قتل عام مردم  تبریز از سوی عثمانی‌ها

۱۳ ژوئیه ۱۵۳۴، نیروهای سلطان سلیمان عثمانی درجریان لشکرکشی دوم این امپراتوری به ایران شهر تبریز را تصرف کردند. قاضی احمد قمی، احمد منشی قمی از تاریخ‌نگاران و نویسندگان سده دهم خورشیدی در کتاب «خلاصه التواریخ» از قتل عام هفت تا هشت هزار نفر از مردم بی‌گناه تبریز سخن گفته است. وی می‌نویسد: «تمامی ینکچریان خود را به کوچه‌ها و محل‌ها انداخته، هرکس را به نظر درآوردند به درجه شهادت رسانیده و از دیوار باغچه به خانه‌ها درآمده هرکس را که در نقب‌ها و زیرزمین‌ها پنهان شده بود، بیرون آورده به قتل رسانیدند (...) قریب هفت تا هشت هزار نفر به قتل درآورده، صد نفر از پیرزنان طعمه شمشیر ساختند و چند تن از سادات صحیح‌النسب و علما و صلحا در این قتل عام شربت شهادت چشیدند و اطفال شیرخواره را پای به شکم نهاده به عالم آخرت رسانیدند و موازی هفت، هشت هزار نفر از ساده‌رخان مه‌لقا و دختران سمن سیما و زنان حورلقا و اطفال مسلمانان از تبریزیان اسیر نموده در میانه خرید و فروخت نمودند (...) مجملا از ظهور اسلام تا غایت، این نوع قتل‌ عامی بر زمره مومنین سمت ظهور نیافته بود و هیچ‌یک از سلاطین کفر جرات به این امر شنیع نکرده بودند که از این عثمان [عثمان پاشا] بی‌ایمان نسبت به مسلمانان صادر شد...»

اسکندر بیگ ترکمان، نیز در کتاب «عالم آرای عباسی » درباره قتل عام مردم تبریز، سخنی کم و بیش مشابه قاضی احمد قمی گفته است. وی می‌نویسد: «در اثناء تعمیر قلعه، عثمان پاشا در تبریز تجویز قتل عام نمود ... رومیان به مجرد شنیدن آن کلمه، با تیغ‌های کشیده به شهر ریخته آغاز سرافشانی نمودند ... رومیه در بیرون هرکس را دیدند به قتل رسانیدند و شروع در خانه‌ها کرده به هر خانه راه یافتند مردان را طعمه شمشیر بلا ساخته اموال و اسباب را نهب و غارت نمودند و بسیاری از نساء و صبیان را اسیر کردند. فریاد و فغان اطفال و عورات به فلک اثیر رسیده...»

علاوه بر مورخان ایرانی، برخی از مورخان عثمانی که بعضا خود نیز هنگام تصرف تبریز حضور داشته‌اند، به صراحت به قتل عام مردم تبریز اشاره کرده‌اند؛ از جمله «حریمی» که رساله‌ای به نام «فتح تبریز» نوشته است، در دو قسمت از اثر خود، از رفتار ددمنشانه قوای عثمانی با مردم تبریز این‌گونه سخن گفته است: «عساکر از سحرگاه دست به هجوم همه‌جانبه زده، اموال و اسباب و دارایی اهالی شهر را چنان مورد غارت و چپاول قرار دادند که صد مرتبه بتر از عملی که تیمور در حمله به سیواس مرتکب شده بود را مرتکب شدند.»

او ضمن اشاره به علت خشم سپاهیان عثمانی، به صراحت از قتل عام مردم تبریز این‌گونه سخن گفته است: «مردم شهر تبریز هرگاه عساکر روم را تنها می‌یافتند آنها را لخت می‌کردند یا می‌کشتند. عساکر روم از این عمل به ستوه آمدند و هجوم همه‌جانبه آورده، زن و مرد بی‌شماری را که در شهر و در اردویشان بود، قتل عام کرده و مال و منالشان را به غارت و یغما بردند.»

از جمله مورخان معروف دیگر عثمانی که به واقعه تبریز به صراحت اشاره کرده‌اند، یکی «مصطفی سلانیکی افندی» و دیگری «ابراهیم پچوی افندی» است. «سلانیکی» می‌نویسد: «مردم [تبریز] هرگاه عساکر را تنها می‌دیدند، درصدد انتقام برمی‌آمدند. مردم در دل عقده داشتند و به‌دنبال بهانه بودند تا داد خود را بستانند. از این‌رو بر زبان عساکر چنین جاری شد که این مردمان ستیزه‌جو را باید قتل عام کرد و الا اینها نه مطیع می‌شوند و نه تن به قبول حق می‌دهند[...] ناگهان یک روز آشوب و واویلایی به پا خاست، عامه عساکر سلاح برگرفته و گفتند قتل عامی به پا خاسته است [...] نخست شهر غارت و یغما شد و همراه با نهب و غارت، قتل عام مردم نیز عملی شد.»