غلامرضا نوریقزلجه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اعلام کرد
مجموعه تصمیمگیران؛ مخالف دسترسی آزاد به اینترنت
نوری همچنین در واکنش به این موضوع که چرا بخشی از نمایندگان که خواهان رفع محدودیتها هستند، تاکنون وزیر ارتباطات را بهخاطر وضعیت نامطلوب اینترنت کشور مورد سوال قرار ندادهاند، اعلام میکند که نوعی انسجام و نگاه یکسان در مجموعههایی که به آنها اشاره کرده وجود دارد که باعث میشوند در این فضا امیدها برای اینگونه اصلاحات بسیار کم شود. به باور او تفکری که درحالحاضر حاکم است، عطش این را دارد که مانع گردش آزاد اطلاعات شود؛ یعنی به حقوق اساسی مردم متعرض میشود. به همین خاطر او ابراز امیدواری میکند که تغییراتی در انتخابات اسفند مجلس و بعد هم در انتخابات ریاستجمهوری دو سال آینده صورت بگیرد تا این نگاهها تغییر پیدا کند.
با توجه به مشکلات و اختلالهای شدیدی که روی اینترنت وجود دارد و گزارش اخیر انجمن تجارت الکترونیک در تایید این مشکلات، چرا مجلس هیچوقت به صورت جدی وارد این موضوع نشده است؟
یکی از مسائل عجیب این است که مجلس تا به حال وزیر را به خاطر موضوع اینترنت هیچوقت به مجلس نکشانده و از او سوال نکرده است. بیشتر سوالها هم از وزیر ارتباطات در مورد مشکلات بازنشستگان مخابرات یا شبکه ملی اطلاعات بوده است. الان اینترنت دیگر یک سرویس فانتزی نیست و همه در جامعه با آن سروکار دارند. روزی حداقل ۱۰ بار از شهرستان من که ۷۰ درصد جمعیت آن هم روستایی است، تماس دارم که اینترنت مشکل دارد و نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. پس مشخص است که اینترنت مشکل دارد و نفی آن راه به جایی نمیبرد. آقای وزیر یک گوشی دارد و سریع میآید یک سرعت که معلوم هم نیست چیست را نشان میدهد و میگوید اینترنت مشکل ندارد؛ اینها درست نیست. ما و مردم به کشورهای دیگر میرویم و میبینیم که کیفیت آنها اصلا قابل مقایسه با کیفیت ایران نیست. یک وقتهایی خیلی چیزها مانند ماشین خوب و بعضی از امکانات خوب در کشور نیست و میگوییم باید به دلایلی تحمل کنیم، ولی یک وقتی مسوول نمیخواهد دسترسی به برخی امکانات خوب فراهم باشد، این دردناک است؛ یعنی مسوول مربوطه نمیخواهد دسترسیها به اینترنت آزاد، سریع و کم هزینه باشد.
شما معتقدید وزارت ارتباطات این دید را دارد که مردم نباید به اینترنت سریع و با کیفیت دسترسی داشته باشند؟
من صرف وزارت ارتباطات را نمیگویم. در این زمینه بخشهای مختلف دیگری هم علاوه بر وزارت ارتباطات درگیر هستند؛ از جمله بخشی از همین مجلس، دیدگاه دولت در مجموع، شورای عالی فضای مجازی و... حداقل منظورم این مجموعهها است. به وزیر که چیزی بگویید، کلا میگوید من که در اینترنت کارهای نیستم.
در این زمینه البته وزیر ارتباطات اخیرا در مجلس اعلام کردند که مشکلات اینترنت، مخصوصا در بخش ثابت به خاطر کمکاریهای دولت گذشته در توسعه زیرساخت بوده است.
اجازه دهند با همین زیرساختهایی که وجود دارد کار کنیم. اگر روی همین زیرساختها دستکاری صورت نگیرد، با همین زیرساختها میتوان سرویس خوب دریافت کرد. ما که نمیگوییم مانند ژاپن و کرهجنوبی و... به اینترنت خیلی پرسرعت دسترسی داشته باشیم، اما مانند همین کشورهای همسایه از جمله ترکیه، عراق، پاکستان به اینترنت دسترسی داشته باشیم هم کفایت میکند. وقتی این مجموعههایی که به آنها اشاره کردم، نمیخواهند به اینترنت باکیفیت و آزاد دسترسی داشته باشیم، شرایط بسیار آزاردهنده و حل مساله سخت میشود.
چرا مجلس در این زمینه وارد عمل نمیشود؟
مجلس هم خیلی نوع نگاهش با آن مجموعههایی که گفتم متفاوت نیست تا بخواهد وارد این موضوع شود و مشکل را حل کند. این مجموعهها یعنی مجلس، دولت، شورای عالی فضای مجازی در مورد موضوعات اساسی مانند فضای مجازی شبیه به هم فکر میکنند و میخواهند روی این فضا کنترل و محدودیت باشد. چرا در مورد بازنشستگان و شبکه ملی اطلاعات سوال میشود، اما در مورد وضعیت اینترنت از وزیر سوال نمیشود، هر روز هم همین نمایندهها میگویند جلوی فضای مجازی را بگیرید، چرا که زیادی باز است. البته اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، تاکنون مقاومت مجلس در مورد اینکه طرح صیانت قانون نشود، قابل تمجید است.
اما در عمل از نیمه دوم سال گذشته به خاطر اعمال محدودیتها روی دسترسی به پلتفرمهای مختلف و اختلالها روی اینترنت، طرح صیانت به اجرا درآمده است.
بله، درست است، اجرا شد و این هم یکی از جاهایی است که مجلس را دور زدند و در شورای عالی فضای مجازی اجرا شد، ولی حداقل آن چیزی که در شورای عالی فضای مجازی به اجرا درآمده توسط مجلس به شکل قانون در نیامده است.
پس چرا طرحی که به صورت قانون در نیامده، در حال اجرا است؟
مقاومت مجلس برای اینکه طرح صیانت قانون نشود واقعا ستودنی است، ولی درست میگویید بقیه موارد همراهی بین مجموعههاست که باعث شده در این شرایط باشیم. این موضوع را فراموش نکنید که اگر طرح صیانت در حال اجراست، برای امروز است و احتمالا دو سال دیگر رئیسجمهوری بیاید که شورای عالی فضای مجازی را تغییر دهد و بخواهد که دیگر فضای مجازی اینگونه اداره نشود، چون طرح صیانت قانون نشده، در واقع سلیقه مجموعهای است که الان روی کار است.
ولی این شرایط محدودیتها در حال حاضر به مردم و کسبوکارها لطمه میزند، منطقی است که تا دو سال دیگر صبر کنیم که ممکن است یک رئیسجمهوری مخالف با این رویکرد بیاید؟
درست است، ولی من تفاوت بین مصوبه شورای عالی فضای مجازی با قانون را میگویم. مصوبهای از سمت شورای عالی فضای مجازی داریم که شاید ماه دیگر رئیسجمهوری تصمیم بگیرد آن را تغییر دهد. اگر الان هم تغییر ندهد دو سال دیگر رئیسجمهوری را مردم تغییر میدهند، یک رئیسجمهور دیگر که بیاید شورا را تغییر میدهد، ولی اگر این طرح صیانت به قانون تبدیل میشد، دیگر تا ابد میماند و به این سادگیها نمیشود آن را دست زد.
البته شنیدههایی هم وجود دارد که برخی نمایندگان مجلس به دنبال تصویب قانونی مانند طرح صیانت برای مدیریت فضای مجازی هستند. این شنیدهها چقدر صحت دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم یک عدهای در مجلس به دنبال این هستند تا کارهایی که در شورای عالی فضای مجازی در حال انجام است را به همراه خلاصهای از طرح صیانت به شکل قانونی در بیاورند. در واقع میخواهند همان طرح صیانت را قانون کنند. با این همه، چون این طرح هم یکسری اشکالات اساسی آییننامهای دارد نمیتوانند کاری به پیش ببرند.
در حال حاضر که این طرح در حال اجرا است، تکلیف مردم و کسبوکارهایی که از این تصمیمها ضرر میبینند چه میشود؟
همراهی سایر مجموعهها برای اجرای این طرح باعث شده تا هم مردم و هم کسبوکارها، مخصوصا کسبوکارهای خردی که مردم پاییندست جامعه در فضای مجازی به راه انداخته بودند، آسیب ببیند. هزینهای که مردم در این زمینه پرداخت میکنند بسیار بالاست، وقتی به خاطر فیلتر بودن هر سرویسی مردم مجبور هستند از فیلترشکن استفاده کنند، هزینه استفاده از اینترنت دو برابر میشود.
در مورد استفاده از فیلترشکن، به تازگی جواد نیکبین، نماینده مجلس خبر از تحقیق و تفحص از فروش فیلترشکنها در مجلس را دادهاند، چون درآمدهای بالایی در این بازار جابهجا میشود. چرا برخی نمایندگان مجلس به جای اینکه تمام توجهشان را روی درآمد فروش فیلترشکن بگذارند که نصیب یک عده خاص میشود، جلوی فیلترینگ بیضابطه و حقی را که از شهروندان گرفته میشود، نمیگیرند؟
اینها همه بحثهای انحرافی است. ما چرا باید فیلترینگ داشته باشیم و بعد بیاییم بگوییم اینها را چه کسی میفروشد و چه کسی میخرد. باید تحقیق و تفحص محورش این باشد که چه کسانی فیلتر میکنند و چرا فیلتر میکنند. یک بحثی در فیلترینگ وجود دارد و آن این است که مدافعانش میگویند ما از مردم، جوانها و نوجوانها در این فضا صیانت میکنیم که اتفاقا برعکس این اتفاق در حال رخ دادن است. در حال حاضر به خاطر اینکه همهچیز فیلتر شده، تمام مردم برای انجام کارهای روزانه خود مجبور هستند روی گوشیهای خود فیلترشکن و VPN داشته باشند، بنابراین دسترسی به سایتهایی که در همهجای دنیا هم فیلتر است، قابل دسترس برای همه اقشار از جوانان گرفته تا کودکان است. در کشورهای اروپایی زیر ۱۰ درصد گوشیها فیلترشکن دارند، ولی در کشور ما بعید است که یک گوشی هوشمند باشد و روی آن فیلترشکن نصب نشده باشد.
چرا شما به عنوان نمایندگانی که با این محدودیتها و فیلترینگ بیضابطه مخالف هستید، وارد عمل نمیشوید و طرحی برای ضابطهمند کردن فیلترینگ در کشور ارائه نمیدهید؟
واقعیت امر این است که الان یک انسجام و نوع نگاه یکسان در این تشکیلاتی که به آن اشاره کردم (مجلس، دولت و شورای عالی فضای مجازی) وجود دارد. در این فضا امیدها برای اینگونه اصلاحات خیلی کم است، اما در نهایت اینگونه نگاهها محکوم به شکست است، چون برخورد تقابلی با تکنولوژی هیچوقت نتوانسته است دوام بیاورد. شما به تاریخ نگاه کنید؛ قبل انقلاب با استفاده از رادیو و تلویزیون مخالف بودند، بعدها جلوی ویدئو را گرفتند و بعد از آن نوبت به جلوگیری استفاده از ماهواره شد که هیچکدام از این برخوردها به نتیجه نرسید. ما در این حوزه به بیقانونی باور نداریم، چرا که باید از حقوق و امنیت دادههای مردم در این فضا با کمک قانون محافظت کرد، ولی به قانونی نیاز داریم که مشکلات احتمالی مردم را حل کند، نه اینکه برای مردم مشکل درست کند. اینها وقتی میگویند قانون، اول میخواهند بدانند مردم در این فضا و با دستگاه دیجیتال خود چه کار میکنند و آنها را صیانت کنند، به جای اینکه به دنبال این باشند که چهکسانی میخواهند برای مردم مشکل ایجاد کنند. با این نگاهها کار درست نمیشود و اگر قرار است قانونگذاری در این زمینه صورت بگیرد، باید با نگاه حمایت از امنیت کاربران و فعالان اقتصادی در این حوزه باشد. تفکری که الان حاکم است عطش این را دارد که مانع گردش آزاد اطلاعات شود، یعنی به حقوق اساسی مردم متعرض میشود. به همین خاطر امیدواریم تغییراتی در انتخابات اسفند مجلس و بعد هم در انتخابات ریاستجمهوری دو سال آینده صورت بگیرد تا این نگاهها تغییر پیدا کند.
هفته گذشته سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه در مجلس خبر داد که فرماندهی امنیت فضای مجازی و راهبری آن و همچنین هرگونه مسدودسازی و پالایش سکوها بر عهده مرکز ملی فضای مجازی است. به نظر شما این واگذاری تمامی قدرت برای مدیریت فضای مجازی به مرکز ملی فضای مجازی و به معنی یک نوع دور زدن مجلس و کاهش قدرت این نهاد قانونگذار نیست؟
(با این اتفاق) نه تنها قدرت مجلس که قدرت دولت هم کم میشود. دولت متاسفانه در مقابل این شوراهای عالی به زعم اینکه رئیسجمهوری، رئیس این شوراهاست، تمام امکاناتش را به نفع آنها از دست میدهد. در این زمینه هم دولت از سال گذشته با واگذاری بحث مدیریت داده و اطلاعات کشور به مرکز ملی فضای مجازی تمام ابزارهای مدیریت خودش را به مرکز ملی فضای مجازی واگذار کرد. الان هم وقتی وزارت ارتباطات میگوید من کارهای نیستم، در بعضی موارد کاملا درست میگوید، چون همه اختیاراتش را دارند به مرکز ملی فضای مجازی میدهند. این بسیار بد است، یکی از مخالفتهایی هم که با طرح صیانت داشتیم همین بود که اختیارات از دولت گرفته و به یک شورای عالی داده میشود که ما با وجودش در حوزه قانونگذاری و مقررهگذاری مخالف هستیم، چون قرار است این شورای عالی یکسری سیاستگذاریها را انجام دهد. قدرت را به جاهایی میدهند که دیگر حتی ما نتوانیم به عنوان مجلس از آن سوال کنیم یا روی آن نظارت داشته باشیم.