کشش بنزین

محمدحسین رحمتی*

این ستون مثال‌هایی ساده‌ از کاربرد آموزه‌های اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان می‌دهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک می‌کند. قبل از هدفمندسازی یارانه‌ها همواره این بحث مطرح بوده که با افزایش قیمت بنزین میزان مصرف آن تا چه حد کاهش می‌یابد. مخالفین و موافقین افزایش قیمت بنزین همواره مثال‌هایی برای اثبات نظرشان در خصوص کشش بنزین می‌زدند. ‌برای مثال یکی از نمایندگان مجلس هفتم که استاد اقتصاد دانشگاه تهران نیز بود، مثال می‌زد که حتی اگر قیمت‌ها زیاد شود، تاکسی‌ها مصرفشان را کم نمی‌‌کنند. چون فردای آزادسازی همین تعداد مسافر در تهران باید جابه‌جا شود و اکثر این مسافرین کم‌درآمد هستند و لذا هزینه آزادسازی مستقیما به این خانوارها منتقل می‌شود یا مثال می‌زدند که میوه و تره‌بار به هر حال باید به تهران حمل شود و افزایش قیمت بنزین اثر مستقیمی بر قیمت این کالاها می‌گذارند و چون مردم نمی‌‌توانند از مصرف گوجه، سبزی و سیب‌زمینی خود بزنند لذا مصرف بنزینی کم نمی‌‌شود. این مثال‌ها ادعا می‌کنند که بنزین، کالایی ‌بی‌کشش‌ یا ‌کم‌کشش‌است.

در مقابل ‌برخی دیگر از اقتصاددانان اشاره می‌کردند که مصرف بنزین تنها موارد فوق نیست و بسیاری از خانوارهایی که از ماشین شخصی استفاده می‌کنند با افزایش قیمت ترجیح می‌دهند از تاکسی استفاده کنند یا خانوارهایی که با افزایش قیمت ترجیح می‌دهند از سفرهای بی‌مورد شهری یا تفریحی بکاهند. این مثال‌ها نشان می‌دهد که مصرف بنزین برای خانوارهایی با درآمد بالا نیز کالایی‌ باکشش‌است و مصرف بنزین این خانوارها با افزایش قیمت آن کاهش بیشتری پیدا می‌کند. برخی اقتصاددانان دیگر به هر دو جنبه فوق نگاه می‌کردند و لذا موافق افزایش قیمت بنزین ولی مخالف افزایش قیمت گازوئیل بودند.

موارد فوق بحث کشش قیمتی کوتاه‌مدت است در حالی‌که کشش قیمتی در بلندمدت نیز مطرح است. دقیقا برخلاف کشش کوتاه‌مدت، با افزایش هزینه بنزین، تاکسی‌داران سعی می‌کنند به مرور از روش‌ها یا خودروهای کم‌مصرف‌تر استفاده کنند و به سوی تکنولوژی‌های ارزان‌تر دیگر چون گازسوز حرکت کنند. همچنین است شرکت‌هایی که در حمل‌ونقل کالا فعال هستند. ایشان سعی می‌کنند هزینه سوخت را در سبد خود کاهش دهند و از وانتهای کم‌مصرف‌تر، حمل‌ونقل در شب یا مدیریت بهتر حمل‌ونقل استفاده کنند تا از ترافیک بگریزند. این کشش بالای مصرف‌کنندگان میانی در بلندمدت با تغییر تکنولوژی تولید، اصلی‌ترین فایده آزادسازی قیمت سوخت است. در مقابل خانوارهای پردرآمد همچنین از خودروهای بزرگ و پرمصرف برای حمل‌ونقل استفاده می‌کنند و کشش بلندمدت کمتری دارند. این بده‌بستان فواید و مضرات کشش بلندمدت و کوتاه‌مدت، نقطه بهینه‌ای دارد و باید تغییرات قدم به قدم در پیش گرفته شود.

*دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه آستین

Mh.rahmati@gmail.com