رضا نیازمند:
هوشنگ انصاری چنان محکم صحبت کرد که من فکر کردم شاه نظرش عوض شده و هوشنگ انصاری به جای هویدا خواهد آمد نه جمشید آموزگار. این شایعه چنان بالا گرفت که علم هم که در آنتیب (جنوب فرانسه) بود فکر کرده بود هوشنگ انصاری روز بعد نخستوزیر خواهد شد. او به شیلانی سفیر قبلی ایران در پاریس تلفن کرده بود که با تهران تماس بگیر و از طرف من یک دستهگل تبریک برای هوشنگ انصاری بفرست. شیلانی (خودش میگفت) که من به تهران تلفن کردم و دو دستهگل سفارش دادم یکی به نام خودم. دستهگلها موقعی به دست هوشنگ انصاری میرسد…
رضا نیازمند:
گفتم از وزارت که بالاتر نیست، من تازه از دست دولت راحت شدهام به وزارت هم علاقهمند نیستم. در زمان سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران هم جمشید آموزگار خیلی به من فشار آورد که معاون او در وزارت دارایی و رئیس سازمان کشتیرانی و بنادر کشور بشوم که قبول نکردم. این دفعه دوم بود. پس از بحث فراوان گفت حالا فکرت را بکن فردا همین وقت تلفن میکنم و جواب بده. گفتم لطفا فردا تلفن نفرمایید چون من در تصمیم خود راسخ هستم. چند روز گذشت. تلفن زنگ زد، هوشنگ انصاری بود. او گفت فوری به تهران بیا کار مهمی دارم.…