هنگامیکه کیسینجر با گرومیکو در ژنو ملاقات کرد، آنها بر سر موضوع دعوت از «سازمان آزادیبخش فلسطین» به کنفرانس ژنو به بنبست رسیدند. با وجود این، گرومیکو راضی بود که پس از جلسه اعلام کند که در ماه ژوئیه برای ادامه رایزنیهایشان دوباره ملاقات خواهند کرد. به نظر میرسید که روسها، درست مانند کیسینجر، به این نتیجه رسیده بودند که ژنو تلهای است که ناتوانی آنها در ارائه پیشرفت در آن آشکار میشود. آنها ترجیح دادند که ایالاتمتحده تمام خطرات را بپذیرد. بنابراین موافقت کردند که منتظر نتیجه دیدارهای…
تاثیر کیسینجر بر سادات نیز این بار محدودتر بود. کیسینجر نتوانسته بود به وعده خود مبنی بر تامین تسلیحات عمل کند تا جایی که وعدههای مجدد او اعتبار خود را از دست داده بود. اگرچه کیسینجر در سفر رفتوبرگشت خود سه سفر جانبی به دمشق داشت، اما نتوانست مشکل سوریهایِ سادات را کاهش دهد؛ زیرا نمیتوانست به اسد چیزی را پیشنهاد دهد که در معامله سادات با اسرائیل باید با آن موافقت کند: توافق دوم خودش. بااینحال، درباره سوریه، کیسینجر علاقه اسد را برای دستیابی به توافق دوم با اسرائیل دستکم گرفت.
کیسینجر میخواست آنها [مقامهای اسرائیلی] بدانند که وی [کیسینجر] را بهعنوان شریک در استراتژیای که این وزیر کارآزموده بهشدت برای حمایت از اسرائیل طراحی کرده بود، ناامید کردهاند. جبران برای آنها در امتیازات سیاسی مصر نبود، بلکه بیشتر «در این بود که ما را قادر به کنترل دیپلماسی کند و همه شرکتکنندگان را خسته کند.» کیسینجر ادعا کرد که در مقایسه با آن، مکان خط اهمیتی ندارد. بهعلاوه، درهرصورت، او تمام عناصر نظامی غیر خصومتآمیز را که از مصریان خواسته بودند، بهدست آورده بود. از دیدگاه کیسینجر،…
فهمی برای اینکه جلوی سادات را بگیرد، یک نامه جدید و غیررسمی مصری با فرمولبندیهایی به کیسینجر داد که کیسینجر احساس کرد تا برآورده کردن نگرانیهای اسرائیل راه درازی پیموده است. اگر کیسینجر موفق میشد اسرائیلیها را درباره عدمخصومت نرم کند، این نامه به او فرصت زیادی برای کار میداد و او قدردان تلاش مصر بود. اما میترسید که به دلخواهش نباشد و کم بیاورد.