فرصتهای کسب و کار دریایی
منابع انسانی همچنان که برای ما یک فرصت است، از سویی یک تهدید بالفعل است؛ یعنی دیگر از آن چرخه بالقوه بودن خارج شده است. به واسطه مشکلاتی که درحوزه بینالمللی حاصل از تحریم داریم، بسیاری از ارتباطات ما تحتتاثیر محدودیتهای تحریمی قرار گرفته است؛ از جمله اینکه از طریق شورای کشتیرانی (BIMCO) نتوانستیم امکانات آموزشی را برای اعضای انجمن به دست بیاوریم و نیز درباره اتحادیه بینالمللی مستقل مالکان کشتیهای نفتکش (INTERTANKO) همان قاعده است. اخیرا نیز موضوع آموزشی را با فوناسپا (انجمن جهانی علمی صنعت دریایی در انگلستان) داشتیم که تحتتاثیر این موضوع قرار گرفته و البته از تمام ظرفیتهای ممکن بینالمللی برای رفع این موانع بهره خواهیم گرفت. خوف این میرود اگر نتوانیم منابع انسانیمان را به علوم روز مجهز کنیم؛ علم و آگاهی را نتوانیم توسعه و نشر بدهیم و آسیبپذیریهای ما بیش از آن چیزی که الان هست، شکل بگیرد و درنهایت به اقتصاد کشور و جامعه جوانی که بسیار متمایل برای حضور در این حوزه کسبوکاری هستند، آسیب بزند. در کنار همه این موضوعات، حاکمیت حداکثری دولت در تمام شقوق آموزشی محیط کسب و کار را سختتر کرده است. بیش از ۹۰درصد تجارت خارجی کشور دریابرد است. حملونقل دریایی پاشنه آشیل اقتصاد کشور شناخته میشود و تنها مفر نجات کشور از تهدیدهای تحریمی بوده است. بنابراین با این وزن بسیار بالا، ما از خلأ آموزشی درحوزه مدیریت دریایی و بندری در رنج هستیم و آن بخش آموزش موجود نیز با رویکردهای دولتی هدایت میشود. واقعیت این است که شقوق مختلف دولتی مبحث آموزش را بر اساس تصورات و نگاههای دولتی خودشان پیش میبرند. هرچند که ما اعتقاد داریم آموزشهای موجود، آموزشهای حداقلی هستند ولی کاربردی نیستند. به مفهوم واقع اگر کسی این آموزشها را طی کند نمیتواند در عرصه کسب و کار قابلیت لازم برای مدیریت اجرایی را به دست بیاورد. یکی از اهداف انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران این است که بتوانیم درسال ۱۴۰۲ آموزشهای کاربردی را که از افراد، مدیر اجرایی بسازند تدارک ببینیم.
با وجود اینکه مشکلات متعدد داخلی و خارجی به عنوان موانع بازدارنده بوده، سعی ما بر این است که بتوانیم جهانی نگاه کنیم و ایرانی عمل کنیم. به واقع الگویی را با رویکرد و تجارب بینالمللی در کشور به وجود بیاوریم.
طبیعی است که با شکلگیری چنین چیزی، امکان انتقال تجارب را در اشکال مختلف به نیروهای جوان بیتجربه، به صورت آکادمیک به دست میآوریم و این سرمایه عظیم تحت قالب پیشکسوتان و ستونهای اصلی این حوزه کسب و کاری را قدر شناخته و علم و دانش آنان را مستند میکنیم. متاسفانه این مهم تاکنون اتفاق نیفتاده و اگر نتوان آنچه در صندوقچه تجارب و تخصص پیشکسوتان به وجود آمده را به دیگری به ودیعه سپرد، این شجره ابتر خواهد ماند.
ازطرفی مشکلات اقتصادی که باعث میشود افراد را به خارج از ایران گسیل کند؛ به مفهوم اینکه جلای وطن بکنند، اینها مخاطراتی است که نیازمند توجه جدی به این نقیصه است که اگر از دید نظام دور نگه داشته شود، تبدیل به یک تهدید شده و به طور قطع باعث آسیب بسیار جدی میشود.
باید به چالشهای آموزش فعلی منابع انسانی دریامحور توجه کنیم که تا به امروز آنچه به عنوان آموزش حتی در انجمن وجود داشته، سبک و سیاق سنتی داشته که شمایل آن را تغییر دادیم ولی درعین حال دارای همان ریشه سنتی بوده و نگاهی که منتهی به گواهینامه شایستگی برای ثبت شرکت است، داشته است. اما تا به امروز کسی توجه نکرده، زمانی که شرکت ثبت شد، بعد از آن چه اتفاقی میافتد.
بسیاری از آموزشهای موجود، نگاه تجاری کشتیپایه ندارد؛ عمده فعالیتهایی که در دریا متمرکز شده مبتنی بر فعالیت کانتینری است. در حالی که بیشترین حجم فعالیت تجاری دریایی ما کالاهای فله خشک و فله مایع هستند و اساسا فعالیت در این حوزه مبتنی بر مدیریت کشتی است. در خصوص بروکری یا چارترینگ نقطه ضعف بسیار بزرگی در کشور داریم که تا به امروز خود ما هم نتوانستیم آنطور که شایسته امر و کشور ماست به این موضوع بپردازیم. در نتیجه وقتی میبینیم در سال دهها میلیون و بعضا چندصد میلیون تن کالا توسط کشتیهای خارجی به کشور وارد میشود و بیش از ۹۵درصد این کشتیها توسط بروکرهای خارجی تدارک دیده شده و عملیات چارترینگ آن منتهی به قراردادهای یکطرفه میشود، به مفهوم این است که ما از محل این عملیات عظیم و بسیط یک سنت/ یک ریال درآمد نداریم. در حالی که افراد بسیار شایستهای در این حوزه داریم. هرچند شرکتهای بسیار معدود و کمتر از انگشتان دو دست در ایران وجود دارند که چنین فعالیتی را با محوریت کشور خودمان انجام میدهند، ولی ضرورت دارد توانمندیهایی را برای مدیریتهای اجاره کشتی که تامینکننده بسیاری از اقلام بهویژه مایحتاجی که تحت عنوان کالاهای اساسی مدیریت میشوند در کشور به وجود بیاوریم.