گفتهها
در دوران قاجار فروش مناصب و مشاغل برای شاه و دولت منبع درآمد شده بود و در نتیجه دستیابی به هر شغل، نیاز به رقابت شدید، زد و بندهای زودگذر و متغیر و ارتباطات غیررسمی و حساب شده داشت. حمایت شاه حیثیت میبخشید، خشم او موجب تبعید، طرد اجتماعی و ضررهای مالی میگشت. هیچکس، حتی شاهزادگان درجه اول از امنیت شغلی برخوردار نبودند.
این تزلزل، خود موجب تشویش دائم رجال، دسیسههای پشت پرده، تغییر مواضع و بند و بستهایی میشد که درآن زنان نیز نقش موثری داشتند. این نوع روابط، بر اصول استوار نبود و هرلحظه تغییرجهت مییافت و لاجرم به نابسامانی امور میانجامید و سدی در برابر اغلب اصلاحات و اقدامات سودمند و ضروری بود. بسیار اتفاق میافتاد که رجال در خنثی ساختن کارهای یکدیگر میکوشیدند.
ارسال نظر