ابتهاج، مدیر کارکشته سازمان برنامه و بودجه
ابوالحسن ابتهاج در بازگشت به ایران پس از انجام مصاحبه و شرکت در آزمون ورودی به استخدام بانک شاهی درآمد و مدارج ترقی را به سرعت پیمود بهطوریکه در سال ۱۳۰۹ به سمت معاونت بازرس کل منصوب شد. او بعد از ۱۶ سال کار در این بانک در سال ۱۳۱۵، استعفا داد و به واسطه آشنایی با علیاکبر داور در وزارت مالیه استخدام و بهعنوان مفتش (بازرس) دولت در بانک فلاحتی (کشاورزی) مشغول بهکار شد. در بهمن ۱۳۱۶ پست معاونت بانک ملی به ابتهاج واگذار شد و سه سال بعد به ریاست بانک رهنی رسید. در پنجم دیماه ۱۳۲۱ ریاست بانک ملی را برعهده گرفت.
در دوره هفت ساله ریاست بانک ملی ایران، دورهای که بانک ملی تنها مرجع اقتصادی بود، با وجود بحرانهای شدید مالی و پولی کشور، به امور اقتصادی سر و سامان داد، در توسعه شعب بانک ملی زحمات زیادی متحمل شد و سرمایه بانک را به چند برابر رساند. در مقام ریاست بانک ملی با دکتر میلیسپو رئیس کل دارایی ایران که دارای اختیارات وسیعی در امور مالی و پولی کشور بود اختلافنظر پیدا کرد و میلیسپو با استفاده از اختیارات خود او را عزل کرد. در پی اعتراض ابتهاج و پس از کش و قوسهای فراوان معلوم شد میلیسپو چنین اختیاری نداشته و حکم برکناری ابتهاج خارج از حدود اختیارات وی صادر شده است و به این ترتیب وی به سمت خود بازگشت.
اما سرانجام خلق تند و روحیه سازشناپذیر ابتهاج در برابر مداخله و فساد که دشمنان بسیاری برایش به ارمغان آورد باعث شد در سال ۱۳۲۹ همزمان با دولت رزمآرا عزل شده و در مرداد همان سال به عنوان سفیر ایران در فرانسه انتخاب شود. در سال ۱۳۳۱ از مقام سفارت برکنار شد. ابتهاج آن زمان چهرهای شناختهشده بود، آنچنانکه پس از برکناری از سفارت از سوی صندوق بینالمللی پول دعوت بهکار شد و ابتدا به عنوان مشاور رئیس صندوق و سپس به عنوان مدیر بخش خاورمیانه این نهاد بینالمللی مشغول بهکار شد. ارتباطات وی در دوران حضور در صندوق بینالمللی پول بعدها که سکان برنامهریزی کشور را به دست گرفت به کمکش آمد.
ابتهاج در سال ۱۳۳۳ در پی اتمام قراردادش به ایران بازگشت و به ریاست سازمان برنامه منصوب شد. ابتهاج در شرایطی به سازمان برنامه رفت که برنامه عمرانی اول در سال پایانی خود بود. او به محض ورود به سازمان، به کمک کارشناسان و نخبگان کشور تدوین برنامه عمرانی دوم را آغاز کرد و از یکسال بعد تا سال ۱۳۳۷ اجرای آن را برعهده گرفت. ابتهاج طی دوران ریاست بر سازمان برنامه، تحولی بزرگ در ساختار برنامهریزی ایران مبتنی بر استفاده از دانش اقتصاد به وجود آورد. آنچه توجه وی را به این موضوع جلب کرد فقدان دفتر اقتصادی در سازمان برنامه بود. ابتهاج با بنیاد فورد وارد مذاکره شد و برای تامین مالی مشاوران اقتصادی سازمان برنامه با این بنیاد به توافق رسید. چندی بعد اعضای علمی دفتر اقتصادی سازمان برنامه با نظر پروفسور میسون از دانشگاه هاروارد انتخاب و در سازمان برنامه مشغول بهکار شدند. این عده که به گروه مشاوران هاروارد معروف شدند به همراه تنی چند از اقتصاددانان ایرانی که ابتهاج آنها را گرد آورده بود تدوین برنامه عمرانی سوم را آغاز کردند.
ارسال نظر