داستان ساخت بیمارستان سعدی و مسلولین شیراز

شادروان علی‌اصغر حکمت‌شیرازی از معدود دانشمندان فارس است که در دهه‌های نخستین سده چهاردهم هجری فرهنگ ایران‌زمین را متحول ساختند. او دبستان‌ها و دبیرستان‌های بسیاری در گوشه و کنار ایران ایجاد کرد و گاهی برای افتتاح یک دبستان- درحال و هوای اجتماعی ۷۰ سال پیش که می‌توانست بزرگ‌ترین تاثیرات را در شکل‌گیری کمال فرهنگی اجتماعی داشته باشد - به روستاهای دور ایران سفر می‌کرد. او واژه«دانشگاه» را در برابر University وضع کرد و اینک شاید معدودی بدانند که واژه دانشگاه و دانشکده و واژه‌هایی چون پیشاهنگی، فرهنگستان، دبستان، دبیرستان، دانش‌سرا و... از واژه‌هایی است که او ساخته و پرداخته یا در دوران او وضع و رایج شده‌است.

یکی دیگر از وجوه ناشناخته خدمات مرحوم حکمت به مردم شیراز تاسیس بیمارستان سعدی است که داستان ساختن آن را در یادداشت‌های روز ۱/ ۱/ ۱۳۲۷ خود در ضمن کتاب «رهاورد حکمت» که بخشی از یادداشت‌های روزانه او است، چنین گزارش کرده‌است: «این بیمارستان که به یکصد تختخوابی معروف است در سال ۱۳۱۷ که در شیراز مهجور و منزوی بودم(پس از آنکه رضا‌شاه بر حکمت خشم گرفت و او را از وزارت فرهنگ و معارف و صنایع مستظرفه بر کنار ساخت و حکمت از بیم به شیراز گریخت) نذر کردم و خداوند توفیق داد و در سال بعد ۱۳۱۸ آن را شروع کردم و اکنون بیمارستان آبرومندی است که دکتر قربان رئیس بهداری آن را اداره می‌کند و چند نفر از دکترهای جوان درآنجا مشغول به کارهستند و آموزشگاه بهداری که شعبه‌ای از دانشکده طب تهران می‌باشد و برای طبابت جوانان را تربیت می‌کند نیز دایر است.

در امانت و دقت حکمت همین بس در سال بعد که به شیراز می‌آید، از توسعه بیمارستان شاد می‌شود و در یادداشت‌های روز ۲۳ آذر ۱۳۲۸ خود می‌افزاید که امروز صبح «ساعت ده به مریضخانه سعدی رفتم، بنای رفیع و محکم به همت آقای دکتر قربان رئیس بهداری ساخته‌شده‌است که در آنجا دانشکده پزشکی دایر کنند، بسیار مسرور شدم» (ص ۹۷ ج ۲ رهاورد حکمت ) حکمت در یادداشت‌های همان روز می‌نویسد: «من پنج هزار تومان برای کمک به سیل‌زدگان بندرلنگه قبول کردم که پرداخت شود و همچنین مقرر شد که برای آسایشگاه مسلولین بنایی ساخته شود... بعد به اتفاق دکتر قربان رئیس بهداری در خدمت جناب آقای استاندار به مسجد بردی رفتیم و در زیر قریه«پشته‌مله» تپه سنگی مرتفعی را برای ساختن آسایشگاه مسلولین در نظر‌ گرفته ‌بودند که بسیار خوش هوا و خوش منظر و دور از جاده و از هر جهت مناسب بود و چون صاحبی نداشت البته ارزان تمام می‌شد، بسیار پسندیده و خوب بود و موافقت کردم که از محل پنجاه هزار تومان اعانه شیر و خورشید مرکزی خریداری شود. حکمت در یادداشت‌های روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۱ خود از افتتاح این بیمارستان خبر می‌دهد.

- منبع: رهاورد حکمت ج 2 ص 13، به نقل از وب نوشته‌های دکتر منصور رستگارفسایی