توجه به فضای کسبوکار بنگاههای ایرانی یکی از زمینههای اصلی فعالیت «دنیای اقتصاد» در همه سالهای گذشته بوده است. از همین منظر، نقد سیاستگذاری و فضای اقتصاد کلان در دستور کار این رسانه قرار داشته و دارد. بااین حال هرنوع بحثی در مورد اقتصاد بدون توجه به فضای بنگاه میتواند ما را در یافتن تصویری دقیق از اقتصاد ایران گمراه کند.
گاهوبیگاه دیدگاههایی درباره ویژگیهای محل کار دوستان و اطرافیان خودم را در شبکه ارتباطی میخوانم. افراد آشنا و ناآشنا وقتی محیط امنی بیابند که از پسندها و ناپسندهای خود در محل کارشان بگویند، دنبال گوشی برای شنیدن هستند. در چند بستر ثبت تجربههای کاری جستوجوی کوتاهی میکنم و سطرهایی را از تجربه آدمها میخوانم.
شاید دوباره بازگو کردن «چرا برند کارفرمایی؟» کمک شایانی به جامعه فعال در حوزه کسبوکار و مدیران منابع انسانی نکند، چرا که با جستوجوی ساده در مقالات بهروز و مراجعه به سایت کمپانیهای فعال در این حوزه مانند Universum، لیستی از دلایل متنوع در اختیار خواهیم داشت که تکرار آن ارزشافزودهای ایجاد نخواهد کرد. این روزها، با توجه به وضعیت موجود و سیل عظیم مهاجرت نیروهای بااستعداد، اهمیت برند کارفرمایی پررنگتر شده است و باید در سازمانهایی با رشد سریع، شریک استراتژیک آن قرار گیرد تا بازوی قدرتمند جذب…
چند سالی است که در زمینه برند کارفرمایی فعالانه حضور دارم؛ از سازمانهای سنتی تا استارتآپهای مطرح که یا با آنها همکاری تماموقت داشتم یا بهعنوان مشاور کنار این مجموعهها بودم. عمده مسائلی که در این چند سال با آنها روبهرو شدم در این ۴مورد خلاصه میشوند:
شهرام کریمی / مشاور منابع انسانی و مدیر People Analytics در KPMG Australia
مساله جذب و نگهداشت نیروی انسانی همواره یکی از دغدغههای سازمانها و واحدهای منابع انسانی بوده است و سازمانها در هر دورهای با رویکردهای مختلف سعی در رتق و فتق موضوع تامین نیروهای باکیفیت و نگهداشت آنها داشتهاند. گاهی گفتمان حسابداری منابع انسانی پررنگ شده است تا تعیین کند که هزینه جذب نیرو و در مقابل آن هزینه از دست دادن نیرو چقدر بوده است. گاهی موضوعات مرتبط با دلبستگی نیروی انسانی و خصوصا نیروهای تازهاستخدام، ذهن مدیران را مشغول کرده است که چه کارهایی باید انجام دهند. برند کارفرمایی را…
هادی محمدآبادی/همبنیانگذار و هممدیرعامل جابویژن
میدانیم که برند کارفرمایی در سادهترین شکل ممکن، یک تصویر ذهنی است که ما از کار کردن در یک شرکت داریم. این تصویر ذهنی برآیند تمام دادههایی است که به طرق مختلف به ما میرسد. برای مثال ممکن است من دوستی در شرکتX داشته باشم که او برایم تجربه خودش را از کار کردن در آن شرکت بیان کرده باشد یا اینکه در لینکدین یا سایر شبکههای اجتماعی، مطلبی را که یکی از کارکنان سابق آن شرکت درباره آن بازگو کرده است، ببینم یا بهدلیل تعامل با کارکنان آن شرکت در جایگاه مشتری و رفتار حرفهای یا غیر حرفهای آنها، حسی…