خاطرات اعتماد
...«شاه گفت در این سیستم من جایی برای اتم نمیبینم، برای اینکه اگر تمام کشورهایی که در منطقه ما را محاصره کردهاند بگیریم، افغانستان، پاکستان، شیخنشینهای جنوب، عربستان، عراق، ترکیه اینها هیچکدام قدرت نظامیشان به اندازه قدرت نظامیای که ایران درست کرده و مرتبا آن را تقویت میکند، نمیشود. بنابراین، قدرت نظامی برتر منطقه در دست ایران است و ما برای این کشورها نیازی به سلاح اتمی نداریم.... اما در مقابل شوروی اگر یک یا دو یا ده تا بمب اتمی بسازیم، در هر صورت بیفایده است، یعنی ما نمیتوانیم در مقابل شوروی با سلاح اتمی از خود دفاع کنیم. بنابراین داشتن بمب اتمی جز اینکه امروز برای ما مزاحمت تولید کند و فشار روی برنامه غیرنظامیمان بگذارد نتیجهای ندارد.... این وضعی است که امروز وجود دارد. در منطقه اگر ده سال، پانزده سال، بیست سال دیگر این تعادل بههم بخورد؛ یعنی ایران احساس کند که برتری نظامیاش را دارد از دست میدهد ـ البته شوروی به کنار ـ مساله یک جور دیگر مطرح میشود. سوال کردم: چطوری مطرح میشود؟، گفت: من نمیدانم. شرایط آن روز را نمیدانم، ولی اگر وضع عوض شد، باید روز از نو روزی از نو، باید بنشینیم صحبت کنیم چه راهی باید بریم. حالا آن روز ممکن است بمب اتمی مطرح شود، ممکن است یک چیز دیگر مطرح شود. من نمیدانم. بنابراین، فعلا مطرح نیست و این چنین برنامهای وجود ندارد.»
«مساله تامین سوخت نیروگاههای اتمی در واقع مهمترین و از لحاظ تکنولوژی بغرنجترین کار ما بود. چون مساله ساختن یک نیروگاه یکبار است ولی مساله سوخت آن همیشگی است. به علاوه دانش و تکنولوژی اتمی عمدتا به سوخت مربوط میشود. مساله دیگر این است که چون تکنولوژی سوخت با تکنولوژی ساختن سلاحهای اتمی ارتباط پیدا میکرد، دسترسی به آن سختتر بود، بنابراین ما باید سعی میکردیم در زمینه تامین سوخت تا حد ممکن استقلال عمل داشته باشیم و تا حد ممکن به تکنولوژی سوخت دسترسی پیدا کنیم. در هرصورت مدیریت سوخت نیروگاهها جز با اطلاع کامل درمورد تکنولوژی سوخت مقدور نبود. درزمینه سوخت باید ترتیباتی میدادیم که وابستگی شدید نسبت به یک کشور بهخصوص نداشته باشیم.»
ارسال نظر