کشاورزی در عهد اشکانیان
جامعه اشکانی بیشتر بر کشاورزی و دامداری مبتنی بود و همچنین بر تجارت که بین اجزای مختلف این امپراتوری ارتباط و تعادل بهوجود میآورد. در آنچه تعلق به کشاورزی دارد مساله عمده آبیاری بود که حفر قنات دشواری آن را در اراضی کم آب نشان میداد و برخی از حفاریهای ناحیه مرغیان نشان داده است که در اراضی کمآب شرق فلات در این دوره هم مثل دوره پیشتر کوششهای قابل ملاحظهای برای توسعه کشاورزی باید انجام شده باشد. در نواحی شوش عیلام هم یک قطعه شعر یونانی که در حدود سالهای ۷-۳۲ (ق. م) در زیر مجسمه زاماسپ نام، ساتراپ آنجا کنده شده است، برمیآید که اقدام در جهت بهبود وضع آبیاری در آنجا نیز به نظر اهمیت و تحسین تلقی میشده است.
جامعه اشکانی بیشتر بر کشاورزی و دامداری مبتنی بود و همچنین بر تجارت که بین اجزای مختلف این امپراتوری ارتباط و تعادل بهوجود میآورد. در آنچه تعلق به کشاورزی دارد مساله عمده آبیاری بود که حفر قنات دشواری آن را در اراضی کم آب نشان میداد و برخی از حفاریهای ناحیه مرغیان نشان داده است که در اراضی کمآب شرق فلات در این دوره هم مثل دوره پیشتر کوششهای قابل ملاحظهای برای توسعه کشاورزی باید انجام شده باشد. در نواحی شوش عیلام هم یک قطعه شعر یونانی که در حدود سالهای ۷-۳۲ (ق.م) در زیر مجسمه زاماسپ نام، ساتراپ آنجا کنده شده است، برمیآید که اقدام در جهت بهبود وضع آبیاری در آنجا نیز به نظر اهمیت و تحسین تلقی میشده است.
از بعضی اسناد نیز که در اورامان و دورااوروپوس در ساحل فرات کشف شده است، بر میآید که اقدام در باب ارتباط بین دهقان و زمین بهدست میآید. بدون شک پارهای از کارهای کشاورزی و دامداری مخصوصا در املاک وسیع نجبا، بهوسیله بردگان که بیشترشان از اسیران جنگی بودند، انجام میشد. در املاک متعلق به معابد و در معادن متعلق به پادشاه نیز از نیروی کار بردگان بهرهکشیها میشد. در کارهای خانه هم خانوادههای توانگر از بندگان خانهزاد یا درمخرید استفاده میکردند چنانکه در بعضی از موارد طلبکاران قوی، وامداران ضعیف را به خدمات بردگی میگرفتند. از روایتهایی هم که در باب تعدیات هیموروس در بابل آمده است، برمیآید که او برخی از اهل بابل را به بردگی فروخته است. در هرحال در اراضی نجبا و کشاورزان دیگر هم که عنوان بردگی نداشتند، رفتاری بهتر از آنچه با بردگان در میان بود نمیکردند. تبدیل اراضی خرده مالک به املاک وسیع تدریجا میبایست از اسباب رکود فعالیت تولیدی شده باشد، به ویژه که جنگهای دائم هم توجه به زمین و زراعت را تدریجا مشکل میکرد، هم دهقانان نیم برده را از مزارع به میدانهای جنگ میکشاند. معهذا غیر از غنایم جنگی که اتفاقی بود، تجارت قابل ملاحظهای که در بین قسمتهای مختلف امپراتوری در جریان بود و همچنین بازرگانی شرق و غرب که کالاهای مختلف را بین چین و روم مبادله میکرد و عوارض مربوط به گمرک را هم به عواید خزانه دولت میافزود.
منبع: عبدالحسین زرینکوب، تاریخ مردم ایران (ایران قبل از اسلام)، امیرکبیر،1377.
ارسال نظر