دستمزد کارگران

محمدحسین رحمتی* این ستون مثال‌هایی ساده‌ از کاربرد آموزه‌های اقتصاد در زندگی روزمره است و نشان می‌دهد که در هر رویدادی استفاده از مفاهیم اقتصادی به فهم بهتر مساله کمک می‌کند. در اقتصاد گفته می‌شود که دستمزد کارگران در هر حرفه‌ای بر اساس میزان تولید نهایی کارگران مخصوص آن حرفه تعیین می‌شود. بنابراین انتظار می‌رود اگر سود تولید کالایی افزایش یابد، دستمزد کارگران آن حرفه نیز افزایش می‌یابد. در اقتصاد ایران در سال‌های اخیر موردهای زیادی از توصیف اقتصادی فوق دیده‌ایم. برای مثال وقتی قیمت ارز گران شد، قیمت کامپیوترهای وارداتی ناگهان چند برابر شد. در این حالت سود نهایی یک تعمیرکار کامپیوتر نیز چند برابر شد؛ چرا که وی کالایی که ارزش بالایی داشت، تعمیر می‌کرد؛ بنابراین انتظار می‌رفت هزینه تعمیر کامپیوتر نیز افزایش یابد، روندی که به وضوح در بازار خودش را نشان داد.

مثال دیگر حقوق کارگران تعلیم‌دیده بنایی بود. در میانه سال‌های دهه ۸۰ که مسکن با رکود مواجه بود بر اساس داده‌های بانک مرکزی حقوق این کارگران که تنها برای کارهای ساختمانی تعلیم دیده بودند، تقریبا ثابت بود. با وقوع تکانه‌های جدید و افزایش قیمت مسکن سود نهایی تولید این کارگران افزایش یافت و حقوق این کارگران ناگهان چند برابر شد. البته هم در مورد تعمیرکار کامپیوتر و هم بنای ساختمانی افزایش شدید حقوق (در مقایسه با تورم) چندان دوام نیاورد؛ چرا که این حرفه‌ها آن‌قدر تخصصی نبودند که مانع ورود دیگران شوند. بنابراین با افزایش درآمد این حرفه‌ها، افراد دیگری وارد این بازار شدند و تعمیر کامپیوتر و همچنین بنایی یاد گرفتند و عرضه این‌ گونه کارگران حرفه‌ای افزایش یافت و در نتیجه حقوقی در سطح بقیه شغل‌ها پیدا کردند. همان‌طور که با افزایش قیمت مسکن در حقوق کارگران معمولی ساختمان افزایشی دیده نشد.

مورد دیگر حقوق افرادی با مشاغل بسیار تخصصی است. برای مثال با افزایش قیمت نفت سود نهایی یک کارگر حرفه‌ای استخراج نفت یا یک کارشناس نفتی به شدت افزایش می‌یابد. بدیهی است با افزایش تولید نهایی این افراد، حقوق ایشان در سطح جهانی نیز افزایش چشمگیری پیدا می‌کند. به‌رغم این واقعیت در ایران شاهد قوانینی تحت عنوان «هماهنگ‌سازی» دستمزد و حقوق بوده‌ایم که حقوق و درآمد کارکنان شرکت نفت نیز معادل بقیه کارکنان دولتی باشد. به عبارتی نه تنها حقوق این متخصصین افزایش نیافت، بلکه با تهدید به کاهش نیز مواجه بود. متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که برخی از کارشناسان نفتی ایرانی به دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای کار مهاجرت کرده‌اند. متاسفانه آمار دقیقی در دست نیست تا بتوان تحلیلی جامع به دست داد؛ ولی علاوه بر مدیریت نامطلوب، حتما تفاوت حقوق عامل اساسی در این مهاجرت است. اگر آمار دقیق در دست بود شاید می‌شد اثر مهاجرت و قوانین فوق را بر صنایع نفت ایران بررسی کرد.

* محقق در دانشگاه ایلینوی

Mh.rahmati@gmail.com