بست‌نشینی در تهران

«جالب‌ترین نقطه تهران مرکز آن است. در این نقطه که بر بالای یک بلندی واقع است، میدانی است که حوض‌های متعدد آب در آن قرار دارد... در میانه این میدان توپ جنگی بزرگی دیده می‌شود. مردم در کنار این توپ بست می‌نشینند، و این رسم گرچه درحال از بین رفتن است، اما هنوز وجود دارد. هرکس در کنار این توپ قرار گیرد چه قاتل باشد، چه دزد، چه ورشکسته، خائن یا راهزن، در امان قرار می‌گیرد. جنایتکاری که در بست باشد، از شر پلیس در امان است. همیشه در کنار این توپ چند جنایتکار نشسته و اعضای خانواده، دوستان یا افراد خیر مشغول غذا دادن به آنها هستند. مردم ایران از هر طبقه که باشند، اهل خیراتند. هدف آنها از خیرات طبق آیین و رسم مذهبی مسلمانان، پیدا کردن جایی در بهشت است نه اینکه واقعا نگران همسایه فقیرشان باشند. از این بست‌ها در ایران زیاد دیده می‌شود. در مشهد و قم، خانه روحانیون و در نقاطی در بازار که در کنار مراکز عبادی و زیارتی قرار دارند. در این مراکز افراد خلافکار پناه می‌گیرند. روحانیون مسوول محافظت از بست نشستگانند و با این کار قدرت خود را به رخ مقامات دولتی می‌کشند. این رفتاری است که مردم خوششان می‌آید.... تا زمانی که این افراد در بست باشند در امانند. مگر آنکه پیر شوند یا بمیرند‌... اما اگر پایشان را از بست بیرون بگذارند دمار از روزگارشان در می‌آید.»

منبع: لندور، آرنولد هنری ساویچ(۱۳۸۸) اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بازرگانی ایران در آستانه مشروطیت، ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی، تهران: امیرکبیر. به نقل از تاریخ شفاهی.