دستاورد گوش نکردن به مشورت تشکلها
کتاب «حکومتها چگونه به دنیا» مینگرند، اثری آموزنده است که به پژوهشگران و نیز به مسوولان کمک میکند تا ریشهها و عواقب این طرز فکر را بهتر بشناسند. تشکلهای بازرگانی و کسبوکار که بسیاری از اعضای آنها مدتی در بدنه دولتها نقشآفرینی میکنند و متاسفانه گاهی خود به همان رویه معیوب دولتی دچار میشوند، با مطالعه این کتاب قادر میشوند دقیقتر و با نگاه بیرونی، نگاهی که تا حد زیادی فارغ از اوضاع این یا آن کشور است، دریابند که زمینههای رشد آفت خودبزرگبینی و تصمیمگیری متمرکز، چگونه شکل میگیرد و با دقت در مثالهای تاریخی این کتاب، علاوه بر دوری کردن از تکرار تجربههای تلخ دیگران، تلاش جمعی خود را برای پیشگیری یا جلوگیری از تحقق این تصمیمگیریهای متمرکز، سامان دهند. بخشی از این نگاه متکبرانه حتی در ساختارهای صنایع کوچک و بنگاههای خصوصی نیز در رفتار مدیران و صاحبان بنگاهها دیده میشود و رفع این نگرش و بهرهبرداری از دانش و آرای تمام کارکنان در هر بنگاه، علاوه بر بهبود کارآیی و بهرهوری، تمرین و تجربه خوبی است تا فعالان تشکلهای صنفی بتوانند با اتکا به چنان تجربهای، مشکلات مشابه در مقیاس بزرگتر در بدنه حکومت را بشناسند و با استناد به اشتباهات فاحش و ویرانگر تاریخی که در کشورهای دیگر در این کتاب بررسی شده است، با اعتمادبهنفس بیشتری به گفتوگو و مطالبه خواستههای منطقی خود از بخش عمومی و نقد رویه تصمیمگیری متمرکز بپردازند. کتاب «حکومتها چگونه به دنیا مینگرند»، کتابی پرمایه و سرشار از آموزههای تلخ تاریخی از اتحاد جماهیر شوروی، اشتراکیسازی کشاورزی در آن کشور، تجربه تلخ روستانشینی اجباری در تانزانیا و اتیوپی، آثار مخرب طراحی شهری اقتدارگرا در کشورهای مختلف از قبیل برزیل و هندوستان و پیامدهای بیاعتنایی به دانش و تجربه مردم محلی در تخریب زیستبومها و ساختارهای اجتماعی سودمندی است که در صورت توجه به آنها میشد از بحرانهای حاد اجتماعی و زیستمحیطی جلوگیری کرد.