طی ۷۵‌سال تاسیس صندوق بین‌المللی پول، این نهاد بر خلاف اهداف اولیه و اصلی خود، تاکنون نتوانسته با اقدامات یکجانبه ایالات‌متحده برای وضع تحریم‌های پولی، مصادره اموال و ایجاد اختلال در تجارت بین اعضای صندوق، مقابله کند و به نحوی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و به ضد خود تبدیل شده است. اکنون با تغییر ساختار قدرت در عرصه جهانی و ایجاد فضای چندقطبی و توازن نسبی قوای نظامی و اقتصادی بازیگران اصلی صحنه بین‌الملل‌(که نمونه‌ای از آن را می‌توان در تقابل نظامی در اوکراین شاهد بود) و تغییر اساسی شرایط و اوضاع و احوال موجود در پایان جنگ جهانی دوم و اینکه نظام موجود پولی بین‌المللی قادر به پاسخ‌گویی به نیازها و مطالبات تمام قدرت‌های حاکم نیست، به نظر می‌رسد مشخصا جایگاه صندوق بین‌المللی پول دچار تضعیف خواهد شد و نهاد مشابهی با کارکرد تسهیل تجارت بین کشورهای ثروتمند و تولید‌کننده که نیازمند منابع انرژی و مواد اولیه و در عین حال مصرف‌کننده کالاهای تولیدی خود هستند، شکل بگیرد. البته با توجه به اینکه هنوز تبعات و ابعاد تقابل نظامی در غرب روسیه مشخص نیست و واکنش کشورهای غربی نیز به نمایش در نیامده و پیشبینی برنده این تقابل چندان آسان نیست، قطعا کشوری به مرکزیت این نهاد جدید مالی و پولی بین‌المللی تبدیل خواهد شد که از این مخاصمات دور بوده و کمترین آسیب یا هزینه را نسبت به آن متحمل شود.  به نظر می‌رسد کارکرد نهاد جدید احتمالی در تجارت بین‌الملل، برقراری نظام تسویه دیون کشورها به یکدیگر باشد. برای انجام این منظور، یا واحد پولی کشور مقر آن نهاد، نقش جایگزین دلار آمریکا را در معاملات به عهده گرفته و با سپردن وظیفه تعیین نرخ برابری ارزها، پول ملی کشور مقر آن نهاد به عنوان واحد پرداخت و تسویه مورد استفاده قرار می‌گیرد یا با حذف پول ملی یک کشور واحد، از پول ملی کشورهای عضو به عنوان واحد محاسبه و واحد پرداخت استفاده می‌شود (کارکردی شبیه پیمان‌های پولی چندجانبه)‌. بدیهی است در حالت اخیر نیز طراحی سازوکاری برای سنجش و تعیین ارزش پول ملی کشورهای عضو ضروری است.