به مناسبت ۲۲ مرداد روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی
بسط دموکراسی اقتصادی برای توسعه پایدار
بدون تردید، نقش تشکلهای اقتصادی در سازماندهی فعالان اقتصادی در بخشها و حوزههای تخصصی مربوطه، آسیبشناسی مسائل و مشکلات، تدوین راهکارها و راهحلها و ارائه نظرات مشورتی تخصصی به دستگاهها و نهادهای دولتی و حاکمیتی و نیز کمک به بهبود مستمر محیط کسب و کار و تسهیل فرآیندهای سرمایهگذاری، تولید، صادرات، واردات و خدمات مربوطه و در نتیجه اشتغال زایی، تولید و توزیع ثروت، گسترش رفاه عمومی و تامین معیشت مردم و برقراری عدالت اجتماعی بسیار تعیینکننده است. بر همین اساس، توسعه تفکر تشکلگرایی، تاسیس و ثبت تشکلها، ادغام تشکلهای موازی و شبکهسازی در حوزه فعالیتهای تشکلی در جهت انسجام، توانمندسازی و یکپارچهسازی تشکلها مستندا به بند (ک) ماده (۵) قانون تشکیل اتاق ایران و ماده (۵) قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار از جمله برنامههای راهبردی اتاق ایران در زمینه کمک به توسعه پایدار کشور بهشمار میآید.
لذا شایسته است این روز بزرگ را به تمامی فعالان اقتصادی کشور و بهخصوص به فعالان تشکلی تبریک و شادباش عرض کنیم.
برای تشکلهای اقتصادی اهداف مختلفی ذکر شده است و شاهد آن هستیم که با تعالی ساختار تشکلی در جهان و ایران، این اهداف نیز ارتقا مییابند. بر این اساس مهمترین اصل در تشکلگرایی، حمایت از منافع ملی در بالاترین سطح و به دنبال آن حمایت از منافع صنفی - جمعی و نیز حمایت از حقوق قانونی و منافع مشروع اعضا است؛ زیرا این سه فعالیت، همراستا با هم تلقی میشوند. بهعنوان نمونه، افزایش تولید ناخالص ملی در گروی ارتقای سود قانونی تکتک بنگاههای اقتصادی کشور است. همچنین باید توجه داشت که کارکردهای فراصنفی نظیر آسیبشناسی مشکلات داخلی و خارجی، ارائه راهکارهای حرفهای و توجه به مسوولیتهای اجتماعی، نقش تشکلها را پررنگتر خواهد کرد.
تشکلها نقش کلیدی و ویژهای در محیط کسب و کار دارند زیرا امکان گفتوگوی متقابل فعالان اقتصادی و نظام تصمیمگیری کشور را فراهم میکنند. امروز هم اتاق ایران و هم قوای سهگانه و نهادهای حاکمیتی به این جمعبندی رسیدهاند که لازم است نظرات فعالان اقتصادی را از طریق تشکلها دریافت کنند؛ به عبارتی، صدای تشکلها شنیده میشود. هرچند از نظر تشکلگرایی با آنچه در سایر کشورها وجود دارد فاصله زیادی داریم؛ اما در مقایسه با گذشته، روند رو به رشدی را پشتسر گذاشتهایم.
اگر بخواهیم یک تعریف ساده و در عین حال دقیق از تشکل ارائه دهیم، «تشکل پل ارتباطی است.» این ارتباط در یک طیف گسترده و وسیع تعریف میشود که شامل موارد زیر است:
1- ارتباط اعضای تشکل با هم
2- ارتباط اعضای تشکل با اعضای تشکلهای دیگری که زنجیره ارزش را تشکیل میدهند از قبیل تامینکنندگان (تولیدکنندگان داخلی و واردکنندگان) مواد اولیه، کالاهای واسطهای و ماشینآلات خطوط تولید، تولیدکنندگان محصولات نهایی، صادرکنندگان و نظام توزیع داخلی یعنی شبکههای عمدهفروشی و خردهفروشی
3- ارتباط اعضای تشکل با شرکای خارجی در بازارهای هدف صادراتی و وارداتی
4- تعامل اعضای تشکل با نهادهای حاکمیتی از قبیل مجلس، دولت، دستگاه قضایی، مجمع تشخیص و.... البته توصیه میشود تشکلها، ارتباطهای حاکمیتی خود را از طریق اتاق برقرار کنند تا نتایج بهتر و بیشتری را برای اعضای خود کسب کنند.
5- ارتباط اعضای تشکلها با اتاق ایران و اتاقهای استانها در سطوح ملی و استانی
6- ارتباط با رسانهها برای بهرهمندی از ظرفیتهای دیپلماسی رسانهای
7- تعامل اعضای تشکل با عموم مردم که از طریق پایش و شکلدهی به افکار عمومی محقق میشود.
پیگیری مشکلات و دغدغههای تشکلهایی که تحتپوشش قانون اتاق ایران فعالیت میکنند و امروز به بیش از 500 تشکل (حدود 200 تشکل ملی و 300 تشکل استانی) رسیده است، از وظایف پارلمان بخش خصوصی کشور است. اتاق ایران طبق قانون و بر اساس ماموریتی که دارد، باید مطالبات تشکلها و اعضای خود را پیگیری کند. در همین راستا با وجود نبود انگیزه لازم در سطوح میانی در برخی دستگاههای اجرایی، پیگیریهای اتاق ایران نتیجهبخش میشود. در حقیقت حمایت از تشکلها جزو وظایف اتاق است و از این منظر اقدامات خوبی صورت گرفته است. گاهی در دستگاهها و نهادهای دولتی نگاه کارشناسی لازم وجود ندارد که باعث میشود تصمیمات غیرکارشناسی اتخاذ شود. بنابراین تشکلها موظف هستند از منظر کارشناسی، اطلاعات و دانش و تجربه لازم را در اختیار دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر قرار دهند.
رشد تفکر تشکلی در کشور از رویکردهای مهم اتاق ایران است. اتاق ایران از توسعه فعالیتهای تشکلی در کشور استقبال کرده و برای تحقق این هدف تلاش میکند. در اتاق ایران تلاش میکنیم دانش فعالیت تشکلی بین کنشگران اقتصادی را افزایش دهیم. یک عضو تشکل باید بداند چه حقوق و تکالیفی نسبت به خودش و سایر اعضای تشکل دارد. حضور در یک تشکل در سطح رئیس، عضو هیاتمدیره، خزانهدار، دبیر یا حتی مشاور و کارمند، فعالیت در راستای مسوولیت اجتماعی است و با کسب و کار اقتصادی فرق دارد. به همین دلیل میکوشیم تا تفاوتهای مدیریت تشکل را با مدیریت بنگاههای اقتصادی یا سازمانهای دولتی، به وضوح نشان دهیم.