گزارشی از جلسه بررسی کتاب «آموزش نظامی در دوره قاجاریه»
اصلاحات در سایه نظامیگری
این افراد نه لباسی متحدالشکل داشتند و نه از بابت فعالیت خود آموزش واحدی را تجربه کرده بودند، آنان عمدتا پس از هر لشکرکشی اگر شانس زنده ماندن پیدا میکردند به فعالیتهای قبلی خود باز میگشتند. این سیستم در طول تاریخ ایران شکل غالب نظامیگری بود و برای قرنها نیز بدون آنکه کاستی چندانی در آن احساس شود، کارکرد خود را به درستی انجام داد. نخستینبار در طول جنگ چالدران بود که ایرانیان به لحاظ دسترسی به ادوات جنگی احساس عقبماندگی کردند و البته این رویداد منجر به چنان نقصانی نشد که به موجب آن تحول در ساختار نظامی ضروری تلقی شود. به این ترتیب چنین ناآگاهی از عقبماندگی نظامی تا زمان جنگهای ایران و روس تداوم یافت و شکستهای پیاپی در طول این جنگها نشان داد که مشکلی عظیم و انباشته شده در ساختار نظامی این کشور وجود دارد.
به این ترتیب اصلاحات نظامی در راس اقدامات اصلاحطلبان ایران خاصه عباس میرزا و وزیر دانشمندش میرزا عیسی قائممقام و پسر وی قرار گرفت. حتی اصلاحطلب بعدی تاریخ ایران یعنی امیرکبیر که منشأ تحولات بسیاری بود خود در ابتدا امیرنظام بود و بخش گستردهای از اصلاحاتی که مدنظر داشت نیز از همین رهگذر بود. به این ترتیب مطالعه در باب تاریخ نظامی ایران و روند شکلگیری آموزش در این زمینه میتواند از منظر واکاوی عقبماندگی در این کشور و همچنین فرآیند اصلاحات صورتگرفته حائز اهمیت باشد. کتاب «آموزش نظامی در ایران (دوره قاجاریه) براساس کتابهای آموزشی خطی و چاپ سنگی» از معدود مطالعاتی است که این موضوع را بهطور مستقل و بر مبنای اسناد مورد بررسی قرار داده است.
پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری گروه تاریخ فرهنگی انجمن ایرانی تاریخ در روز شنبه مورخ اول اردیبهشت ماه نشستی را با حضور استادان و صاحبنظران این حوزه به منظور نقد و بررسی این کتاب ترتیب داده بود. در این نشست که با حضور نویسنده کتاب در تالار اندیشه این پژوهشگاه برگزار شد، دکتر جمشید کیانفر، دکتر امیراحمدزاده و دکتر علی محمد طرفداری وجوه مختلف کتاب را مورد نقد و ارزیابی قرار دادند.
جمعآوری متون نظامی
در ابتدای نشست خانم حوریه سعیدی ضمن استقبال از برگزاری جلسه نقد این کتاب برای بهبود کیفیت کار، به معرفی کار خود در فرصتی کوتاه پرداخت. وی برای روشن کردن انگیزه خود در تدوین این اثر به سابقهای که در مطالعه روی این حوزه داشت، اشاره کرد و گفت: «پیدا کردن اسنادی در مورد نظامیگری در مخزن اسناد کتابخانه ملی موجب شد من دو مقاله را در زمینه تشکیلات نظامی در دوره قاجار به رشته تحریر درآورم و بهدنبال آن چون در آن اسناد اشاراتی به مدل آموزش نظامی شده بود، توجهم به این موضوع جلب شد تا دستورالعملهایی را که در این حوزه وجود داشته است، پیدا کنم. براساس کنکاشی که در این زمینه صورت دادم، قرار شد مقالات کوتاهی را در رابطه با یافتههایی که در این پژوهشها به دست میآوردم در فصلنامه تاریخ معاصر به چاپ برسانم. در حدود هفتاد دستورالعمل یا کتابچه آموزشی در مجموعه نسخههای خطی پیدا کردم و بعد به سراغ مخازن دیگر رفتم و با مجموعهای که جمعآوری شده بود، مقالهای را تدوین کردم و در فصلنامه کتابداری به چاپ رساندم.
بعد از دو سال مشاهده کردم که در برخی از مطالبی که در قالب کتاب یا مقاله در این زمینه منتشر شده، از مستندات مربوط به آن مقاله بدون ارجاع دهی استفاده شده است. این امر موجب تشویق من به انتشار کتابی در این زمینه شد و عمدتا نقایص شکلی آن مربوط به عجلهای بود که برای انتشار آن به خرج دادم.» سعیدی در ادامه در رابطه با روند کار و اهداف مد نظرش در این پژوهش گفت: «در این مجموعه نه بحث نظامی بلکه موضوع آموزش نظامی را مدنظر داشتهام و تکیه من بر کتابها و متونی است که به گونه مستقیم یا غیر مستقیم به قشون و ملزومات آن پرداختهاند. پیشینه این امر را نمیتوان به قبل از دوره محمدشاه رساند و من اسناد چندانی از پیش از این دوران به دست نیاوردم.»
وی در رابطه با ساماندهی اثرش گفت: «من برای صورتبندی کار جدولی را تهیه کردم که براساس زمانبندی تاریخی آثار مربوط در این زمینه را آوردهام. همچنین این آثار را بهصورت موضوعی نیز دستهبندیکردم. شماری از کتابها تنها به دستورالعملهایی در مورد تاکتیکهای جنگی پرداختهاند. تعدادی از کتابها به جغرافیا، نقشهشناسی، تعداد سربازان و نفرات افواج اشاره دارند. دسته دیگر به آداب سربازی و قوانین نظامی نظر دارند و بخش دیگر به جنگافزاهای نظامی، طرز ساخت و استفاده آنها پرداختهاند. گروه دیگری از آثار نیز به موضوعات مشترک توجه دارند و کلیتر ارائه شده است. بیشترین تعداد آثاری که در این دوران وجود دارد، به مشق سربازی اختصاص دارد و مشخص است که مشق و سان سربازان از موضوعات مورد توجه نویسندگان و مترجمان نظامی بوده است. در اینجا توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که بسیاری از این آثار در حقیقت ترجمه هستند؛ اما مترجمان آن دوره با حذف نام مولف ترجمه را به مثابه تالیف جلوه دادند که البته تشخیص این امر با توجه به سیاق نوشتهها چندان دشوار نیست. بیشترین تعداد ترجمهها نیز مربوط به نقشهشناسی و جغرافیا میشود... هدف من در این کتاب عمدتا معرفی مجموعهای از نسخههای خطی است که میتوان تحت عنوان آموزش نظامی از آن یاد کرد...»
عباس میرزا اشتباه کرد
در ادامه این نشست دکتر جمشید کیانفر با اشاره به این امر که همواره به جهت فعالیتهای خود و کار با اسناد تاریخی ذهنیتی سنتی در تاریخ داشته است، اقدام خانم سعیدی در انتخاب این موضوع که از منظر وی در حوزه مردانه قرار داشت، را کاری ستودنی دانست. با این همه به اعتقاد وی اثر از برخی جهات قابل بازبینی و نقد است. کیانفر نخستین نقد خود بر این کتاب را متوجه مقدمه آن دانست و آن را طولانی و بیارتباط با اثر ارزیابی کرد، چراکه «عنوان اثر به دوره قاجار محدود میشود ولی این مقدمه از نخستین دوران تاریخی در ایران وضع قشون را مورد بررسی قرار داده است و در ادامه بخش اول کتاب کلا به تاریخچه ارتش و تحولات آن در ایران اختصاص دارد، که ظاهرا هم آنچنان تغییر و تحولی را نمیتوان در آن سراغ گرفت... متن اصلی کتاب که از دوره قاجار شروع میشود دو بخش است. بخش نخست تاریخچه تحولات نظام است و بخش دوم تحلیل محتوای رسالههای آموزش نظامی است. در اینجا یک فهرست جدول مفصل در مورد آثار آورده شده که بسیار خوب و قابل استناد است. البته اشکالاتی در تاریخهایی که برای تالیف آثار آورده شده، وجود دارد...»
این استاد سندپژوه در ادامه به برخی از اشتباهات تاریخی در بیان سالها، اشخاص و همچنین بررسی آثار اشاره کرد و آنها را نیازمند تصحیح دانست. نکته دیگری که به باور کیانفر قابلتوجه بود، نگاه غلوآمیز به شخص عباسمیرزا در این اثر بهطور خاص و در سراسر تاریخ ایران بهطور عمومی بود. وی عباسمیرزا را محصول رجال اصلاحطلبی دانست که در تبریز گرد وی حضور داشتند بهویژه خاندان قائممقام و تاکید کرد او در جریان جنگها اشتباهات آشکار تاکتیکی داشته که به شکستهای ایران در مقابل روسیه منجر شده است. نکته دیگری که به عقیده دکتر کیانفر در بررسی این اثر باید آن را مد نظر داشت، غلطهای موجود در بیان اطلاعات تاریخی است. از جمله در مورد تاریخ ورود معلمان دارالفنون و مرگ امیرکبیر نویسنده آشکارا اشتباه کرده است، چراکه ورود معلمان با مرگ امیر مصادف نبود، بلکه با برکناری وی از مقام صدارت همزمان شد. همچنین در پایان وی انتقاداتی را نسبت به فهرست منابع ارائه شده بیان کرد و به فقدان برخی از آثار مهمی که کتاب بر مبنای آن نگاشته شده، در این فهرست اشاره کرد.
نیاز به نگاه مقایسهای
سخنران دوم این نشست دکتر علی محمدطرفداری بود. دکتر طرفداری با بیان اینکه وی این کتاب را پیش از انتشار دیده، رسالت خانم سعیدی در ورود به موضوعی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است را بسیار سنگین دانست؛ چراکه محققان بعدی به میزان قابلتوجهی در این موضوع تحت تاثیر اثر نخستین خواهند بود. در ادامه وی نظراتی را در رابطه با کتاب بیان کرد. وی برخلاف دکتر کیانفر معتقد بود که مقدمه این اثر باید با دقت و گستره بیشتری مورد ارزیابی قرار میگرفت و دوران پیش از قاجار را نیز مورد بررسی بیشتری قرار میداد. وی آوردن این پیشینه را در کنار مقایسه وضعیت آن زمان با اوضاع جهانی در بهبود کیفیت اثر و درک مخاطب از محتوای آن تاثیرگذار دانست.
همچنین او با اشاره به اینکه جایی در کتاب به گردآوری اطلاعات ازسوی ماموران خارجی که برای آموزش نظامی آمده بودند، اشاره میشود، این امر را قضاوت همیشگی ما در تاریخ، ایران در مقابل حضور نیروهای خارجی در همه بخشها دانست. به باور این استاد تاریخ نفس اینگونه اشارات درون خود نوعی پیشداوری دارد و البته باید دانست که این امر تا حدودی طبیعی است و نمیشد با این بهانه تعامل با غرب را متوقف کرد. البته اینکه رجال ما در آن زمان متوجه این موضوع بودند نیز قابلتوجه بود. وی در ادامه با اشاره به اهمیت جنگ در تحولات آموزشی گفت، جنگهای جهانی بزرگترین پیشرفتهای بشر را به همراه داشتند و شکست در جنگهای ایران و روس را نیز برای ایرانیان سرآغاز پیشرفت دانست.
سایه سنگین اصلاحات نظامی
سخنران پایانی این نشست دکتر امیر احمدزاده بود. وی با طرح این پرسش که چرا آموزش نظامی و بحث در رابطه با موضوع نظامی در دوره قاجار مهم است، گفت: «در بسیاری از تحلیلها دلیل آن اینگونه ذکر شده که کنشگران سیاسی ایران در این دوره به اشتباه روی نقطه آسیب ایران دست گذاشتند. به اعتقاد این گروه اگرچه شکستها در آن دوران نظامی بود اما به نظر میرسد عمده آنها شکستهای ناشی از عدم شکلگیری آگاهی سیاسی بین حکام بود. حتی این تحلیل وجود دارد که ما در هیچ نبرد نظامی شکست نخوردیم و اگر طیف جنگها را بررسی کنیم، شکستها عمدتا غیرنظامی و ناشی از ناآگاهی و ضعف مدیریت بود.
بنابراین اینکه به بحث نظامی بهعنوان عامل توسعه در ایران تقدم بخشیده شد، طبیعی است که انواع اصلاحات نظامی بر تغییرات و دگرگونیهای دیگر مسلط شد و موضوع نظامی تا دههها به راس مسائل ایران مبدل شد و بقیه مشکلات به حاشیه رفت. شاید یک علت هم این بود که دربار تبریز نمیتوانست مانند تهران بهصورت متمرکز مشکلات را تشخیص دهد. به نظر میرسد این کتاب نیز با تاکید بر این مساله موضوعات دیگر را به حاشیه برده است.» دکتر احمدزاده اهمیت این کتاب را در بررسی آثار خطی و کتابهای سنگی با توجه به دسترسی نویسنده به منابع و آرشیوها دانست. به عقیده وی مهمترین اشکال این اثر آن است که با ساختار تاریخی خود پیوند جدی برقرار نمیکند و نکته دیگر اینکه کتاب شامل انبوهی از دادهها و فاقد تحلیل است.
ارسال نظر