«سبزخاموشی»: چرا شرکت‌ها در مورد ESG سکوت می‌کنند؟

شرکت‌هایی که درگیر سبزخاموشی هستند، فعالانه تلاش می‌کنند ردپای کربن خود را کم کنند، ضایعات کمتری تولید کنند، پلاستیک کمتری وارد محیط کنند و پایداری بیشتری ایجاد کنند؛ اما در مورد تلاش‌‌‌های خود به هیچ‌‌‌کس چیزی نمی‌‌‌گویند.  این موضوع، برای شرکت‌هایی که «کار خوب انجام می‌دهند» اما در هر گوشه‌‌‌ای از اینترنت در مورد آن صحبت نمی‌‌‌کنند، بسیار تناقض‌‌‌آمیز به نظر می‌‌‌رسد. اما «میرکو هاینله»، استاد موسسه وارتون، توضیح می‌دهد در فضای اجتماعی و سیاسی به‌‌‌شدت اشباع‌‌‌شده امروز، شرکت‌ها برای ساکت ماندن در این زمینه، دلایل قابل قبولی دارند.

از نظر هاینله، اگر یک شرکت به طور خاص اهداف «زیست‌‌‌محیطی، اجتماعی و نظارتی» (ESG) خود را اعلام کند و از پیشرفتش در تحقق این اهداف گزارش دهد، ممکن است با مطالبه ذی‌نفعان مواجه شود که بگویند این طرح‌‌‌ها به اندازه کافی بلندپروازانه نبوده‌‌‌اند. از طرف دیگر، ممکن است با واکنش شدید و سرزنش سرمایه‌گذاران و سیاستمدارانی مواجه شوند که معتقدند تلاش‌‌‌های ESG سودآوری را کم می‌کنند و برخلاف ارزش‌‌‌های غالب شرکت هستند. به عنوان مثال، ایالت تگزاس که نفت‌‌‌خیز است، اخیرا شهرداری‌‌‌ها را از همکاری با بانک‌هایی که سیاست‌های ESG را علیه سوخت‌‌‌های فسیلی و سلاح گرم دنبال می‌کنند، ‌‌‌ منع کرده است.  هاینله در مصاحبه با وارتون، گفته: «می‌‌‌بینم که شرکت‌ها چطور همزمان در تله فعالیت‌های سبز بیش از حد یا فعالیت‌های سبز ناکافی، گیر کرده‌‌‌اند. مساله این است که در این میان، چه کسی عصبانی می‌شود.»

او به گزارشی که شرکت جهانی مشاوره مالی کربن «ساوث پول» در ماه اکتبر منتشر کرد، اشاره می‌کند. در این گزارش آمده که از هر چهار شرکت، یک شرکت فعالیت سبز دارد که بعد از مدتی در مورد آن چیزی نمی‌‌‌گوید و کارهای پایداری خود را منتشر نمی‌‌‌کند. «این خاموش بودن، موشکافی در مورد اهداف اقلیمی شرکت‌ها را سخت‌‌‌تر و به‌‌‌ اشتراک‌‌‌گذاری دانش در مورد کربن‌‌‌زدایی را محدودتر می‌کند که در نهایت باعث می‌شود اهدافی که تعیین می‌‌‌شوند چندان بلندپروازانه نباشند و فرصت همکاری بین صنایع از دست برود.»

هاینله معتقد است این شرایط شرکت‌ها را بر سر یک دوراهی قرار می‌دهد، چون آنها مسوولند که در برابر ذی‌نفعان شفاف عمل کنند. «وقتی نیاز دارید بین عملکرد مالی و مثلا انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای یکی را انتخاب کنید، کارتان سخت می‌شود. سخت است که بخواهید به دنیا اعلام کنید دقیقا چه کاری انجام می‌‌‌دهید و بعد بفهمید نمی‌توانید همه طرف‌‌‌ها را راضی نگه دارید. نمی‌توانید جریان نقدی شرکت را به حداکثر و همزمان، انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای را در یک چارچوب زمانی کوتاه به حداقل برسانید.»

 آیا استانداردسازی ESG کمک‌‌‌کننده است؟

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌‌‌های شرکت‌هایی که به دنبال ارتقای عملکرد زیست‌‌‌محیطی، اجتماعی و نظارتی خود هستند، نبود استانداردهای مشخص در این ابعاد است. در سطح جهانی، یک متد واحد برای جمع‌‌‌آوری داده یا اندازه‌‌‌گیری وجود ندارد که این موضوع به سردرگمی منجر می‌شود و شما را بیشتر به عدم انتشار اطلاعاتتان تشویق می‌کند. هاینله می‌‌‌گوید: «من فکر می‌‌‌کنم استانداردسازی می‌تواند تا حد زیادی در اینجا مفید باشد. شرکت‌ها از جدا ماندن از جمعیت می‌‌‌ترسند. چون خودتان با دست خودتان گزارشی را منتشر می‌‌‌کنید، و بعد بر اساس همان گزارش در معرض موشکافی قرار می‌‌‌گیرید. وقتی شما و همه رقبایتان مجبور باشید یک چیز مشخص را منتشر کنید، دیگر با هم فرق نخواهید داشت.»

کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، قوانینی برای استانداردسازی انتشار گزارش‌های ESG پیشنهاد داده است. هاینله می‌‌‌گوید برخی از این قوانین، شرکت‌ها را به سبزشویی تشویق می‌کنند و برخی دیگر جلوی آن را می‌‌‌گیرند. به عنوان مثال، یکی از طرح‌‌‌های پیشنهادی این است که داوطلبان، گزارش‌های انتشار کربن را در طول کل زنجیره ارزش ارائه کنند که نام آن «اسکوپ۳» (Scope ۳) است. اما هاینله می‌‌‌گوید اگر شرکتی سعی نکند انتشار اسکوپ ۳ را کم کند یا هدفی برای آن نداشته باشد، نیازی نیست در مورد بقیه اقدامات هم گزارشی بدهد. «حتی در فرآیند استانداردسازی هم پتانسیل سبزخاموشی وجود دارد.»

هاینله می‌‌‌گوید وقتی برخی شرکت‌ها اطلاعات خود را کامل منتشر می‌کنند و برخی دیگر این کار را انجام نمی‌‌‌دهند، یک «سکون طبیعی» به دست می‌‌‌آید. ممکن است حتی برخی شرکت‌ها برای اینکه اطلاعات ESG آنها محرمانه بماند، از عرضه عمومی سهام خود امتناع کنند. از نظر او هم سبزشویی و هم سبزخاموشی، ادامه خواهد یافت و «ما باید آن را بپذیریم و با آن کنار بیاییم.»  البته هاینله در مورد آینده چندان هم بدبین نیست. او که موضوع اقلیم و بازارهای مالی را تدریس می‌کند، می‌‌‌گوید معتقد است همه - از جمله شرکت‌ها -  مسوول جلوگیری از آثار مخرب تغییرات اقلیمی هستند. «از نظر من، بزرگ‌ترین نگرانی حال حاضر، سبزشویی شرکت‌ها و حتی سبزخاموشی آنها نیست. نگرانی بزرگ‌تر این است که کسی به این مسائل اهمیت ندهد. وقتی افراد به این چیزها اهمیت می‌دهند، می‌توانیم انتظار تغییر را داشته باشیم.»