۱۱ روز تکان‌دهنده در سوریه؛ فرار ناباورانه اسد

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در ساعات اولیه بامداد یکشنبه (۸ دسامبر برابر با ۱۸ آذرماه)، همزمان با هجوم مخالفان مسلح به پایتخت سوریه، بشار اسد از کشورش گریخت. 

مخالفان در بیانیه‌ای تلویزیونی اعلام کردند که «سوریه آزاد شد». فروپاشی خیره‌کننده خاندانی که از سال ۱۹۷۰ بر تخت قدرت نشسته بود، یک «لحظه تاریخی» توصیف شده است. 

این فروپاشی سریع و خیره‌کننده موجب طرح پرسش‌هایی شده از جمله اینکه چه شد که همه‌چیز به این سرعت فروریخت و آینده سوریه چه می‌شود؟

سرعت «برق‌آسا»ی سقوط اسد این ضرب‌المثل را - که اغلب به‌اشتباه به لنین نسبت داده می‌شود- به یاد می‌آورد: «دهه‌هایی وجود دارد که هیچ اتفاقی نمی‌افتد و در مقابل، هفته‌هایی هست که به‌اندازه دهه‌ها در آن اتفاق رخ می‌دهد.»

 گویی یک دست کیهانی روایت دوران ما را «به‌سرعت به جلو» پیش می‌برد و در یک چشم به هم زدن تاریخ را تغییر می‌دهد. 

«مکس بوت» در یادداشتی در «واشنگتن‌پست» نوشت، تنها رویداد قابل‌مقایسه با تحولات اخیر سوریه همانا سقوط دولت افغانستان بود؛ اما باز هم این مقایسه چندان بجا نیست. 

طالبان آخرین حمله خود را در ماه مه ۲۰۲۱ آغاز کردند و تا اواسط ماه اوت به کابل نرسیدند. درحالی‌که پیروزی شورشیان سوری - در آن ۱۱ روزی که خاورمیانه را تکان داد- غیرممکن به نظر می‌رسید.

در مورد سقوط اسد دلایل بسیاری ذکر شده که طیف متعددی از عوامل داخلی و خارجی برای آن برشمرده شده است. 

سوریه با اقتصادی ویران دست‌وپنجه نرم می‌کرد و نارضایتی مردم از رژیم هم غیرقابل وصف بود. اسد به طور روز افزون منفور مردم می‌شد زیرا شرایط را برای زنده ماندن سخت‌تر و دشوارتر می‌یافتند. 

از سوی دیگر، سربازان نیز تمایلی به دفاع از او نداشتند. حقوق سربازان ارتش سوریه ۲۰ دلار در ماه بود که اسد طی چند روز آخر -به روایتی- به ۲۷ دلار رسانده بود.

 براساس گزارش‌ها، سربازان و افسران پلیس پست‌های خود را رها کرده، سلاح‌های خود را تحویل و پیش از رسیدن مخالفان فرار را بر قرار ترجیح دادند. 

از نظر نظامی نیز، رژیم اسد برای سال‌ها ضعیف شده بود و به حمایت ایران و روسیه اتکا کرده بود. اما، تحلیلگران می‌گویند، روسیه و ایران هر یک گرفتاری‌های خود را داشتند و از توان مداخله در سوریه -مانند سال‌های قبل- برخوردار نبودند. 

در مقابل، جولانی چند سال گذشته را صرف تحکیم و اصلاح «هیات تحریرالشام» کرده بود. این گروه با ارائه برنامه‌های آموزشی تخصصی و تغییر به سمت جنگ‌ متعارف، نظم و انضباط بیشتری را در بین نیروهای خود ایجاد کرده و قابلیت‌های عملیاتی خود را به میزان قابل‌توجهی بهبود بخشید. 

اگرچه ترکیه از این حمله حمایت کرد، اما احتمالاً پیش‌بینی نمی‌کرد خطوط دفاعی رژیم به این راحتی فروبریزد. به‌رغم خصومت عمیق ترکیه با اسد، اهداف ترکیه در سوریه همانا مهار نیروهای کُرد، تامین امنیت مرزها و تسهیل بازگشت آوارگان برای کاهش فشار داخلی است. 

موفقیت این حمله، ترکیه را قادر می‌کند نقشی محوری در شکل دادن به آینده سیاسی سوریه ایفا کند. با تمرکز روسیه بر جنگ اوکراین، تضعیف نیروهای حزب‌الله، و تمرکز ایران بر رویارویی با اسرائیل، اسد دیگر نمی‌توانست به همان سطح حمایت نظامی قبلی تکیه کند. 

علاوه بر این، ایران پس از مشاهده فرار نیروهای نظامی، تمایلی به اختصاص منابع اضافی برای حمایت از یک رژیم در حال فروپاشی نداشت. 

مسکو نیز از ناتوانی نیروهای رژیم و لجاجت اسد در مذاکرات عادی‌سازی روابط با ترکیه، به‌شدت خشمگین بود. 

زمانی که روسیه در سال ۲۰۱۵ در سوریه مداخله کرد، امیدوار بود که بتواند جای پایی در خاورمیانه برای خود حفظ و جایگاه خود را به‌عنوان یک قدرت بزرگ تثبیت کند. 

در پشت‌صحنه و پس از سقوط اسد، روس‌ها تلاش خواهند کرد تا با ترکیه، قطر و جناح‌های مختلف سوری به توافق برسند. نقشه خاورمیانه به دلایل زیادی در حال بازترسیم است و آنچه در آینده در سوریه اتفاق می‌افتد، پیامدهای عمیقی برای کل منطقه خواهد داشت.

سرنگونی رژیم اسد از مدت‌ها قبل در شُرُف وقوع بود اما درعین‌حال، به طرز تکان‌دهنده و بسیار سریعی محقق شد. پایان ناگهانی دوران او این پرسش را مطرح می‌کند که در آینده چه چیزی رخ خواهد داد؟

 خیلی زود است ببینیم آیا سرنگونی اسد رفاه بیشتر برای مردم سوریه و امنیت برای منطقه به ارمغان می‌آورد یا خیر. در نهایت این مردم سوریه هستند که حکومت آینده خود را تعیین خواهند کرد.

منبع: تجارت فردا، شماره ۵۷۲