مع‌هذا وزرای مختاری که به اروپا می‌فرستاد، به احتیاط آنکه مبادا این اشخاص بوی تمدن به مشامشان رسیده باشد، مادام‌العمر آنها [را] در خارجه نگاه می‌داشت. مثل آنکه مکرر درباره وزرای مختار ابدی در جراید خارجه و داخله چیزها خوانده شد و یک خیانت بزرگ که ناصرالدین‌شاه به ایران نمود این بود که هر سالی دویست الی سیصد هزار ریال صرف وزرای مختار از پول ملت می‌کرد که دیناری نه فایده پلیتیکی و نه فایده مملکتی از این اشخاص حاصل کرد. امروز معاینتا (بعینه) مشاهده می‌کنم که با کمال حیرت و تاسف در ایام مشروطه هم دست از پلیتیک ناصرالدین‌شاه برنداشته، امروز برای سهولت انجام مقاصد ملت و استقلال وطن ناگزیریم از آنکه جمیع وزرای مختار سابقه و آنچه امروز در کارها هستند، جمعا را احضار به مرکز نموده و هر یک را به شغل مهمی واداریم و به جای آنها اشخاص دیگر را که از هر حیث سزاوار بوده باشند، به جای آنها روانه داریم و مدت ماموریت ایشان را بیشتر از چهار سال مقرر نداریم که هر چهار سال به چهار سال یک دسته وزرا و حکام و مدیران قابل داخل کار نماییم و محسنات این تربیت به اندازه [ای] نیست که به این اختصار بگنجد... با این حال ابقای این اشخاص معلوم‌الحال لازم است یا خیر؟

  از نامه‌های آقا محمدخان قاجار قوانلو قاجار - کاشف‌السلطنه (زاده ۱فروردین۱۲۴۴- درگذشته ۳۱ فروردین ۱۳۰۸)، دیپلمات، اصلاحگر، نویسنده، مشروطه‌خواه دوره قاجار و پهلوی اول.

او نخستین کسی است که کشت چای را در ایران رواج داد و به همین دلیل «پدر چای ایران» خوانده می‌شود.

این نامه به تاریخ ۸ خرداد۱۲۹۰ (جمادی الثانی ۱۳۲۹ه.ق) نوشته شده است.

منبع: کتاب «حاجی میرزا کاشف‌السلطنه»، نوشته ثریا کاظمی