نگاهی به انقلاب فوریه 1848

گروه تاریخ و اقتصاد: در روز ۲۲ فوریه سال ۱۸۴۸ انقلاب فرانسه که به انقلاب فوریه موسوم است به وقوع پیوست. مراحل انقلاب فرانسه از ۲۲ فوریه ۱۸۴۸ تا دسامبر ۱۸۵۱ شامل چند دوره عمده است: دوره فوریه؛ دوره تاسیس جمهوری یا مجلس موسسان، از ۴ مه ۱۸۴۸ تا ۲۸ مه ۱۸۴۸؛ دوره جمهوری مبتنی بر قانون اساسی یا مجلس مقننه ملی، از ۲۸ مه ۱۸۴۹ تا ۲ دسامبر ۱۸۵۱.

لوئی فیلیپ پس از روی کار آمدن بر سیاست خود یعنی جلوگیری از اصلاحات پافشاری می‌کرد. نظر به اینکه سانسور مطبوعات انتشار عقاید سیاسی را از مجراها عادی غیر ممکن کرد مخالفان دولت جلسه‌هایی تشکیل می‌دادند و در آنجا عقاید خود را برای اصلاحات اساسی اظهار و نقشه‌هایی را برای وادار کردن دولت به انجام اصلاحات مطرح می‌کردند. مهم‌ترین اصلاحات مورد نظر طرفداران اصلاحات اساسی -تعمیم حق رای به طرز دموکراتیک بود. دولت در سال ۱۸۴۸بر آن بود که از تشکیل این جلسه‌های سیاسی جلوگیری به عمل آورد و این بهانه بر پا شدن بلوا در محل‌های مختلف پاریس شد، لوئی فیلیپ درصدد برآمد شورشیان را به زور سرکوب کند این کار باعث خشمگین شدن شورشیان شد. شورشیان عمارت شهرداری را گرفتند و در خیابان‌ها به زد و خورد پرداختند سرانجام لوئی فیلیپ که اطمینانی به وفاداری نظامی نداشت استعفا کرد و فرانسه را ترک کرد. بعد از فرار لوئی فیلیپ نیروی نظامی تسلیم انقلابیون شد اما خود انقلابیون نیز پس از چندی به جان یکدیگر افتادند و از متن این انقلاب دسته‌بندی‌هایی به وجود آمد که نظرات مخالف داشتند. در این انقلاب روشنفکران، کارگران و دهقانان را می‌بینیم. دلیل این انقلاب اختلاف بر سر امتیازاتی بود که طبقه بورژوا داشت و دیگر مردم نداشتند تا سال ۱۸۳۰ بورژوازی سدی محکم در مقابل انقلاب‌ها بود انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه تحولی عظیم در بعضی کشورها به وجود آورد، اما باعث سقوط بورژوازی نشد. در این انقلاب دسته‌بندی‌های متعددی شکل گرفت که سرانجام در خلال این بی‌نظمی‌های فراوان یک حکومت موقت به ریاست لامارتین شاعر کاتولیک و آزادی‌خواه انتخاب شد.

حکومت موقت انتخابات عمومی را با حق رای عموم برای انتخاب اعضای «مجلس ملی موسسان» به منظور تهیه قانون اساسی تصویب کرد این حکومت موقت از آغاز کار با مشکلات سیاسی - اجتماعی - مالی مواجه بود. حزب سوسیالیست‌خواهان اصلاحات سیاسی بود رای عمومی معمول شد و کارگاه‌های ملی برای دادن کار به کارگران بیکار ایجاد شد. کاندیداهای ریاست‌جمهوری فرانسه در سال ۱۸۴۸ از این قرار بودند. ژنرال کاویناک از جمهوری‌خواهان دموکراتیک -لامارتین شاعر و آزادی‌خواه و لوئی ناپلئون برادرزاده ناپلئون اول که با نقشه ماهرانه خود را هواخواه صلح و امنیت به مردم معرفی کرده بود. امری که موجب حیرت و تعجب همگان شد این بود که لوئی ناپلئون با اکثریت عظیمی به ریاست‌جمهوری رسید. او توانست طی مدتی موافقت کل جامعه برای یک امپراتوری دیگر را به‌دست آورد. از نتایج انقلاب مذکور این بود که اندیشه ملی‌گرایی به وجود آمد. قبل از این دولت‌ها یا سلطه گر بودند یا زیر سلطه. ناپلئون سوم با زنی از اهل اسپانیا ازدواج کرد و دربار با شکوهی ایجاد کرد. وی در سایه قانون اساسی که تهیه کرده بود تقریبا با اختیار تام به حکومت پرداخت. هیات قانون‌گذاری از بناپارتیست‌ها تشکیل می‌شد. آزادی مطبوعات از بین رفت. اگر چه زندگی سیاسی خمود و خاموش شد، ولی از لحاظ اقتصادی کشور فرانسه به پیشرفت‌هایی نایل آمد. امپراتور فرانسه شخصا به توسعه وسایل ارتباط صنعت،امور مالی، بازرگانی و کشاورزی علاقه داشت. با آنکه اوضاع داخلی فرانسه در این ایام زمان حکومت لوئی فیلیپ را به خاطر می‌آورد، ولی از جهت سیاست خارجی وضع به‌صورت دیگر درآمد و ناپلئون جرات و قدرت زیادی از خود نشان داد. ناپلئون از اوان سلطنت با روسیه روابط خوبی نداشت و به تحکیم رشته‌های دوستی با انگلیس پرداخته بر سر مسائلی که در مشرق پیش آمد به روس‌ها اعلان جنگ داد «جنگ کریمه» و پیروزی در این معرکه پایه‌های حکومت او را استوار کرد. ناپلئون پس از این با ساردنی علیه اتریش متحد شد و در نتیجه نیس و ساووا را ضمیمه خاک خویش کرد از لحاظ سیاست داخلی این جنگ که موجب محرومیت پاپ از قسمتی از اراضی خود می‌شد میانه ناپلئون و کاتولیک‌ها را بر هم زد و سیاست او درباره تجارت آزاد، صاحبان صنایع را ناراضی و خشمگین کرد.

منابع: ویکی‌پدیا

مقاله دلایل انقلاب فرانسه، نوشته عباس شهبازی