خلأ سرمایهگذاری در نقره چگونه پر میشود؟
زمانی که نخستین صندوقهای طلا شکل گرفتند، کمتر کسی تصور میکرد که در نهایت بیش از ۴۳۰ تا ۴۴۰ همت منابع در این صندوقها تجمیع شود و این ابزارها بتوانند حتی بر بازار فیزیکی طلا اثرگذاری معنادار داشته باشند. اما امروز صندوقهای طلا به یکی از بازیگران اصلی این بازار تبدیل شدهاند و همین تجربه، مسیر توسعه ابزارهای مشابه برای سایر فلزات گرانبها، بهویژه نقره را هموار کرده است. در سالهای اخیر، همپوشانی رفتاری نقره با طلا افزایش یافته و در عین حال، به دلیل رشد تقاضای صنعتی در سطح جهانی، بازدهی نقره در مقاطعی حتی از طلا پیشی گرفته است. همین موضوع باعث شده نقره از منظر مدیران سرمایهگذاری بهعنوان یک دارایی جذابتر مورد توجه قرار گیرد. با این حال، محدودیتهای عملیاتی سرمایهگذاری در نقره، مانع از بهرهبرداری کامل از این فرصت شده بود.
در حال حاضر، عمق بازار گواهی سپرده نقره در بورس کالای ایران حدود ۷ تا ۸ همت برآورد میشود. هرچند گواهی سپرده نقره امکان سرمایهگذاری غیرمستقیم را فراهم کرده، اما الزام به دریافت کد بورس کالا و پیچیدگیهای عملیاتی آن، بهویژه برای سرمایهگذاران خرد و حتی برخی نهادهای مالی، جذابیت این ابزار را کاهش داده است. نتیجه آن شد که بخش عمدهای از سرمایهها بهجای نقره، به سمت صندوقهای طلا هدایت شدند و خلأ یک ابزار ساده، نقدشونده و حرفهای در بازار نقره احساس میشد. صندوقهای نقره دقیقا برای پر کردن همین خلأ طراحی شدهاند. دغدغههایی نظیر نقدشوندگی، کشف قیمت منصفانه، مدیریت حرفهای دارایی و کنترل حباب، همگی در قالب این صندوقها پاسخ داده میشود. همانگونه که مدیریت فعال و بازارگردانی مناسب در صندوقهای سهامی یا طلا میتواند به بهبود عملکرد و رشد NAV منجر شود، در صندوقهای نقره نیز همین منطق حاکم است. از حدود دو سال پیش، مطالعات کارشناسی، تدوین اساسنامه و طی مسیرهای نظارتی با همکاری سازمان بورس و بورس کالا آغاز شد و پس از عبور از فراز و نشیبهای متعدد، این صندوقها اکنون به مرحله پذیرهنویسی رسیدهاند.
سازوکار صندوقهای مبتنی بر نقره
از منظر سازوکار قیمتگذاری، قیمت نقره در ایران تابعی از قیمت جهانی نقره و نرخ دلار آزاد است. در این فرآیند، قیمت هر اونس نقره در معاملات جهانی در نرخ دلار ضرب و سپس بر وزن هر اونس تقسیم میشود؛ البته وجود حباب قیمتی، مانند سایر داراییها، در بازار داخلی دور از انتظار نیست. در سطح جهانی نیز پیشبینیها عمدتا بر رشد قیمت نقره استوار بودهاند؛ رشدی که ریشه در افزایش مصرف صنعتی، بهویژه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر دارد.
در داخل کشور، تولید نقره بسیار محدود و در حدود ۵۰ تا ۶۰ تن در سال برآورد میشود و بخش عمده نیاز از طریق واردات تامین میشود.
از آنجا که واردات با نرخ دلار آزاد انجام میگیرد، هرگونه روند افزایشی در نرخ ارز میتواند مستقیما به رشد قیمت نقره در بازار داخلی منجر شود. صندوقهای نقره نیز از نظر سازوکار معاملاتی، مشابه صندوقهای طلا عمل خواهند کرد؛ معاملات در بازه زمانی ۱۲ تا ۱۸ انجام میشود، دارایی پایه از گواهیهای بورس کالا تامین میشود و بازارگردانها وظیفه حفظ تعادل قیمت و جلوگیری از شکلگیری حباب را بر عهده خواهند داشت.
از منظر تخصیص دارایی، نقره میتواند جایگاهی مکمل در پرتفوی سرمایهگذاران ایرانی داشته باشد. این فلز نه همرده سهام است و نه به اندازه طلا محافظهکارانه؛ بلکه یک دارایی دلاری با ریسک و بازدهی میانی محسوب میشود. بر این اساس، در پرتفویی که حدود ۳۰ درصد آن به طلا اختصاص دارد، میتوان بین یک تا ۵ درصد از این سهم را به نقره اختصاص داد. نقره از مزیت ترکیب ویژگیهای صنعتی و سرمایهگذاری برخوردار است.
کاربرد گسترده در صنایع مختلف، از زیورآلات گرفته تا فناوریهای نوین، آن را به داراییای چندمنظوره تبدیل کرده است. در صورت تداوم رشد فناوریهای پاک، گسترش خودروهای برقی و حفظ شکاف عرضه و تقاضا، تقاضای صنعتی نقره در سالهای آینده میتواند افزایش یابد. در همین حال حتی اگر ثبات نسبی در نرخهای بهره جهانی و کنترل تورم محقق شود، چشمانداز جهانی نقره همچنان صعودی خواهد بود؛ روندی که در بازار داخلی نیز با توجه به نرخ ارز و ساختار هزینهها، میتواند تداوم یابد.
در کنار این مزایا، نباید از چالشها غافل شد. بازار صندوقهای نقره هنوز در ابتدای مسیر است، عمق آن به سطح طلا نرسیده و رفتار بازارگردان یا مدیر صندوق میتواند در مقاطع ابتدایی هیجانی باشد. همچنین برخی تحلیلگران داخلی سطوح قیمتی فعلی را بالا ارزیابی میکنند. با این حال، انتظار میرود با آغاز فعالیت صندوقها و شفاف شدن سازوکارها، بخش قابل توجهی از این ابهامات طی یک تا دو ماه آینده برطرف شود.
* کارشناس بازارهای مالی