قحطی در سالهای منتهی به مشروطه
گرانی و کمبود شدید نان در دورههایی مانند سال ۱۸۷۲، ۱۹۰۳ و ۱۹۰۴ مردم را واداشته بود که هرچیزی را بهجای نان ابتیاع کنند. نانهایی که بخش زیاد آن از خاک اره و مخلوطهای دیگر ساخته شده بود، در آن دوره با علاقه و اشتیاق زیاد خریداری میشد. تمام این اوضاع شورش مردم، به اصطلاح عصیان گرسنگان را تقریبا در تمام شهرهای بزرگ ایران- در تهران، اصفهان، مشهد و...- باعث شد. مردم انبارها و دکانهای غله و گوشت را که به محتکران تعلق داشت، نابود میکردند. علاوه بر موارد یادشده نکته دیگری که در بحرانهای اقتصادی و تورمهای شدید ایجاد میشود، مسالهای است که در اصطلاح اقتصادی به آن انتظار تورم میگویند و در شرایط کمبود و بیثباتی سیاسی خود از عوامل تشدید بحران میشود. نگرانی و هراس مردم از گرسنگی منجر به تمایل آنها برای انبار کردن میشود... ایجاد احساس امنیت از مواردی است که در شرایط تورمی میتواند از عوامل مهم کاهش قیمتها شود. از طرف دولت مرکزی نیز در زمینه حفظ راهها و ممانعت از حمله سارقان به حکام ایالات شدیدا اخطار داده شده است. دولت برای کاهش قیمت نان سوبسید میپرداخت. ممنوعیت غله باعث افزایش استفاده از برنج شد. عاملی که موجب شد این محصول در سبد غذایی خانوادهها رونق بگیرد.
برای رفع این مشکل دولت دستور ورود به انبارها و پیدا کردن احتکارها را داده بود. بعد از مدتی دولت دستور توقف نرخگذاریها و فشارها بر انبارها را داد. از دیگرسو واردات را آزاد کرد. افراد میتوانستند اجناس را وارد کنند و با هر قیمتی به فروش رسانند. همین آزاد شدن قیمتها باعث خارج شدن غله از انبارها و ارزان شدن آنها شد. همزمانی این مشکلات با دیگر مسائل اقتصادی از قبیل کاهش ارزش نقره که عملا تنها پشتوانه فلزی برای ضرب مسکوکات بود، باعث شده بود که کارمندان و مزدبگیران مدتهای مدیدی حقوق نگیرند. نبودن امکانهای مالی در این زمان حقوقبگیران و بسیاری از کارمندان و کارگران را واداشت برای انجام دادن مشاغل کارگری و فصلی مهاجرت کنند. در این دورهها مهاجرتهای فصلی به باکو و قفقاز بسیار صورت میگرفت.
ارسال نظر