«دنیای اقتصاد» در گفتوگو با کارشناس بازار سرمایه بررسی کرد
ابزار ریسک زدایی از بازار آتی
دنیای اقتصاد: بازارهای آتی در سراسر دنیا به همان میزان که میتوانند در جهت پوشش ریسکهای احتمالی عمل کنند، در زمانهای مختلفی که شرایط نوسان قیمتی مثبت یا منفی بر بازار سایه میافکند، میتوانند موجب متضرر شدن یا منتفع شدن فعالان این بازارها نیز شوند، فعالان این بازارها که در حالت کلی به سه دسته آربیتراژ گران، پوششدهندگان ریسک و سفتهبازان تقسیم میشوند به ترتیب به دنبال کسب سود بدون ریسک، پوشش ریسک از طریق نوسان قیمتی در آینده و اقدام به معامله برای کسب سود حاصل از نوسانات قیمتی با تحلیلی که نسبت به این بازار دارند، هستند.
دنیای اقتصاد: بازارهای آتی در سراسر دنیا به همان میزان که میتوانند در جهت پوشش ریسکهای احتمالی عمل کنند، در زمانهای مختلفی که شرایط نوسان قیمتی مثبت یا منفی بر بازار سایه میافکند، میتوانند موجب متضرر شدن یا منتفع شدن فعالان این بازارها نیز شوند، فعالان این بازارها که در حالت کلی به سه دسته آربیتراژ گران، پوششدهندگان ریسک و سفتهبازان تقسیم میشوند به ترتیب به دنبال کسب سود بدون ریسک، پوشش ریسک از طریق نوسان قیمتی در آینده و اقدام به معامله برای کسب سود حاصل از نوسانات قیمتی با تحلیلی که نسبت به این بازار دارند، هستند.ابزارهای معاملاتی در بازارهای آتی بهمنظور پوشش ریسک برای خریداران و فروشندگان شکل گرفت. در واقع به این دلیل که در هر بازاری با توجه به نوسانات احتمالی و همین طور به دلیل اینکه این نوسانات میتواند برای خریدار و فروشنده ریسک حساب شود، ضرورت طراحی این ابزارها بیش از پیش احساس شد.
در ارتباط با بازار آتی و لزوم استفاده از ابزارهای مختلف، حسن رضاییپور کارشناس بازار آتی بر این باور است که یکسری از سرمایهگذاران همیشه در همه بازارها، به داراییهای پایه بهعنوان سرمایه نگاه میکردند و اقدام به خرید، نگهداری و فروش آن داراییها میکردند که به سفتهبازان معروفند. از سویی فعالان دیگری نظیر آربیتراژگران و پوشش دهندگان ریسک نیز وجود داشتند که بازار آتی به هر سه گروه این امکان را میداد که هم نوسان قیمتیشان را پوشش دهند و هم برای جوابگویی به نیاز سرمایهگذاران بتوانند در این بازار فعالیت کنند.اما در ادامه هر اندازه تعداد معاملات بالا رفت به شفافیت قیمت و نقدشوندگی این بازار کمک کرد؛ بهطوریکه عمق بازار شکل بیشتری پیدا کرد و موجب شد بازار آتی نسبت به بازارهای فیزیکی توانایی نقدشوندگی و شفافیت بیشتری را کسب کند.رضاییپور درخصوص سوالی در ارتباط با اینکه آیا سبک طراحی معاملات آتی توانسته به ایجاد شفافیت کمک کند، میگوید: زمانی که عمق بازار زیاد میشود، تعداد فعالان بازار یا تعداد معاملاتی که در آن بازار انجام میشود هم بیشتر میشود و این موضوع هم شفافیت یا برابری عرضه و تقاضا را بهتر میتواند نشان دهد.
در این رابطه فکر کنید در بازاری محدودیت تعداد فروشنده را داشته باشیم، به استناد خرید و فروش این افراد نمیتوانیم قیمت واقعی کالا را تخمین بزنیم یا تعیین کنیم؛ به این دلیل که حجم عمدهای از فروشندگان، خریداران، سرمایهگذاران یا دلالها در این بازارها، سرمایه خودشان را درگیر میکنند و این درگیر شدن سرمایه سبب عمق بیشتر بازار میشود و شفافیت قیمتی را بالاتر میبرد. حال در این شفافیت قیمتی امکان دارد شفافیتهای دیگری نظیر نرخ واقعی تورم و میزان نیاز بازار برای آینده باعث شود که برای بازارهای آتی هم پیش بینی صورت بگیرد. این کارشناس در ادامه در پاسخ به این سوال که نقش بازار آتی در کنترل ریسک بازارهای اصلی سکه در سالهای اخیر به چه شکل بوده است، میگوید: بازار سکه بازاری بود که بهصورت سنتی معاملات آتی در آن انجام میشد، یعنی همین اتفاقی که در حال حاضر در بورس کالا رخ میدهد قبلا هم مشابه آن را در بورسهای دیگر داشتیم، منتها اینها سازمان یافته نبودند و در واقع تضمینی را برای تعهدی که ایجاد میشد، نمیدادند.
به گفته وی، با شکلگیری معاملات آتی در بورس کالا علاوه بر اینکه قسمت عمدهای از تقاضای سفته بازی و سرمایهگذاری به بورس منتقل شد، ثبت و دیدن قیمتها توسط سایر فعالان، باعث شد آنها هم به این بازار بیایند و حجم و تعداد معاملات به شکل چشمگیری افزایش پیدا کند و اختلاف قیمت بازار و بورس به حداقل برسد.به گفته رضاییپور، وقتی شفافیت قیمت افزایش پیدا کرد فعالان با اطمینان بیشتری به این بازار تکیه کردند و ریسک خودشان را برای نوسانات قیمت با توجه به تضامینی که در بورس کالا وجود داشت و با تکیه بر انجام تعهدها کاهش دادند. مثلا مغازهداری مقداری دارایی داشت که از کاهش قیمت آن در بازار نقدی نگران بود. بنابراین در بازار آتی آن را به قیمت مدنظر یا به قیمت روز به فروش رسانده یا خریداری که تعهدی داشت و میخواست این تعهد را در آینده انجام دهد اقدام به خرید میکرد و نوسانات بازار به این شکل پوشش داده میشد.
رضاییپور در پاسخ به این سوال که آیا فاکتورها و عوامل تاثیرگذار بر بازار آتی توانسته به ایجاد شفافیت و نقدینگی کمک کند و ریسک و نوسان قیمتها در آینده را پوشش دهد، میگوید: آن دسته از افرادی که بازار را شناختهاند، میدانند که در بازار آتی با ۴ دسته افراد میتوانند فعالیت کنند؛ دسته اول کسانی هستند که اقدام به پوشش ریسک میکنند، چه خریداران برای پوشش ریسک افزایش قیمت و چه فروشندگان برای پوشش ریسک کاهش قیمت. دسته دوم سرمایهگذارانی هستند که در این بازار با سرمایهای که دارند ورود میکنند و سود موردانتظارشان را محک میزنند و با انجام معامله آن را عاید خود میکنند. دسته آخر سفته بازها هستند که بدون توجه به پوشش ریسک اقدام به سفته بازی میکنند؛ یعنی از نوسانات قیمت بهرهبرداری میکنند، به نوعی که ۵۰ درصد احتمال به افزایش قیمت داده و اقدام به خرید میکنند یا ۵۰ درصد احتمال به کاهش قیمتها میدهند و اقدام به فروش میکنند. به گفته وی، اگر دسته سوم را فاکتور بگیریم؛ ولی آن دسته از افرادی که به نیت پوشش ریسک وارد بازار شدهاند؛ هرچند تعدادشان کم است، ولی به نسبت از انجام معاملات در بورس کالا راضی بودهاند و به نوعی توانستهاند ریسک خودشان را پوشش دهند؛ به خصوص در سالهای ۹۰ تا ۹۲ این اتفاق خیلی رخ داد که کسانی که کالاهایی را در اختیار داشتند یا اقدام به واردات کالاهایی کرده بودند که با نوسان نرخ دلار ارتباط داشت، (نوسان نرخ دلار رابطه مستقیم با قیمت طلا دارد) توانسته بودند به نیت خودشان برسند.این کارشناس در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا مدلهای تعیین قیمت آتی در بورس کالای ایران توانسته به شفافیت کمک کند و تفاوت سبک قیمتگذاری در بازارهای ایران و آتی جهان چیست، میگوید: فاکتورهایی که در ایران روی قیمت سکه تاثیر میگذارد تقریبا مشخص است، درصد عمدهای از نوسانات مربوط به نوسانات نرخ ارز است که در چند سال گذشته و در برهههای خاصی، بیشتر شاهد آن بودهایم.
رضاییپور افزود: این نوسانات بیشتر رو به بالا و در مواقعی هم رو به پایین بوده است، نوسانات قیمت طلای جهانی در این روند خیلی تاثیرگذار بوده؛ به خصوص در مواقعی که ثبات نرخ ارزی با اعمال سیاستهای بانک مرکزی وجود داشته و از طرفی نوسانات اونس مستقیما روی قیمت سکه تاثیر داشته است. فاکتور و عامل ریسکی دیگری که روی مقوله قیمت در بازار آتی تاثیر داشته است تغییر سیاستهای دولت در جهت تنظیم و کنترل بازار است که این فاکتور در کشور ما نسبت به بقیه کشورها بیشتر بوده است. طبق مطالعات انجام گرفته در کشورهای دیگر نرخ برابری ارزها و اونسهای جهانی فاکتورهای اصلی تاثیرگذار است. در این زمینه کشورهای دیگر به دلیل برخورداری از ثبات اقتصادی بیشتر نسبت به کشور ما فاکتورهای تاثیرگذار کمتری دارند.وی با اشاره به اینکه عمده معاملات در بازارهای آتی کشورهای دیگر روی کالاهای کشاورزی است، گفت: کالاهای کشاورزی جزو کالاهایی هستند که از زمان کاشت تا برداشت در معرض اتفاقات زیادی است که از آن جمله به تغییرات آب و هوایی، تغییرات تولید و تغییرات تقاضا با توجه به نرخ نفت میتوان اشاره کرد که روی نوسانات قیمتی این محصولات تاثیر میگذارد.در این بین باید به این نکته نیز اذعان داشت که کالاهای کشاورزی بر خلاف کالاهایی همچون سکه، از فاکتورهای دیگری همچون سیاستهای حمایتی که دولتها به انواع مختلف اعمال میکنند، افزایش سطح زیر کشت، افزایش تقاضای جهانی که موجب پیچیدهتر شدن و متفاوت شدن معاملات این کالاها خواهد شد، تاثیر میپذیرند.
ارسال نظر