روابط ایران و فرانسه از نگاه ژنرال انگلیسی
«نقشههایى که راجعبه آن مذاکراتى بین تزار و اولین کنسول او واقع شده بود، بهزودى براى عملیات فرانسویان مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۰۲ دولت فرانسه توسط ماموران فعال کنسولگرى خود چنین تقاضاهایى از دولت ایران کرد. راولینسون راجعبه آنها چنین گوید: این ماموران پس از تخلیه سوریه از ارتش فرانسه در آنجا باقى مانده و سالهاى زیادى باعث بروز حوادث سیاسى شده و به فعالیتهاى خود ادامه داده و توطئهها و دستهبندىهاى عظیمى در تمام کارهاى آسیاى غربى ایجاد میکردند. در ایران فعالیتهاى آنان را بهسردى میپذیرفتند ولى در سال ۱۸۰۴ دولت فرانسه پیشنهاد اتفاق ضد روسیه را به ایران کرد. فتحعلیشاه قبلا بهوسیله مامور سیاسى مقیم بغداد از انگلیس درخواست کمک کرده و بهعلاوه هیات دیگرى به هندوستان فرستاده بود، بنابراین به هیات فرانسوى هیچ جواب قطعى داده نشد.
در سال ۱۸۰۵ بین روسیه و فرانسه جنگ واقع شد و در ماه مه ۱۸۰۶ یک مامور سیاسى فرانسوى به نام مسیو ژوبر با تقاضاهاى بیشازپیش وارد تهران شد. ناپلئون چون میدانست که از دست رفتن ایالت گرجستان خیلى باعث تاثر و ملالخاطر ایرانیان شده، پیشنهاد کرد که اگر شاه دست از اتحاد با انگلستان بردارد و هندوستان با قشون متحد ایران و فرانسه مورد حمله واقع شود دولت فرانسه در مقابل نیرویى براى تصرف گرجستان فرستاده و نیز هزینه ارتش ایران را تقبل میکند. فتحعلیشاه که به هیچوجه مایل به اتحاد با چنین ملت شاهکشى نبود در اولین برخورد با نماینده فرانسه از او پرسید «احوال شما چطور است؟ بناپارت چطور است؟ چرا شما پادشاه خود را کشتید؟» در این موقع فقدان طرق ارتباطیه سریع بین کلکته و لندن و تعلل و مسامحه حکومت بریتانیا باعث تعویق و تاخیر زیادى شد. کابینه انگلستان مباحثات زیادى در مورد دادن کمک به ایران در مدت دو سال کرد بدون آنکه به نتیجه قطعى برسد و فرمانفرماى هندوستان نیز این قضیه را به لندن تذکر داده بود. خلاصه نتایج نیکوى سرجان ملکم تا اندازهاى داشت هدر میرفت.»
ارسال نظر