استقلال عراق از بریتانیا

در این رابطه گرترود بل، جاسوس انگلیسی و معروف به «مادر عراق»، نقش چشمگیری داشت. هزینه‌های زیاد و مخالفت‌های عمومی توماس ادوارد لورنس مشهور به لورنس عربستان، بریتانیا را به این نتیجه رساند تا آرنولد ویلسون را در مهر ۱۲۹۹ (اکتبر ۱۹۲۰) برکنار و سر پرسی کاکس را به جای وی در سمت حاکم عراق قرار دهد. کاکس توانست یک مورد شورش را خاموش کند. همچنین او مسوول اجرای سیاست سرنوشت‌ساز بریتانیا مبنی بر همکاری نزدیک با اقلیت سنی عراق بود. برده‌داری نیز در دهه ۱۹۲۰ لغو شد. پادشاهی عراق در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) از بریتانیا مستقل شد اما بریتانیایی‌ها پادگان‌ها، نیروهای مزدور و حق ترانزیت را برای نیروهای خود در این کشور نگه داشتند.

غازی اول بعد از مرگ پدرش فیصل در ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) در حالی حکومت کرد که کودتاهای نظامی متعددی علیه وی شکل گرفت. او تا زمان مرگش در سال ۱۳۱۸ (۱۹۳۹) پادشاه عراق بود. بعد از غازی، پسر نابالغش به نام فیصل دوم جانشین وی شد و به همین دلیل نیابت سلطنت بر عهده پسرعموی غازی به نام عبدالله گذاشته شد. رشید عالی گیلانی و اعضای مربع طلایی در ۱۲ فروردین ۱۳۲۰ (۱ آوریل ۱۹۴۱) کودتایی علیه عبدالله انجام دادند و دولت او را ساقط کردند. بریتانیا که همچنان پایگاه‌های هوایی خود در عراق را در اختیار داشت از ترس اینکه دولت رشید عالی به دلیل ارتباطاتش با دول محور، جریان نفت را به سوی غرب قطع کند به عراق حمله کرد. جنگ در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۲۰ (۲مه ۱۹۴۱) توسط نیروهای بریتانیایی و مزدوران آشوری آغاز شد و در نتیجه نیروهای گیلانی شکست خورده و در ۱۰ خرداد (۳۱ مه) مجبور به ترک مخاصمه شدند. عراق اشغال نظامی شد تا قدرت به دولت پیش از کودتا تحت دودمان هاشمی بازگردد. در چهارم آبان ۱۳۲۰ (۲۶ اکتبر ۱۹۴۷) اشغال به پایان رسید اما بریتانیا پادگان‌های خود را تا سال ۱۳۳۳ (۱۹۵۴) بر پا نگه داشت و پس از آن نیروی مزدوران را منحل اعلام کرد.