بود، قریه مزبور را واگذار به وزیر مختار روس فرمودیم... ربیعالثانی سنه ۱۲۶۰.»/ آستانه ری، مقابل ص ۱۱۲.
«حاجی میرزا آغاسی را در این وقت مجال اقامت محال افتاد و... شتافتن گرفت و از قضا وزیر مختار از قریه زرگنده به نزدیک او سرعت میکرد تا... » (ناسخالتواریخ، ج ۳، ص ۴۲۸)
حسین کریمان مینویسد:
«زرگنده در داخل محدوده پنج ساله در سوی شمال واقع است و متصل به تیغستان است و عمارت ییلاقی سفارت روس آنجاست.»
«ساختمان ییلاقی سفارت شوروی در این قصبه است.» (بلاغی، ۱۳۸۶:۱۴۲)
«از زرگنده قدری بالاتر برویم به الهیه میرسیم باغ سفارت روس دارای دو رشته قنات جداگانه و ملکی است.» (تاریخ قسمت شمالی تهران، ج ۱، ص ۵۱)
حسین کریمان مینویسد:
«در آبادی زرگنده... الهیه (کبریتسازی در آنجاست)، درویش و حسنآباد به دهکده زرگنده تعلق دارد.»
حجت بلاغی درباره زرگنده مینویسد:
«زرگنده متصل به تیغستان است و عمارت تابستانی سفارت روس در آنجاست. روسها هم تا مدتی مانند انگلیسها در زرگنده امتیازاتی داشتند که اکنون هیچیک از آنها باقی نیست.» (تاریخ قسمت شمالی تهران، ج ۱، ص ۵۰)
«... ولی اختیار حکومت آن قراء در دست سفرای مزبور است. احدی نمیتواند بدون اجازه سفارتخانه بخرد یا کرایه کند. هرگاه میان سکنه این دهات نزاعی واقع شود باید سفرای مزبور حکم آن را بنمایند مثل اینکه در خود مملکت روس و انگلیس باشند.» (همان، ص ۱۶۴)
«جناب جلالت مآب وزیر مختار دولت بهیه روس بنا داشتند... و چند روز است که عمارت نشیمن ایشان را در زرگنده شمیران دارند به جهت ورودشان تعمیر میکنند.» (اولینها، ص ۱۳۳)
ارسال نظر