رشد شهرنشینی در دوره پهلوی
این مقوله یعنی گسترش شهرنشینی در ایران طی دهههای موردنظر، میتوانست در کاهش کارکرد اقتصادی خانواده اثرگذار باشد، زیرا جدای از تخصصی شدن مشاغل و ویژگی تقسیم کار در مناطق شهری، با توجه به اینکه فعالیتهای اقتصادی ساکنان شهری، بهویژه در دوره مدرن، در چارچوب مناسبات سرمایهداری است، تولید کالا در درون خانه و کسب درآمد خانواده از این طریق، به خارج از خانه یعنی اشتغال در کارخانه و دیگر نهادهای جامعه منتقل شده، به این صورت، جدایی میان محل کار و زندگی اتفاق میافتد. خانواده که پیشتر کانون تولید اقتصادی بود، تبدیل به یک واحد مصرفی شده، کارکرد تولیدی خود را از دست میدهد. بنابراین، زیربنای اقتصادی خانوادهها در جوامع مدرن از درآمد عضو یا اعضایی در خانواده تامین میشود که از راه شرکت در تولید یعنی کار بیرون از محیط خانواده به دست میآید:
همچنانکه مطابق اظهار یکی از کارشناسان حوزه خانواده در ایران طی آن زمان گسترش سازمانهای اداری واجتماعی از یکسو، توسعه و پیشرفت وسایل تولیدی از سوی دیگر در شهرها نظام تولید بسته خانوادگی را متزلزل ساخت و خانواده بهعنوان یک واحد تولید اقتصادی در شهرهای بزرگ مفهوم خود را از دست داد. به علاوه، براساس روایت برخی دیگر از متخصصان خانواده در ایران طی همان برهه زمانی «روستاییانی که به شهر آمدهاند ترجیح میدهند که در صنایع و موسسات اقتصادی جدید همچون کارگر غیرماهر پذیرفته شوند، زیرا از این ممر، در مقایسه با خدمات خانگی مزد بیشتری میتوانند دریافت کنند و تحکم کمتر خواهند شنید.» با این اوصاف، با جذب نیروی کار به سوی کارخانهها و مراکز تولیدی مدرن، طبیعتا انتظار بر این است که کارگاههای خانگی و شیوه تولید دستی، حداقل در مناطق شهری ایران طی دو دهه پایانی حکومت پهلوی، روبه افول نهاده باشد.
ارسال نظر